ملاک در صحیح بودن روایات

  • 1397/01/10 - 22:29
احادیث مهدویت از مسلّمات شیعه و سنّی بوده و هر دو مذهب، روایات آن را صحیح، متواتر و غیر قابل انکار دانسته‌اند تا جایی که حتّی وهّابیون نیز منکر آن را خارج از دین دانسته‌اند. با این وجود برخی همچون قرضاوی، قفاری با این دستاویز که بخاری و مسلم در دو کتاب خود آن را روایت نکرده‌اند، تلاش در انکار این روایات نموده‌اند.

احادیث مهدویت از مسلّمات شیعه وسنّی بوده و هر دو مذهب، روایات آن را صحیح، متواتر و غیر قابل انکار دانسته‌اند تا جایی که حتّی وهّابیون نیز منکر آن را خارج از دین و کافر دانسته‌اند. با این وجود برخی هم‌چون قرضاوی، قفاری و رشیدرضا با این دستاویز که بخاری و مسلم در دو کتاب خود «صحیحین» آن را روایت نکرده‌اند، تلاش در انکار این روایات نموده‌اند.

در پاسخ می‌گوییم اگر بنا به ادّعای برخی که به این شبهه دامن می‌زنند، بخاری و مسلم احادیث مهدی را در کتاب‌هایشان نیاورده‌اند، از طرف دیگر احادیثی را هم نیاورده‌اند که به عدم صحت احادیث مهدی و یا ردّ آن پرداخته باشد. از طرفی یکی از مهم‌ترین دلایل عدم نقل تفصیلی احادیث مهدویت در این دو کتاب، کم‌لطفی ـ اگر نگوییم عدم لطف ـ اینان نسبت به اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) است.

هم‌چنین اعتبار و عدم اعتبار حدیث، به صحّت یا عدم صحّت سند آن است نه به آمدن یا نیامدن آن در کتاب بخاری و مسلم؛ به همین‌رو نقل نشدن روایتی از سوی این دو دلیل ضعف روایت نیست؛ چنان‌که بسیاری از علمای اهل‌سنت گفته‌اند: «بخاری و مسلم خود نیز مدعی نبودند که همه‌‌ی احادیث صحیح‌السند را نقل کرده‌اند، بلکه قصد آنان این بوده که بخشی از احادیث صحیح‌السند را در کتاب خود بیاورند.»[1] چه بسیار احادیثی که بخاری در کتاب‌های دیگر خود به آن احتجاج کرده، در حالی‌که در کتاب موسوم به «صحیح» خود نیاورده؛ چنان‌که ابن‌الصلاح از علمای اهل‌سنت می‌گوید: «بخاری و مسلم همه احادیث صحیح‌السند را در «صحیح» خود نیاورده و چنین قصدی هم نداشته‌اند؛ بلکه از بخاری نقل شده که گفته: من بخشی از احادیث صحیح‌السند را در کتاب خود آورده و بسیاری دیگر از آن‌ها را به جهت طولانی نشدن کتاب رها نمودم؛ هم‌چنین مسلم نیشابوری گفته: من همه احادیث صحیح‌السند را در کتاب خود نیاورده‌ام، بلکه تنها روایاتی را آورده‌ام که مورد اجماع است... .»[2]
ابن حجر عسقلانی در شرح خود بر کتاب بخاری به نقل از وی می‌نویسد، بخاری خود گفته است: «بسیاری از روایات صحیح را در کتابم نیاورده‌ام، تا کتابم طولانی نشود.»[3]

بنابراین با توجه به آن‌چه گفته شد، این سخن که اگر حدیث مهدویت صحیح بود، باید در کتاب بخاری و مسلم می‌آمد، سخن باطلی است، زیرا خود آن دو نیز هرگز چنین ادّعا و اعتقادی نداشته‌اند.

پی‌نوشت:

[1]. «إنّهما لم یلتزما ما إستیعاب الصّحیح بل صحّ عنهما تصریحهما بأنّهما لم یستوعبا و إنّما قصدا... .» صحیح مسلم بشرح النووی، أبو زکریا یحیی بن شرف بن مری النووی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 1، ص 24.
[2]. «لم یستوعبا الصّحیح فی صحیحیهما و لا التزما ذلک، فقد روینا ذلک عن البخاری أنّه قال: ما أدخلت فی کتابی الجامع... .» علوم الحدیث، أبوعمرو عثمان بن عبد الرحمن الشهرزوری، دارالفکر، بیروت، ج 1، ص 19.
[3]. «سمعت البخاریّ یقول ما أدخلت فی کتابی الجامع إلّا ما صحّ و ترکت من الصّحیح حتّی لا یطول... .» هدی الساری مقدمة فتح الباری، إبن حجر عسقلانی، دارالمعرفة، بیروت، ج 1، ص 7.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.