سلفیت
ابن تیمیه با ارائه طرحی نو از اندیشه های احمد بن حنبل مکتب سلفیگری را ابداع نمود و با ظاهر گرایی و نفی تقلید از ائمه اربعه باعث افتراق در بین مسلمین شد.
ابن تیمیه خداوند را محدود و مجسم فرض کرده و میگوید: خداوند بر بالای عرش در بالای آسمان ها قرار دارد... پس کسی که ادعا کند خدا حد ندارد، قرآن را انکار و هیچ فرض کرده است. زیرا قرآن برای خداوند حد معرفی کرده و فرموده است: خدای رحمان بر عرش قرار دارد.
ابن تیمیه از اشخاصی است که قائل به تشبیه و تجسیم است. وی اگر چه خود را مشبهه و مجسمه نمی داند ولی با مراجعه به سخنانش مشاهده می کنیم که وی صراحتا خداوند را تشبیه و تجسیم می کند.
وقتی به کتابهای ابن تیمیه مراجعه شود، مشاهده خواهی کرد که وی به گونهای در رابطه با انبیا و اولیا سخن گفته است که از مقام انبیا و اولیا بسیار کاسته است. وی هیچ تفاوتی بین انبیا و اولیا با مردم عادی قائل نیست.
عقاید ابن تیمیه در زمان خودش از سوی علمای چهار مذهب فقهی مالکی، حنفی، شافعی و حنبلی، مورد نفی قرار گرفت. علمای مذاهب اربعه، ابن تیمیه را تکفیر کرده و به زندان انداختند.
ابن تیمیه از اشخاصی است که سرسختانه مخالف با توسل به انبیا و اولیا است. اما وی به صورت ضمنی توسل سلف به قبر پیامبر را میپذیرد. وی میگوید: عدهای از مردم، جواب سلام پیغمبر را از قبر ایشان یا دیگر قبور صالحین شنیدهاند و یا اینکه سعید بن مسیب صدای اذان را از قبر میشنید و امثال این قضایا؛ همه اینها حقیقت دارد ودرست است!
ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه که علیه شیعه نوشته شده است؛ به دشمنی با حضرت علی پرداخته و مینویسد: علی اینگونه نبود، و همانا بسیاری از صحابه و تابعین، بغض علی را در دل داشتند و او را دشنام میدادند و با او نبرد میکردند. این سخنان در حالی است که پیامبر گرامی اسلام حب و بغض نسبت به امام علی را نشانه ایمان و نفاق دانسته است.
ابن تیمیه، از علمای اموی است. وی بهصورت زیرکانهای در صدد مذمت حضرت علی است، او میگوید: «اکثر خطبههایی که در نهج البلاغه از علی نقل شده است، دروغ است. علی برتر از آن است که چنین سخنانی را بگوید، ولی شیعیان دروغهایی را به وی نسبت داده، گمان میکنند که مدح علی است، در حالیکه اینگونه سخنان مدح علی نبوده و درست نیست.»
ابن تیمیه: به اسیری بردن خاندان حسین و سوار کردن آنان بر شتران برهنه و گرداندن آنان در شهرها، دروغ و افتراء است. خدا را شکر هیچ زنی از بنیهاشم توسط مسلمانان غارت نشده است و امت پیامبر هرگز اسیر کردن بنیهاشم را حلال ندانسته است. لکن اهل هوا و جهل فراوان دروغ میسازند، چنانکه عدهای از آنان میگویند: حجاج رؤسای بنیهاشم را کشت.
ابن تیمیه: یزید دستور به قتل امام حسین نداد، بلکه هدف یزید این بود که امام حسین را تعظیم کند، اما حسین از بیعتش سر باز زد و ولایت یزید را نپذیرفت و بر ضدش قیام کرد. مردم عراق راه را بر او بستند وحسین خواست بهسوی یزید پناهنده شود، ولی مردم عراق او را کشتند. وقتی خبر کشتن حسین به یزید رسید بر شهادت حسین گریست.
محمد امین کردی در رابطه با ابن تیمیه مینویسد: «یهودیها برای ضربه زدن به دین اسلام، افکار فاسدی چون: تشبیه، تجسیم، جهت و مکان داشتن برای خداوند را در بین مسلمین ترویج دادند. این بدعتها مورد توجه علمای اسلامی قرار نگرفت، تا اینکه در قرن هشتم هجری شخصی به نام ابن تیمیه شبهات و بدعتهای یهودیان را تکرار کرد.»
آمارهای رسمی سازمانهای اروپايی نشان میدهد در بيست سال گذشته تعداد مسلمان اروپايی حدود 2 برابر شده است، يعنی از 29.6 ميليون نفر در سال 1990 به 44.1 ميليون نفر در سال 2010 رسيده است. سیاستمداران غربی و آمریکایی برای مقابله با وضعیت موجود، گروههای تکفیری را بهوجود آوردند تا تمایل به اسلام را در دل جوانان اروپایی سرکوب کنند.
رسانههای استکباری با ارسال تصاویر قتل و جنایت گروههای تکفیری، درصدد اسلامهراسی هستند. در حالیکه این گروهها توسط آمریکا و غرب بهوجود آمدهاند و با ارسال اسلحه و مهمات بهسوی گروههای خشونت طلب، آنها را قوی میکنند و از سوی دیگر با نشان دادن تصاویری از جنایات آنان، موجبات اسلام هراسی را در دنیا بهوجود میآوردند.
حضرت علی (علیه السلام) در بین سلفیه مقامی بالا دارد. حضرت علی جزء خلفای راشدین و عشره مبشره است. بنابر اعتقاد سلفیه هر کس به صحابه توهین کند اهل بدعت، بلکه کافر است. با این اوصاف قطعا باید ابن تیمیه اهل بدعت و کافر باشد، زیرا ابن تیمیه معتقد است که امام علی در 17 مورد اشتباه کرده است، که این اشتباه مخالف صریح قرآن بوده است.