حدیث متواتر در کتب اهل سنت، ردّی بر گفتار ابن تیمیه
خلاصه مقاله
ابنتیمیه حدیث معروف و مشهور: «علی با حق و حق با علی است.» را با عبارات مختلف دروغ میشمارد و میگوید از نظر سند و متن صحیح نیست، بلکه سند ضعیف هم ندارد؛...
درحالیکه حدیث متواتر «علی همراه با حق و حق همراه با علی است» را افرادی مانند حضرت علی و امام حسین (علیهماالسلام)، ابوذر، سلمان فارسی، عمار یاسر، ابن عباس، ام سلمه، عایشه، حذیفه، ابوبکر، جابر بن عبدالله، ابوایوب انصاری، مقداد، سعد بن عباده، سعد بن ابی وقاص، زید بن ارقم، ابوموسی اشعری، ابوسعید خدری، ابوطفیل، و... روایت کردهاند، که علمای اهل سنت مانند ترمذی، بزاز، طبرانی، ابویعلی، حاکم نیشابوری، هیثمی، ابنعساکر، ذهبی، خطیب بغدادی، ابن کثیر، متقی هندی، فخر رازی، ابنمردویه، و... این حدیث را در کتب خود آوردهاند و برخی آن را صحیح خواندهاند.
متن مقاله
افکار و عقاید ابنتیمیه برای همگان، حتی علمای بزرگ اهل سنت معلوم و مشخص است، چرا که هر کجا احادیث و روایات صحیح السند و متواتر دربارهی فضائل حضرت علی (علیهالسلام) و یا اهل بیت پیامبر باشد، بلافاصله ابنتیمیه آن را دروغ آشکار میخواند. مثلاً حدیث معروف و مشهور: «علی با حق و حق با علی است.»، را با عبارات مختلف دروغ میشمارد و از پیامبر اکرم نمیداند و میگوید از نظر سند و متن صحیح نیست، بلکه سند ضعیف هم ندارد؛... وی در ادامهی اظهار نظرش در مورد این حدیث میگوید: حق به جز با پیامبر، با کسی دیگر همراه نیست، اگر حق هر جا که علی باشد به همراه او میگشت، واجب بود که علی مانند پیامبر معصوم باشد.[1] و در جای دیگری از کتابش دربارهی این حدیث متواتر میگوید: «اگر حق به همراه علی باشد، عمل کردن به هر آنچه علی میگوید واجب است، ولی معلوم است که صحابه و پیروانش با علی در مسائلی مخالفت کردهاند و نص شرعی هم داریم که آن نص با رأی مخالفان او موافق بوده است...»[2]
در حالیکه مسئله تواتر حدیث از نظر مبانی اهل سنت، ثابت شده است؛ مثلاً کتانی، عالم بزرگ اهل سنت در مورد حدیث متواتر میگوید: «سیوطی حدیثی را که ده نفر از صحابه روایت کردهاند، متواتر دانسته و کتابش که در مورد احادیث متواتر نوشته است، بر همین اساس بوده و هر حدیثی که ده نفر و به بالا روایت کردهاند، ذکر کرده است.»[3] و به نقل از سیوطی دربارهی حدیث متواتر مینویسد: هر حدیثی که آن را ده نفر از اصحاب روایت کنند، آن روایت نزد ما اهل حدیث متواتر است.[4]
با این وجود ابن تیمیه دائماً میگوید: استدلال به حدیثی که صحتش را نمیدانی، به اتفاق جایز نیست و آن قول بدون علم است و قرآن و سنت آن را حرام قرار داده است.[5] که با این سخن، در حقیقت وانمود میکند که مثلاً اهل ورع و تقوا و پرهیزگاری است، حال آنکه او از حرام پرهیز ندارد، بلکه از نفاق و دورویی هم پرهیز نمیکند، چرا که در کتب او فراوان دروغهای بزرگی را به زبان جاری میکند و تهمتهای زیادی را بدون مدرک و دلیل نثار این و آن میکند.
و اما حدیث متواتر «علی همراه با حق و حق همراه با علی است» را افرادی مانند حضرت علی و امام حسین (علیهماالسلام)، ابوذر، سلمان فارسی، عمار یاسر، ابن عباس، ام سلمه، عایشه، حذیفه، ابوبکر، جابر بن عبدالله، ابوایوب انصاری، مقداد، سعد بن عباده، سعد بن ابی وقاص، زید بن ارقم، ابوموسی اشعری، ابوسعید خدری، ابوطفیل، و... روایت کردهاند.[6] و علمای بزرگ اهل سنت مانند ترمذی، بزاز، طبرانی، ابویعلی، حاکم نیشابوری، هیثمی، ابنعساکر، ذهبی، خطیب بغدادی، ابن کثیر، متقی هندی، فخر رازی، ابنمردویه، و... این حدیث را در کتب خود آوردهاند و برخی آن را صحیح خواندهاند.
ابن عساکر این حدیث را از ام سلمه همسر پیامبر اسلام، اینگونه نقل میکند که گفته بود: «علی همیشه بر حق بود و هر که از علی پیروی کرد، از حق پیروی کرده است و هر که علی را ترک کرد، حق را ترک کرده است، این عهد و پیمان دیرینه است.»[7] و در حالیکه ابن تیمیه، پیرو مذهب احمد بن حنبل، نقل ابن عساکر در تاریخ دمشق را ببیند که میگوید: «علی همانگونه است که احمد بن حنبل گفته... علی همیشه همراه با حق بود و حق نیز همراه او، هر جایی که علی بود حق آنجا میگشت.»[8] باز هم این حدیث را دروغ پندارد.
سؤال مطرح این است که چگونه حدیثی مانند این حدیث میتواند دروغ باشد که ابن تیمیه تاکید زیادی بر دروغ بودن این حدیث دارد و چندین بار هم تکرار میکند و میگوید: این حدیث از هیچکسی حتی با سند ضعیف هم روایت نشده و در نهایت به دروغ بودن این حدیث ادعای قطعی میکند!
این انکار او مصداق آیه شریفه قرآن است که خداوند میفرماید: «فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ[بقره/10] در دلهای ایشان بیماری و مرض است و خداوند مرض ایشان را زیادتر میکند.»
پینوشت:
[1]. منهاج السنه، ابن تیمیه، موسسه قرطبه، قاهره، مصر، ج4 ص241.
[2]. مجموع الفتاوی، ابن تیمیه، مکتبه ابن تیمیه، ریاض، عربستان، ج4 ص418.
[3]. نظم المتناثر من الحدیث المتواتر، دار الکتب السلفیه، قاهره، مصر، ص15.
[4]. همان، ص16.
[5]. منهاج السنه النبویه، ابن تیمیه، موسسه قرطبه، قاهره، مصر، ج7 ص62.
[6]. سنن، ترمذی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، مصر، ج3 ص166.
مستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دار الفکر، بیروت، لبنان، ج3 ص758.
مجمع الزوائد، هیثمی، مکتبه القدسی، قاهره، مصر، ج7 ص235-236.
[7]. تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، دار الفکر، بیروت، لبنان، ج42 ص419.
[8]. «و هو -علی- کما قال احمد بن حنبل فیما اخبرنا... سمعت احمد بن سعید الرباطی یقول سمعت احمد بن حنبل یقول لم یزل علی بن ابیطالب مع الحق و الحق معه حیث کان.» تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج42 ص419.
إضافة تعليق جديد