اسناد
طبرانی و ابویعلی از صهیب رومی که به خلیفه دوم ارادت داشت، نقل کردهاند: پیامبر روزی به امیرالمؤمنین فرمود: چه کسی شقیترین اولین است؟ عرض کرد: کسیکه شتر صالح را پی کرد؛ فرمود: بله! راست گفتی! پس چه کسی شقیترین آخرین است؟ عرض کرد: ای رسول خدا! به آن آگاهی ندارم.
سرخسی مینویسد: با روايت صحيح، از عمر (خلیفه دوم) نقل شده است كه وی مردم را از متعه نهی كرد، پس او گفت: دو متعه در زمان رسول خدا (صلیاللهعليهوآله) حلال بود؛ متعه زنان و متعه تمتع، و من مردم را از آن دو نهی میکنم.
المبسوط، سرخسی، ج4، ص27.
ابنکثیر پس از نقل آیه 24 سوره نساء مینویسد: به عموم این آیه بر ازدواج موقت استدلال کردهاند، و هيچ شكی در اين نيست كه متعه در ابتدای اسلام جايز بوده است.
تفسیر ابنکثیر، ابن کثیر، ج3، ص428.
قرطبی ذیل آیه 24 سوره نساء مینویسد: جمهور گفتهاند که مراد از این آیه، نکاح متعه در صدر اسلام است.
الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ج5، ص130.
ابن تیمیه میگوید: لات، نام یک بت است، منبع و سرچشمه بت لات، در حقیقت تعظیم و بزرگداشت شخصی صالح است؛
یعنی بزرگداشت و احترام قبر پیامبر، همچون احترام و بزرگداشت بتهای لات و عزّی است.
ابن تیمیه میگوید: شیطان در مسیر انسان قرار گرفته است و اعمال زشتش را نیکو جلوه داده، تا وی به زیارت قبر پیامبر رود و چنین کسی، با این کار خود شرک ورزیده، چرا که رضایت غیر خداوند را جلب کرده است.
اقتضاء الصراط المستقیم مخالفة اهل الجحیم، ابن تیمیه، ج2، ص382.
تشهد به نقل ابن عباس: «التَّحِيَّاتُ الْمُبَارَكَاتُ، الصَّلَوَاتُ الطَّيِّبَاتُ لِلَّهِ، السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ، السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ، أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدً
در روایتی از عبدالله بن عمر از پیامبر اکرم نقل شده است که فرمود: هر کس به زیارت من آمده و خواستهای جز زیارت من نداشته باشد، بر من واجب است که روز قیامت او را شفاعت کنم.
کنزالعمال، متقی هندی، ج15، ص651.
محمد سعید رمضان البوطی مینویسد: اگر یک مسلمان خود را پیرو مذهبی معرفی کند که امروز به مذهب سلفیه خوانده میشود، بدون شک چنین شخصی بدعتگذار است.
السلفیه مرحله زمنیه لامذهب الاسلامی، محمد سعید رمضان البوطی، ص236.
قفاری میگوید: «امام خمینی، نام خود را در اذان نمازها داخل کرده و حتی نام خود را بر نام پیامبر مقدم کرده است.
عبدالله محمد غریب، در کتاب خود، کینه و نفرت خود را نسبت به شیعیان اینگونه بیان میدارد که: «نهضت و انقلاب امام خمینی، نهضتی اسلامی، عربی و محمدی نبوده، بلکه نهضتی مجوسی، عجمی، کسروی بوده است؛