سلفیت و وهابیت
مهمترین کسی که به ترویج افکار باطل ابنتیمیه پرداخت، ابنقیّم جوزیه است. وی شمسالدین محمد بن ابی بکر بن ایوب زرعی دمشقی حنبلی معروف به ابنقیّم جوزیه، از شاخصترین شاگردان ابنتیمیه است که از افکار منحرف استادش، در زمان حیات و پس از مرگ وی، تلقید کورکورانه میکرد، به گونهای که از وی به عنوان بهترین جانشین ابنتیمیه یاد شده.
این چنین نیست که اگر هیأت حاکمه کشوری بر خلاف احکام الهی حکم کنند و یا این که برخی از قوانین بشری را در کشور اجرا کنند، کافر شوند و به دنبال آن سرزمین تحت حکومتشان به دارالکفر تبدیل شود. در این باره به ادله ای استناد شده که به برخی از آنها اشاره می شود.
از جمله مسائل مورد اختلاف علمای اسلام در زمینه تشخیص ملاک برای دارالاسلام از دارالکفر است. هر یک از علما بر اساس برداشتی که از دارالاسلام داشتهاند ملاکاتی را در تشخیص آن در نظر گرفته و بر اساس آن تعاریفی در این زمینه بیان داشتهاند.
شناخت مفاهیمی مانند دارالاسلام و دار الکفر از جمله مباحث مهم فقهی است که علمای اسلام تاکید ویژهای روی آن دارند. اهمیت این مسأله از آن جهت است که احکام فقهی مهمی بر آن بار میگردد.
شیخ سلیمان بن عبدالوهاب، برادر محمد بن عبدالوهاب، با انتقاد شدید از برادر خود، در بیان افکار باطل برادرش و تاثیرات منفی آن در افکار عمومی آن دوران، معتقد است، محمد بن عبدالوهاب مردم را فریب داده و سخنان خود را در ظاهر به کتاب و سنت منتسب میکند اما برداشتهای او غلط بوده و به مخالفت علما توجه نمیکند.
یکی از نمادهای دشمنی وهابیان با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهلبیت آن حضرت، جرم دانستن محبت اهلبیت (علیهم السّلام)، تحمل نکردن فضائل آنان، برخورد فیزیکی و خانهنشین کردن ناقلین فضائل آن حضرات معصومین و جلوگیری از نقل و انتشار فضائل اهلبیت (علیهم السّلام) و تحمل نکردن انتقاد از امویان است.
واقعهی ممنوعیت نقل حدیث در زمان خلفاء سبب گشت تا احادیث جعلی و دروغین ساخته شود و به جای احادیث صادق و پر بار نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در دسترس پیروان آن دو خلیفه قرار بگیرد.
رابطه مسلمان با غیر مسلمان چگونه است؟ آیا چون کسی مسلمان نیست و کافر است باید با او در چهارچوب مفهوم جهاد مبارزه کرد؟ یا می شود با او نوعی همزیستی برقرار کرد؟ این سئوالی است که پاسخ به آن در اندیشه جهادی با پاسخ مذاهب اسلامی مختلف است. در اندیشه جهادی تنها راه و زبان ادیان دیگر زبان سلاح است.
یکی از نمادهای دشمنی وهابیان با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهلبیت آن حضرت، جرم دانستن محبت اهلبیت (علیهم السّلام)، تحمل نکردن فضائل آنان، برخورد فیزیکی و خانهنشین کردن ناقلین فضائل آن حضرات معصومین و جلوگیری از نقل و انتشار فضائل اهلبیت (علیهم السّلام) و تحمل نکردن انتقاد از امویان است.
یکی از مسائل و موضوعات اختلافی میان مسلمانان و وهابیان، مسأله «برگزاری مراسم جشن و شادی در ایام تولد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السّلام) است. وهابیان برگزاری مراسم جشن و شادی در ایام تولد پیامبر اکرم و ائمه اطهار، قرائت قرآن، مدح رسول گرامی اسلام و ائمه اطهار توسط شعرا و مداحان را بدعت و حرام میدانند.
اگر اهل سنت این ادعا را صحیح بدانند بر اینکه تنها باقیمانده از اسلام فقط قبلهای ست که به طرف آن نماز خوانده میشود مصیبت بس عظمایی است که دامنگیر ایشان شده است و حال باید پرسید چه کسی مسئول اینهمه کجروی و ورود بدعتها در دین است؟
بنابر روایتی که مالک بن انس روایت کرده و ادعا نموده تحریف و بدعت در همه امور شریعت انجام شده بجز اذان، میتوان نتیجه گرفت که ایشان (اهل سنت) نیز معتقدند عبارت «اشهد ان علیا ولیّ الله» جزء موارد بدعت نیست.
علمای اسلام برای تکفیر شخص مسلمان شرایط و موانعی را قرار دادهاند و به سادگی حکم به تکفیر شخصی نمیدهند.
یکی از مهمترین تهدیدهایی که امروزه جهان اسلام با آن مواجه است، اندیشه جهادی [1] و مسأله تکفیر مسلمانان است. موضوعی که از نتایج شوم آن، قتل و غارت مسلمین و اسلام هراسی است.