مرلین منسون، معنویت شیطانی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فطرت انسان در ملکوت هم شاهد جمال، رحمت و لطف ربوبی است و هم جلال و کبریایی او را دیده و خوف و خشیتی معنوی تجربه کرده است. ما از عمق دل همانطور که خواهان عشق هستیم، نیازمند تجربهی هیبت و هراس در برابر شکوه و عظمتی بیکرانیم؛ خوفی که دل را بلرزاند و به تپش اندازد. این تجربهای سرشار از معرفت است که عشق را کامل میکند. همانطور که جمال با جلال، کمال است و لطف و رحمت کبریایی و عظمت، عشق نیز با خشیت به کمال میرسد. کسانی که به خوبی خدا را شناختهاند، خشیت و عشق او با هم قلبشان را به حرکت میآورد و زندگی را برایشان پر از شور و هیجان میسازد.
فرقههایی از متال که بر نوعی از معنویت و فراروی عالم ماده تأکید دارند، معمولاً با ایجاد رعب و وحشت قلب تشنهی هیبت و خشیت مردمان را هدف گرفته و به این نیاز ازلی پاسخ میدهند. ایدهی متال بازگشت به تاریکی، بیرحمی، تجاوزات جنسی، فحاشی، تهاجم به جامعه و فرهنگ عمومی است و خوانندگان آن به هنگام اجرای موسیقی به کارهای شنیع و زشتی چون خونخواری، کندن دست و پای حیواناتی چون گربه و سنجاب و مانند آن دست میزنند.[۱] مرلین منسون از سرآمدان بلک متال، در آثار خود میکوشد تا با طنینی وحشتانگیز، نتهایی هراسناک، موضوعات رعبآور و تصویر پردازی پر از ترس، دلها را به تپش وادار و معنا، معرفت و لذتی را که دلها در تجربهی هراس و هیبت میجویند، به آنها عرضه کند. او آثارش را در قالب شعر، موسیقی و کلیپهایی که از آنها میسازد، ارائه میکند. در اینجا، برای نمونه به دو مورد از آنها اشاره میشود:
کلیپ «Rock is dead» در سال ۱۹۹۹ ساخته شد که موسیقی متن فیلم ماتریکس است و از معروفترین کلیپها و آهنگهای منسون به شمار میآید. محتوی آن مانند فیلم ماتریکس در مورد موضوعات مختلفی، نظیر کشتار، سلطهی جهانی و این که انسان چیست، در چه وضعیتی به سر میبرد، به کجا میرود و... است. کلیپ آن، میکسی از ترکیب فیلم ماتریکس و محیطی شبیه به کنسرتهای منسون است و صحنههایی از فیلم ماتریکس در آن نمایش داده میشود. این کلیپ پر از صحنههای خشونتگرا و تأکید بر این ویژگی انسان است که میکوشد و عمل میکند؛ سپس فکر میکند.
روحیات کارهای منسون باعث شد که از آهنگهای او، در مطرحترین فیلمهای روز مثل «جادوگر بلر، ماتریکس ۱ و۲، اقامتگاه شیطان» و بسیاری دیگر استفاده شود.
کلیپ «The nobodies» در سال ۲۰۰۰ ساخته شده و جزء آلبوم هالیوود است. مضمون کلی آن، دربارهی کسانی است که میکوشند با توسل به شیطان و نیروهای پلید به جایی برسند و کسی شوند. به همین علت در سراشیب سقوط از انسانیت فرو غلتند. در این کلیپ، دخترکی از سوراخی شبیه به دریچهی کولر یتیمخانه فرار میکند و در انتهای کانال به قلمرو شیطان که عرصهی عمومی جامعه و زندگی مردم است پا میگذارد. این قلمرو آنقدر وسیع است که گویی همه ما در آن هستیم و «منسون» در این کلیپ، در نقش شیطان است. در جایی از آن میبینیم که ادارهی آن یتیمخانه، به دست انسانهای پولپرست است و «منسون» با دادن اندکی پول به آنها؛ گویی روح و جسم آن دختر را با هم میخرد.
کلیپهای او، با این که بسیار وحشتانگیز و غیراخلاقی است، رویکردی انتقادی داشته و میکوشد ضعفها و فجایع تمدن مادی را با تکنیکهایی از سبکهای سوررئال و اکسپرسیونیسم به تصویر بکشد؛ اما تمرکز او بر نشان دادن پلیدیهای درون انسانها و ندیدن و ننمودن خوبیها به این نتیجه منجر میشود که شیطان و شرارت غالب است و خیر و خوبی شکست خورده، پس باید تسلیم نیروی برتر شد و برای رسیدن به قدرت، زندگی و کامیابی باید نیروی او در انسان جریان یابد و با شیطان یکی شود. جنبهی مهم دیگر در آثار او ایجاد ترس و وحشت است که کارهایش را دلپذیر میسازد. اما این هراس موهوم که از برتر نشان دادن قدرت شیطان ایجاد میشود کجا و خوف و ادراک هیبت عظمت و کبریایی حقیقت بیکران هستی کجا؟ همو که در پایان مهلت شیطان ندا میدهد «لِمَنِ المُلکُ الیَوم» امروز فرمانروایی از آن کیست، و کسی نیست تا پاسخ دهد «لِلّهِ الوَاحِدِ القَهَّارِ» [سوره غافر، آیه ۱۶] برای خداوند یکتای قهار.[۲]
پینوشت:
[۱] . حمید نگارش، فرقههای نوظهور، قم: تحقیقات اسلامی، ۱۳۹۰، ص ۱۰۰.
[۲]. حمیدرضا مظاهریسیف، جریانشناسی انتقادی عرفانهای نوظهور، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۹، ص ۴۸.
جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: حمیدرضا مظاهریسیف، جریانشناسی انتقادی عرفانهای نوظهور...
افزودن نظر جدید