اعتقادات
یکی از اعتقادات صوفیان، عقیده به صلح کل است که نهتنها هیچ عقیدهای را غلط نمیدانند، بلکه صلح و آشتی و احترام به تمام عقاید را لازم دانسته و از جنگ و خونریزی دوری میکنند، که اغتشاشات اخیر دراویش در تهران، بطلان این ادعای آنان را ثابت میکند.
یکی از عقاید صوفیه شریعتگریزی در برابر شریعت محوری است. صوفیان در این بحث معتقد هستند وقتی یکی از صوفیه به مقامی از مقامات خاص دست یابد، تکالیف شرعی از او ساقط شده و دیگر نیازی به انجام تکالیف حد اقل در آن حال ندارد. اما این عقیده مخالف قرآن و سنت اهل بیت (علیهم السلام) است.
علم و علم آموزی، یکی از مهمترین چیزهایی است که هم در قرآن و هم در روایات، بسیار نسبت به آن تأکید شده است، اما عدهای از صوفیان نسبت به یادگیری و دنبال علم رفتن مخالفت کرده و پیروان خود را از آن بر حذر میداشتند، که یوسف مردانی یکی از این افراد است که با علم، فقه و حوزه و دانشگاه مخالفت کرده است.
برخی از صوفیه، اولیای خود را به صرف داشتن کرامت، مورد قبول میدانند، اما برخی از متاخیرین ایشان کرامت را امری موثر در قبول شیخ ندانسته و آن را امری فرعی قلمداد میکردند. با وجود این دو تفکر در صوفیه مساله کرامتتراشی ظهور پیدا کرد و همین امر موجب شد تا کرامت واقعی در لابلای کرامات ساختگی گم شود.
در پی اغتشاش طاغیانی که خود را درویش نام نهادهاند، سه نفر از فرزندان ایران اسلامی در لباس خادمان امنیت، جان خود را از دست دادند. آیا گرگ صفتان سیبیلو عدالت را در برقراری نظم برای خود طلب میکنند و قائل به آن هستند که بقیه مردم حق نظم و امنیت ندارند؟
از سوی صوفیان اشکال شده که اگر خانقاه بدعت است، حسینیه هم همانند خانقاه است و آنجا هم باید بدعت باشد. در پاسخ میگوییم حسینیه در مقابل مسجد نیست و بلکه مکمل مسجد است و در نقطه مقابل خانقاه واقع شده است. یعنی برخی از افرادی که بواسطه عذری نمیتوانند در مراسمات مسجد شرکت کنند، با وجود حسینیه از مراسمات مسجد بهرهمند میشوند.
خرقه یکی از مستحسنات صوفیه است که در این مسلک از اهمیت بسزایی برخوردار است. در نیمه دوم قرن پنجم، سنت خرقهپوشی در میان صوفیه رایج بوده است. با این وجود برخی از صوفیه زیر بار خرقهپوشیدن نرفته و آن را انکار کردهاند. جنید بغدادی که سرسلسله اکثر فرقههای صوفیه است، از جمله کسانی است که معتقد است خرقه اعتباری ندارد.
صوفیان نخستین گدایی کردن را به خاطر ذلت نفس یا توکل به خدای متعال آغاز کردند. اما به مرور این اعتقاد دستمایه شکم بارگان صوفی شد و غایت گدایی صوفیه که تربیت نفوس بود از بین رفت و انحرافی به نام "سوال" یا همان تکدیگری در تصوف نهادینه شد.
برخی معتقدند تعالیم عرفانی دین اسلام توسط هدایت یافتگان وارد شده است و اصل دین اسلام اشارهای به تعالیم عرفانی نداشته است. و حال آنکه با مروری بر آموزههای ائمه اثنی عشری شیعه که برگرفته از کتاب و سنت نبوی (ص) است، خلاف این مساله ثابت میشود.
در حالی که بزرگان تمامی ادیان بر علم اندوزی و به کاربستن آن در امور دینی تاکیدات فراوانی دارند، برخی از صوفیه بر علم ستیزی و ترک علم سفارش کرده و بیشتر توجه مریدان را به ریاضت و ذکر گفتن بدون علم توصیه میکنند که راهی مخالف سلوک دین اسلام است.
خمس یکی از فرایض اسلامی که طبق نص صریح و تاکید قرآن، در دین اسلام از جایگاه خاصی برخوردار است. با این وجود، برخی از صوفیان خمس را دستخوش بدعت کرده و آن را تبدیل به عشر کردهاند. ایشان علاوه بر ایجاد بدعت در مقدار خمس، در مصرف آن هم دخل و تصرف نمودهاند.
برگشت و توبهی نصوح ازگناهان، عامل رحمت الهی و تقرب به خداوند متعال است اما نکتهای که صوفیان از آن سوءاستفاده کردند این است که گفتند برای تقرب و محبت پیدا کردن به خداوند، ابتدا باید این رشته محبت را قطع کرد و سپس با یادآوری آن گناه، خودمان را به خدا نزدیکتر کنیم.
فرقهی صوفیه یکی از راههای رسیدن به کمال و فنای در خدا را، توبه واقعی میداند، اما توبهای که متصوفه از آن ذکر میکند، توبه از یک گناه عمدی است تا با استغفار و توبه همیشگی بر آن گناه بتواند به کمال و مقامات عالیه برسد.
یکی از اعتقادات باطل و بیاساس بعضی از صوفیان، عقیده به گناه نخستین حضرت آدم (ع) و اراده خداوند در انجام این گناه توسط حضرت آدم (ع) بوده، که این باور از عقاید مسیحیان اخذ شده است. در حالی که از دیدگاه اسلام این عقیده کاملا باطل و مردود میباشد.