افکار وهابیت
یکی از شبهاتی که پیروان وهابیت در موضوع شهادت حضرت فاطمه زهرا (علیها السّلام) وارد میکنند این شبهه میباشد که میگویند: «طبق روایات شیعیان، حضرت زهرا پس از بازگشت از مسجد و ایراد خطبه در آن جا به علی ـ رضی الله عنه ـ عتاب نمود؛ مگر شما شیعیان معتقد نیستید که فاطمه زهرا معصوم است، آیا یک معصوم با معصوم دیگر دعوا میکند؟.»
علمای معاصر افراطی عربستان یا عالم به فقه و عقاید سایر مذاهب نیستند و یا آن را به طور غیر اصولی و در قالب امری فرعی، حاشیهای و سطحی فرا گرفتهاند. این علما نه تنها عالم به فقه، معرفت و زیرساختهای فکری سایر گرایشهای اسلامی نیستند بلکه حتی نسبت به عقاید سایر مذاهب اهل سنت آگاهی ندارند. این علما بیشتر تابع تفکر ابنتیمیه هستند و به نوعی از تفکر احمدبنحنبل نیز عدول کردهاند.
از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.
از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.
وهابیان از روی ناچارای و بدبختی برای بدنام کردن شیعه به هر روایت ضعیف السندی تمسک میکنند. آنان شیعیان را پیروان عبدالله بن سبأ معرفی میکنند در حالی که علمای اسلام این روایت را تضعیف کردهاند.
محمد بن عبدالوهاب رهبر معنوی و بنیانگذار وهابیت در شبه جزیره، بدعتهای زیادی را به بهانه توحید، در دین وارد کرد و از بسیاری از سنتها و سیرههای مسلمانان را بدعت شمرد و از آنها جلوگیری و منع کرد. یکی از سنتهای حسنهای که او با آن به مقابله پرداخت صلوات بر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) بود.
حدود یک قرن ممنوعیت نقل حدیث، محروم ماندن از معارف غنی اهل بیت، ایجاد شبهه در معصومیت پیامبر (صی الله علیه و آله و سلم) و... باعث وارد شدن احادیث جعلی و پیدایش فرقه وهابیت گردیدد.
مفتیان وهابی حتی پوشیدن لباس سفید برای عروس را بدعت و حرام میدانند! آنان هر چیزی که جدید باشد را بدعت میدانند.
کهب الاحبار که جزء تابعین به شمار میرود و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را ندید و در زمان عمر اسلام آورده بود روایت میکرد و اصحابی مانند ابوهریره و معاویه از او نقل روایت میکردند. او نیز فرصت را مغتنم شمرده و یهود را در قالب اسلام به خورد جامعه داد که به اسرائلیات معرون گشتند.
از مهمترین ادعاهای وهابیت این است که ایشان سلفی بوده و پیرو سنت سلف هستند. لذا در توجیه تکفیر و تاختن به سایر فرق مسلمان، عقاید خود را برگرفته از آراء سلف میدانند. بر همین اساس یکی از اصلیترین مولفههای تبلیغاتی وهابیت حول این محور است. در واقع آل سعود با تبلیغات وسیع چنان وانمود کرده است که وهابیان سلفی هستند. امری که در دنیای امروز...
یکی از کارشناسان مباحث مذهبی در شبکههای وهابی، چند مدت پیش درباره جواز استمناء گفت: «انسان میتواند در دو صورت، خود ارضایی کند. اولین مورد جایی است که هیجان شهوت بر انسان غلبه کند و دومین مورد جایی است که در موقعیتی قرار گیرد که میترسد به زنا بیافتد. در این دو صورت اگر کسی بترسد به زنا بیافتد استمناء برایش اشکالی ندارد.» البته میتوان گفت...
خشونت از سنتهای وهابیان و یکی از مهمترین عوامل پیشرفت آنان میباشد. محمد بن عبدالوهاب با پیروی از سلف خود با کشتار مسلمانان و غارت اموال آنان و تقسیم غنائم به دست آمده از سرزمینهای اسلامی میان وهابیها، توانست پیروانی برای خود جمع کرده و تفکرات ابنتیمیه را احیا کند و در ادامه، همین تفکر میان وهابیها رواج پیدا کرد.
خشونت از سنتهای وهابیان و یکی از مهمترین عوامل پیشرفت آنان میباشد. محمد بن عبدالوهاب با پیروی از سلف خود با کشتار مسلمانان و غارت اموال آنان و تقسیم غنائم به دست آمده از سرزمینهای اسلامی میان وهابیها، توانست پیروانی برای خود جمع کرده و تفکرات ابنتیمیه را احیا کند و در ادامه، همین تفکر میان وهابیها رواج پیدا کرد.
نه تنها مسلمانان اندیشهی وهابیان را در زمینه قرائتشان از توحید به نقد کشیدهاند، بلکه بسیاری از علمای حنبلی و حتی برخی از اندیشمندان پیرو این مکتب که از نزدیک با مکتب وهابیت آشنا بودهاند نیز پس از تأمل، به نقصها و کاستیهای این اندیشه پی برده و به نقد عالمانهی قرائت وهابی از توحید پرداختهاند.