شبه معنویت های غربی
برنامه و روش گروه «اك» يا «اكنكار» در واقع ريشه در نوعى نگاه بوديستى به حقيقت انسان و هدف او دارد. راه و روش «اكنكار» به انسان نشان مىدهد كه چگونه با رهاكردن و آزاد ساختن قابليتهاى درونى خود و شناخت تندرستى به موفقيت نايل شده و سفر روحى را آغاز كرده با تعالى روح به سوى درك خداوند رهنمون گرديد.
در عرفان مسیحیت اعتقاد بر این است که گناه نخستین آدم (علیهالسلام) سبب شد که نسل او به طور ذاتی به گناه آلوده شده و همهی انسانها گناهکار متولد شوند. از دیگر خطاهای آنها که به آن معتقد هستند، پس از مصلوب شدن و رستاخیز عیسی، عقیدهای مبنی بر تثلیث با توحید آمیخته شد که بیان میکرد خدای پدر، روح القدس و پسر هر سه خدای یکتا هستند.
موسیقیهای مهیج همواره نقش موثری در گرایش جوانان و نوجوانان بهسوی فرقههای انحرافی همچون شیطانپرستان داشته است. نوع موسیقیهای استفاده شده در این گروهها به گونهای است که فعالیت مغز و سیستم اعصاب انسان را مختل میکند و قدرت تشخیص انسان را مختل میکند و قدرت تشخیص انسان را از بین میبرد.
وین دایر تحت تعلیم شخصی به نام «رام داس» قرار گرفت و او را استاد معنوی خود میدانست. وین دایر کتابهای زیادی را در باب عرفان و معنویت نوشته است. بیشتر دستورات وی حول محور دستیابی به خوشی و راحتی است. دیدگاه وین دایر نسبت به خدا به اینطور است که، خداوند در خدمت انسان بحران دیده است و کافی است تا انسان طلب کند.
آموزههای اکنکار به جای ارتباط صحیح انسان با خدا، ارتباط انسان با رهبر فرقه و آیین را مطرح نموده است. و احکامی دارد که پیروانش ملزم به انجام آن هستند، این نوع تمرینها که با نیت کنار زدن شریعت و دستور العملهای الهی و با نگرش اومانیستی به کار برده میشود در اباحیگری جوانان و فاصله گرفتن آنها از تکالیف دینی نقش زیادی را ایفا میکند.
در عرفانهاى جديد به جاى پيامبران، عارف نماهاى عصرجديد قرار دارند و به جاى «منجى» و «موعود»، امورى مثل «جنگیر»، «جادوگر»، معرفى میشوند. از افول معنويت حقيقى و ظهور «معنویتهای پفكى» در عصر جديد، همين بس كه پائولو كوئيلو كه آثارش به بيش از ۵۰ زبان ترجمه شده، دو كتاب مستقل در باب جادوگرى دارد و خود را به ناحق در حوزه معنويت و عرفان جا زده است.
پيروان و حاميان اكنكار، آيين خود را طريقى عرفانى براى جويندگان و عارفان حقيقى پروردگار مىدانند، كه حتى مىتوان از آن به عنوان علمى كاملا دقيق براى يافتن ذات برتر در كائنات ياد كرد. اكنكار مدعى است كه آیین اک نزديكترين مسير به سوى خداوند است و مدعى است كه ماهانتا (استاد زنده اكنكار) توسط سوگماد (خداوند) انتخاب مىشود.
ویندایر جزء کسانی است که تقریباً همهی کتابهایش در ایران ترجمه شده است. نگاهی که ویندایر به رسولان الهی دارد، شاهد این مدعا است که وی هدایت انسان و کل بشریت را در پیروی از ندای درون میداند و ناخداگاه پیامبران بیرونی را کنار میزند. حتی خدایی که وی معرفی میکند در خدمت بشر است نه بشر در خدمت اطاعت الهی.
عرفان روانشناختی، یکی از عرفانهای نوظهور است که در آن افراد را به شادی، مثبت اندیشی، جادوی فکر و قدرت درون دعوت میکند. هدف از این روش ساختن دنیای خود با کمک فکر است. که در واقع با این روش انسان خالق آیندهی خود میباشد به این ترتیب که خدا نقشی در ساختن آیندهی بشر ندارد و تنها انسان است که با قدرت فکر و آرزوی خود زندگی را میسازد.
اهانت به اديان الهى به عنوان آزادى بيان در اعمال و سخنان این فرقه ترويج و تبليغ مىشود. امروز گروههاى شيطانپرستی عملاً پرچم جنگ با خدا را برافراشتهاند. گذشته از اعتقادات، اعمال و سنبلها، شيطانپرستان ظاهرى متفاوت با ديگران دارند كه مىتوان آنها را حتى از جمع تشخيص داد. این فرقه توانست با کمک سینما در تمام نقاط دنیا نشر پیدا کند.
با نگرش محتوايى به مضامين كتابهاى مقدس آیین مسیحیت، روشن مىگردد كه دچار تحريف گشتهاند چرا كه اگر كتاب مقدس دچار زياده و نقصان و تغيير در لفظ و مفاهيم نبود، هيچ گاه مطالب متناقض و معارف، خردستيز نداشت. سینمای غرب دست به ترویج این عرفان کرده است. ولی آنچه مشخص است، عرفانی که از این آیین سرچشمه بگیرد، اعتباری ندارد.
«اپوس دئی» فرقهای است مربوط به مسیحیت كه ریاضت و شکنجهی بدنی و تزکیهی نفس را در قالب عبادات خودآزارانه و تحقیر جسمانی انجام میدهد و اين اعمال را در راستای رستگاری و آمرزش روح میداند. در این بین سینما و تلویزیون با قدرت نفوذ و جذب خود در راه ترویج این فرقه بر آمده است؛ که این فرقه به نوعی بر گرفته از ادیان هندی میباشد.
پيامبران آمدند تا قدرت فكرى بشر را تقويت كنند و با هر گونه خرافات و با هر رنگ آن- حتى اگر به پيشرفت اهدافشان كمك كند- سرسختانه مبارزه كنند. براساس برخى از آيات قرآنى كه بعضى دين پژوهىها نيز آن را تأييد ميكند بشر ابتدا يكتا پرست بوده و پرستش بت و غیره انحرافهايى است كه توسط معنویتهای نوظهور به تدريج به وجود آمده است.
تفكر و انديشيدن هميشه مقدمه درست انجام دادن و انجام گرفتن بوده است و مراد از تفکرگریزی، تأمل و تدبر دربارهی عاقبت انسان است. اینکه در واقع، آدمی از کجا آمده است؟ آیا ممکن است در این دنیا وظایفی داشته باشد و سرانجام به کجا خواهد رفت؟ و آن هدفی است که عرفانهای نوظهور به شدت با اینگونه افکار مقابله میکنند.