سلفیت
از زمان آغاز شورشهای داخلی در سوریه، کشورهای استعماری و همکاران آنها به دنبال بهانهای بودند که از گروههای افراطی حاضر در سوریه، حمایت کنند. یکی از این عنواین، شورشیان معتدل بود که به گروهی مثل ارتش آزاد سوریه اطلاق میشود. در حالی که اعضای این ارتش در یک اقدامشان شکم زن حامله را پاره کرده و جنین آن را به درخت آویزان کردند.
مولوی عبدالرحمن سربازی: در این مقطع حساس، وحدت کلمه در مقابل استکبار، از اوجب واجبات است، و ما برای اینکه دست تفرقه افکنان را کوتاه نموده و در برابر استعمارگران کنونی بایستیم، گام به گام با سائر فرق اسلامی حرکت کرده و در یک کلمه میگوییم: که ما وهابی نیستیم! بلکه سنی حنفی و در خط مشی سیاسی علیه استکبار و استعمار پیر میباشیم.
شیخ احمد سرهندی از علمای بزرگ دیوبندیه در اوایل قرن یازدهم هجری است، وی در بین اهل سنت هندوستان که با نام دیوبندیه معروف هستند، جایگاه بالایی دارد و از او با عنوان «مجدد الف ثانی» و «امام ربانی» یاد میکنند. وی کتابی بر علیه شیعه به نام «رساله فی رد الروافض» نگاشته است، که از مسائل علمی و ادبی خالی است.
همه روزه در رسانههای جهان، شاهد فجایع انسانی بسیاری هستیم که در کشور جنگزدهی سوریه و توسط گروههای تکفیری، رخ میدهد. جدای از تفکر افراطی و تکفیری که محصول وهابیت است، این گروهها زمانی خطرناک تر میشوند، که مجهز به تسلیحات پیشرفته ای میشوند که تولید آمریکا بوده و در اختیار گروههایی مثل جبهه النصره قرار میگیرد.
گروههای جهادی، برای احیای خلافت اسلامی، به فتاوای ابن تیمیه تمسک کرده و با حکم جهاد علیه مسلمانان، تکفیر را در جهان اسلام نهادینه کردند. همه جریانهای تکفیری از دل گرایشهای سلفیه بیرون آمدهاند و همه سلفیان تحت تأثیر ابن تیمیهاند. امروز جهان اسلام، با پدیدهای به نام ابن تیمیه روبروست، که به اسم سلف خشونت را ترویج میکند.
از زمانی که محمد بن عبدالوهاب با محمد بن سعود پیمان همکاری بست، راهی برای سوء استفاده از فریضهی الهی جهاد باز شد، که به آنها اجازه میداد هر جنایتی را به اسم جهاد انجام دهند. در زمان ما نمونهی بارز آن در جنایات بی سابقه ای است که سلفی جهادیها در سوریه مرتکب میشوند، جنایاتی که تنها کمی از آن رسانه ای شده و از نظرها پنهان است.
سالهاست که آزادیخواهان جهان فریاد بر میآورند و به دخالت آمریکا در مسالهی تروریسم و حمایت این کشور از این جریان شوم اعتراض میکنند. اما جالب زمانی است که اسناد پنتاگون با این فریاد همسو شده و در پیدایش پدیدهی شومی مثل داعش، بر طبل رسوایی دول غربی به خصوص آمریکا میکوبد. این اسناد سند دیگری بر رسوایی آمریکاست.
گروههای تکفیری با عدم فهم صحیح از اسلام، مسلمانان را مشرک مینامند. عبدالله عزام، یکی از رهبران القاعده با تقسیم دشمنان اسلام، به دشمن دور و دشمن نزدیک، کشورهای لیبی، سوریه، عراق، و... را دشمن نزدیک معرفی کرده و میگوید: باید ابتدا به جنگ دشمنان نزدیک رفت و با از بین رفتن دشمن نزدیک به سراغ دشمن دور یعنی آمریکا و اسرائیل رفت!
از زمان پیدایش شورشها در سوریه، گروهی مثل داعش که سایر گروههای تروریستی را رو سفید کرده است، به اسم اسلام و با شعار اسلامخواهی و بازگردان شریعت اسلامی، دست به جنایاتی بیسابقه یا لااقل، کم سابقه زده است، اما حامی اصلی و کسی که باعث پیدایش و بقاء این گروه شده، دشمن شمارهی یک اسلام و مسلمانان یعنی آمریکای میباشد.
آنچه که از کتب تاریخی به دست میآید این است که از همان دوران حیات نبی مکرم اسلام، کینهها و حسادتها به ساحت مقدس حضرت علی فراوان بود. مظلومیت مولی امیرالمؤمنین از زمان صدر اسلام آغاز گردید و تا کنون نیز ادامه دارد. از همان موقع بودند کسانیکه توان پذیرش افضلیت حضرت علی(علیه السلام) را نداشتند و این امر تا زمان کنونی ادامه دارد
ابن تیمیه انسانی است که برخلاف نظر رایج سخن میگوید و لذا هیچ تقدسی برایش مهم نیست. حتی صحابه که در مرام سلفیان مهمترین رکن بعد از قرآن و سنت است را درجایی که نیاز باشد مورد نقد و خدشه قرار میدهد و تا جایی پیش میرود که فضائل صحابه را نیز انکار میکند. او دارای مجموعه فکری است که هر چیزی با آن مخالف باشد مردود است.
همه مسلمانان از صدر اسلام، تا قرن هشتم هجری به زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میرفتند و زیارت نبی مکرم اسلام را مستحب میدانستند. تا این که در قرن هشتم، فردی به نام ابن تیمیه ظهور کرد و بر خلاف همه مسلمین ادعا کرد، احادیثی که در باب زیارت قبر نبی وارد شده است، به اتفاق اهل علم همگی ضعیف، بلکه موضوع هستند.
با توجه به تعریف طُریحی و امام صادق (علیه السلام) از ناصبی، قطعا ابن تیمیه ناصبی است، زیرا او چنان با شیعیان دشمنی دارد، که به خاطر دشمنی با شیعیان، حتی حاضر است به امیرالمومنین علی (علیه السلام) نیز توهین کند. تا جایی که حتی البانی سلفی، که از شیفتگان و مریدان سرسخت ابن تیمیه است، نیز اقرار به این مطلب میکند.
ابن تیمیه میگوید: توسل دارای سه کاربرد معنایی است، که دو معنای آن را سلف انجام داده و نه تنها جایز، بلکه قسم اول واجب و قسم دوم مستحب است، ولی قسم سوم حرام است. وی در کتاب «قاعده جلیله»، توسل را دستور قرآنی میداند و معتقد است، احادیث صحیح نیز ما را دعوت میکند به اینکه برای طلب حوائج از خداوند، از وسیلهای استمداد جوییم.