مباحث روایی
در منابع معتبر فریقین، از هجوم غاصبان خلافت به خانه حضرت زهرا (س) و تهدید به سوزاندن خانه از جانب عمر بن خطاب و قسم یاد کردن او به انجام این کار یاد شده است. تهدید به سوزاندن خانه حضرت زهرا (س) از مسلمات تاریخی نزد شیعیان و اهل سنت است.
اگر در منابع تاریخی و روایی اهل سنت بررسی شود، قطعاً به اقرار خلفای اهل سنت در برتری سیاسی و تصدی خلافت ظاهری امیرالمومنین علی (علیهالسلام) اذعان شده است. عمر بن خطاب در روزهای پایانی عمر خود، به برتری امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) اشاره میکند، اما اکراه او از معرفی حضرت به عنوان خلیفه بعدی مسلمین، سبب میشود تا دیگران خلیفه شوند.
ابوحنیفه یکی از ائمه چهار گانه اهل سنت قائل به جواز نوشیدن نبیذ بوده است. این در حالی است که اکثر مذاهب اسلامی معتقدند هر آنچه که مسکر باشد از جانب دین مبین اسلام حرمتش قطعی بیان شده است. آنچه مشخص است ابوحنیفه با بی توجهی به این حکم ضروری در مورد مسکرات، فتوا به حلیت و جواز نوشیدن نبیذ داده است.
تفاوتی که میان حکومت انبیای الهی و جانشینان آنان در رفاه اجتماعی و معیشت مردم، با حکومتهای غیر الهی وجود دارد، سبب شده تا فقر و ناعدالتیهای اجتماعی و مشکلات اساسی برای مردم در حکومتهای غیرالهی، ایجاد شود. اگر امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) بعد از شهادت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به خلافت رسیده بودند، رفاه و خدمات اجتماعی به طور مساوی شامل همه مردم عالم میشد.
حدیث دوازده خلیفه حدیثی از پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) که خلفای بعد از خود را در دوازده خلیفه منحصر کردهاند که همه از قبیله قریش هستند. این حدیث با الفاظ مختلفی درکتب معتبر اهل سنت آمده است و از نظر حدیثشناسان اهل سنت حدیثی صحیح است. شیعیان این حدیث را دلیلی بر امامت امامان دوازدهگانه خود میدانند. در بین عالمان اهل سنت نظر واحدی درباره مصداق این دوازده نفر وجود ندارد.
علم الهی، به عنوان یکی از ویژگیهای مهم برای حاکم اسلامی تلقی میشود و به عنوان شاخصه اساسی در حاکمان الهی موجود بوده است. یکی از نشانههای انبیا و اوصیای آنان، علم بوده است. اگر خلافت از ابتدا به امیرالمومنین علی (علیهالسلام) رسیده بود و این امر از مجرای آن خارج نشده بود، در زمینه علمی چه پیشرفتهایی حاصل میشد.
با بررسی روایات موجود منابع معتبر اهل سنت، اقرارهایی دیده میشود که بیادبی و جسارت عامدانه از آن فهمیده میشود. بعضی از علما و محدثین اهل سنت بر این باورند که علم و آگاهی عدهای از صحابه، از رسول خدا بیشتر بوده است. این روایات با روح معنای رسالت و با ظاهر و باطن آیات قرآن در تضاد کامل است.
توهین به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) به خاطر فضیلتتراشی برای خلیفه دوم اهل سنت، جرمی نابخشودنی از جانب پروردگار عالم است که جزای آن خلود در جهنم ابدی است. به نظر علمای اهل سنت، اتفاقاتی در اسلام افتاده است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) از آن اطلاعی نداشتهاند در حالیکه صحابه که به واسطه پیامبر، با خدا و دین آشنا شدهاند، زودتر از ایشان آگاه میشوند.
عبدالمنعم حفنی از علمای اهل سنت معاصر مصر، از گستردگی روایات منقول از عایشه شگفتزده شده و روایات فضایل حضرت فاطمه ﴿سلاماللهعلیها﴾ را مشکوک میخواند؛ شیوه برخورد او با روایات صحیح و معتبر، نشانه تعصب او، و غیر علمی است. علمای اهل سنت، نظری مخالف او دارند و بر برتری حضرت زهرا ﴿سلاماللهعلیها﴾ بر تمام زنان عالم تصریح میکنند.
مظلومیت امیرالمومنین (علیهالسلام) و غصب خلافت ایشان، داغ سنگین و غم بزرگ در قلوب شیعیان است که هیچگاه آرام نمیگیرد؛ اما بیان اتفاقات بعد از شهادت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و اثبات آن وقایع از کتب معتبر اهل سنت، به روشنگری در حقانیت و مظلومیت امیرالمومنین (علیهالسلام) کمک میکند.
شیعیان معتقد هستند که خلافت و وصایت بعد از نبی اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فقط متعلق به امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) و اهل بیت ایشان است. در کتب اهل سنت نیز به وصایت حضرت علی و اهل بیت (علیهمالسلام) بارها اشاره شده است.
امر وحدت یکی از مسائل مهم و اساسی در تقریب مذاهب اسلامی با یکدیگر است که بر اساس آیات و روایات، مسلمانان باید با یکدیگر برادری و تعامل داشته باشند. معیارهای وحدت از بیان قرآن، باید مورد توجه علمای اسلامی قرار گیرد.
دروغ و تهمت خواسته یا ناخواسته باعث تفرقه و مانع وحدت است. متاسفانه این دروغها و تهمتها همچنان ادامه دارد.
پالایش میراث حدیثی، سنت دیرینه و پرافتخار تشیع بوده و از وجوه متمایز کنندهی شیعه از اهل سنت بوده است، امری که عالمان شیعی بدان پرداختهاند و گاه به دلیل اختلاف نظرهایی، آرای یکدیگر را نیز نقد کردهاند.