تهدید به سوزاندن خانه وحی از جانب غاصبان خلافت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ روایت هجوم ابوبكر و همپیمانانش به خانه صدیقه شهیده (سلاماللهعلیها) در كتابهاى متعدد و با سندهاى معتبر نقل شده است. این روایات ثابت میكنند، ابوبكر دستور حمله به خانه امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) را صادر کرده بود و همپیمانانش به زور وارد خانه حضرت شدند و باعث شدند تا مردان نامحرم، به خانه دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) وارد شوند.
این واقعه تلخ و جانسوز، علاوه بر منابع شیعیان، در کتب معتبر اهل سنت نیز بیان شده است. حمله به خانه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و تهدید به سوزاندن خانه و تخریب آن در مرحله اول هجوم و سپس اقدام به آتش زدن خانه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و ضرب و شتم صدیقه شهیده (سلاماللهعلیها) در هجوم آخر، واقعیتی است که نمیتوان از آن فرار کرد. در این مستند به بیان این واقعه تلخ، از کتب اهل سنت پرداخته میشود و جالب آنجاست که مورخین و محدثین مشهور اهل سنت به بیان کامل این هجوم اشاره کردهاند.
ابن زنجویه از دانشمندان قرن سوم، در کتابش مینویسد: «عبدالرحمن بن عوف به هنگام بیمارى ابوبكر به دیدارش رفت و پس از سلام و احوالپرسی، با او گفت و گوى كوتاهى داشت. ابوبكر به او چنین گفت: من در زندگیم تأسف نخوردم، مگر بر سه چیزى كه انجام دادم و دوست داشتم كه آنها را انجام نمىدادم و سه چیزى كه انجام ندادم و دوست داشتم آنها را انجام مىدادم و سه چیزى كه اى كاش از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) درباره آنها مىپرسیدم. ... یکی از آنها آن است که، دوست داشتم خانه فاطمه را هتك حرمت نمىكردم؛ اگر چه آن را براى جنگ بسته بودند.»[1]
این واقعه تلخ یکی از اتفاقات مهم در دوران خلافت غاصبانه ابوبکر بوده که آرزوی عدم تحقق آن، حتی در آخرین لحظات عمر خلیفه اهل سنت، او را ناراحت میکرد.
تاریخ شاهد زندهای بر این ماجرا است و در دل خود نالههای دختر گرانقدر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را جای داده و با خود تا به امروز به یادگار آورده است. بلاذری عالم سرشناس اهل سنت با اشاره به مظلومیت صدیقه طاهره (سلاماللهعلیها) در کتابش مینویسد: «چون علی (علیهالسلام) با ابوبكر بیعت نكرد، عمر با شعله آتش به طرف خانه فاطمه (علیها السلام) رفت. فاطمه (علیهاالسلام) پشت در خانه آمد و گفت: اى پسر خطاب! آیا تو مىخواهى خانه مرا به آتش بکشی؟! عمر بن خطاب پاسخ داد: آرى!»[2]
گفتگوی ناموس رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) با عمر بن خطاب در حالی که در دستانش آتش سوزاننده داشت، داغی سنگین بر قلوب عاشقان خاندان رسالت به جای گذاشته است.
ابن ابی شیبه کوفی در کتاب خود به حضور عمر بن خطاب، پشت درب خانه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) اشاره میکند و پرده از تهدید خلیفهی دوم اهل سنت بر میدارد و مینویسد: «عمر بن خطاب به فاطمه (سلاماللهعلیها) گفت: به خدا سوگند! گرد آمدن این افراد در خانه تو مانع از آتش زدن خانه نخواهد شد. هنگامى كه عمر رفت، علی (علیهالسلام) و زبیر به خانه بازگشتند، دخت گرامى پیامبر به علی و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد كرد كه اگر اجتماع شما تكرار شود، خانه را با اهلش بسوزاند. به خدا سوگند! آنچه را كه قسم خورده است، انجام مىدهد!»[3]
تهدید به سوزاندن خانه با اهالی آن، یعنی همان کسانی که طبق آیات قرآن، اهل بیت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) معرفی شدهاند، جرمی نابخشودنی از جانب پروردگار عالم و رسول گرامیش به حساب میآید. حال یک سؤال مهم؛ اگر عمر بن خطاب امروز در قید حیات بود، اگر میخواست بر اهل بیت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) صلوات بفرستد، با چه رویی و چگونه درود و صلوات خود را نثار روح ملکوتی امیرالمؤمنین و صدیقه طاهره (سلاماللهعلیهما) میکرد؟!
در انتها باید گفت: چشمها تا روز قیامت بر این مصیبت، باید خون گریه کنند.
پینوشت:
[1]. ابن زنجویه، الأموال، ج1، ص387. «أباه عبد الرحمن بن عوف ... أَغْلَقُوا على الحرب.»
[2]. بلاذری، أنساب الأشراف، ج1، ص252. «فجاء عمر و معه ... قال: نعم.» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. إبن أبی شیبة الكوفی، المصنف فی الأحادیث والآثار، کتاب المغازی، ج7، ص432، ح37045. «وَایمُ اللَّهِ مَا ذَاكَ بِمَانِعِی ... مَا حَلَفَ عَلَیهِ.» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
محمدجواد مهریار
افزودن نظر جدید