انحرافات اعتقادی صوفیه
احمد غزالی یکی از بزرگان فرقههای صوفیه ذهبیه و نعتاللهی است که دارای انحرافات متعددی از جمله توهین این قطب صوفی به حضرت آمنه سلاماللهعلیها مادر رسولخدا صلیاللهعلیهوآله است.
تفسیری که صوفیه از حادثه عاشورا بیان کردهاند، یکی از بهترین ابزارهایی است که حاکمان جور برای مشروعیتبخشی به خویش استفاده کردهاند.
طبق آموزه ابن عربی، عذاب بعد از مدتی برای اهل جهنم شیرین و گوارا میشود و در جهنم گیاهی به نام «جرجیر» روئیده میشود، در صورتی که اینگونه مطالب معارض با روایت صحیحالسند امام صادق علیهالسلام است.
تأویلگرایی افراطی از جمله انحرافاتی است که متوجه جریان تصوف بوده و این شیوه تفسیری متصوفه باعث تحریف معنوی قرآن شده و باعث شده مفاهیم و پیام حقیقی آیات الهی برای مخاطبین آنها روشن نشود.
متصوفه تمام حوادث عالم را بر اساس عشق و ابتلاء تحلیل میکنند، آنها در مواجهه با واقعه عاشورا نیز همین رویکرد را داشته و این حادثه مهم سیاسی-اجتماعی را فقط بر اساس همین زاویه تحلیل کردهاند؛ در صورتی که این عمل آنها باعث تحریف معنوی حرکت اباعبدالله الحسین علیهالسلام است.
متصوفه به خاطر داشتن دید عاشقانه به همه اتفاقات، با ورود به عرصه مباحث عاشورایی تلاش کردهاند تا مصیبتهای روز عاشورا را با این دید تفسیر کنند، این مسئله باعث شده است که به دنبال اخبار، گزارشها و حتی داستانهایی باشند که از آنها بتوان برداشت عرفانی کرد، هرچند سند آن متقن نباشد و حتی غیرمعتبر و مجعول باشد.
عاشورا دارای جنبه سرور و شادمانی نیست، بلکه سراسر صحنه مظلومیت و حزن و اندوه است و کسانی که در پی این هستند که روز عاشورا دارای جنبه سرور نیز بوده، خلاف مسیر مکتب اهلبیت علیهمالسلام در حال حرکت هستند.
کتاب تشویقالسالکین منسوب به محمدتقی مجلسی، دارای ضعفهای محتوایی زیادی است؛ لذا میتوان در انتساب این کتاب به محمدتقی مجلسی تشکیک کرد.
بعضی از بزرگان صوفیه، به خاطر داشتن گرایش به مکتب خلفا، قائل به شادی در روز عاشورا بودند و به خاطر این که از جانب شیعیان مورد طعن و مخالفت قرار نگیرند؛ دست به توجیهات صوفیانه برای شادی خویش زدهاند؛ در صورتی که این توجیهات با آموزههای حضرات معصومین علیهمالسلام معارض و ناسازگار است.
مولوی دارای گرایشاتی به مکتب خلفا بوده و برای اثبات این امر میتوان شواهد بسیاری از «مثنوی» و «دیوان شمس»، پیدا کرد، به این خاطر سخن از تشیع او، سخنی گزاف و نادرست است.
ادعای بابیت یکی از انحرافاتی است که در جامعه اسلامی وجود داشته و بعضی از بزرگان تصوف همچون حلاّج و بعضی از بزرگان بابیت همچون سید علیمحمد باب، دچار این انحراف بودهاند؛ طبق روایات اینگونه انحرافات، نشاندهنده بطلان آن جریانها میباشد.
«ابنعربی»، عدالت صحابه را که یکی از مهمترین آموزههای اهلسنت است، در کتاب «الفتوحات المکیه» خویش پذیرفته است؛ این در حالی است که وقایع تاریخی، معارض با چنین آموزهای است.
«ابنعربی»، در کتاب «الفتوحات» خویش همچون اهلسنت، قائل به عدالت صحابه شده؛ در حالی که آموزه عدالت صحابه، با آیات قرآن کریم معارض بوده و به این خاطر، شیعیان هیچ گاه ملتزم به چنین تفکری نشدهاند.
حضرات معصومین(ع)، بسیار به کسب علم و نوشتن علوم توصیه کردهاند؛ این در حالی است که متصوفه، به بهانههای مختلف، از کسب علم گریزان بوده و حتی عالمانی که جذب تصوف میشدهاند، بعد از مدتی کتابهای خود را از بین میبردند.