مباحث روایی
از اعتقادات شیعه این است که پیامبر اکرم، جانشینان بعد از خود را معرفی کرده است که اولین آنان، علی (علیهالسلام) است که در مناسبتهای مختلف توسط پیامبر معرفی شده تا امت بدون سرپرست رها نشود، اما بعد از رحلت پیامبر، برخی از اصحاب انحرافات زیادی را بهوجود آوردند.
شیعیان در روایات صریح پیامبر ذیل برخی از آیات، به کسانی اطلاق میشود که دارای مناقب و فضائلی هستند، ازجمله اینکه این گروه، از پیروان اهل بیت پیامبر و در رأس آنان، حضرت علی(علیهالسلام)، کسانی هستند که در دنیا و خصوصاً در آخرت جایگاه ویژهای دارند.
بین شیعه و اهل سنت همیشه اختلاف عقیدتی وجود داشته و هر مذهب با استدلال، سعی میکند تا از عقاید خود دفاع کند و طرف مقابل را مجاب به پذیرش نظرات خود کند، اما برخی از مغرضین افراطی تهمتهایی را نه تنها به علمای شیعه، بلکه به امامان معصوم از اهل بیت پیامبر هم نسبت دادهاند.
برای اثبات عصمت اهل بیت موارد متعددی از قرآن و روایات وجود دارد. آیات فراوانی وجود دارد که عصمت ائمه اطهار را ثابت می کند و نیازی به استدلالات عقلی نیست. همچنین روایات بسیاری که حجت را بر همگان تمام کرده است. یکی از این روایات روایت الحق مع علی و علی مع الحق است.
معاویة بن ابوسفیان جزء صحابهای است که پروندهای سیاه و تاریک دارد. او جزء معدود افرادی است که مورد لعن و نفرین رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) قرار گرفت. با این اوصاف دوستداران او برای تطهیر او، فضادلی جعلی را نقل میکنند تا چهره واقعی او را بپوشانند. شاید هم میخواهند با نقل چنین اکاذیبی او را همطراز حضرت علی قرار دهند.
اهل سنت معتقدند احادیث شیعه ساختگی و غیر قابل اعتماد است در حالیکه اگر بخواهیم اشکال به روایات ایشان در کتب معتبرهشان داشته باشیم، خواهیم دید که راویان روایات ایشان و احادیث موجود در کتب آنها به مراتب از راویان و احادیث کتب در شیعه بیشتر دچار مشکل و قابل خدشه هستند.
آل سعود و علمای وهابی درباری، یا مسلمان هستند یا نیستند. اگر مسلمان هستند، پس چرا به احادیث وارده از اسلام عمل نمی کنند؟ آن هم احادیثی که از پیامبر اسلام نقل شده است. اگر هم مسلمان نیستند، صراحتا اعتراف کنند و با سلاح اسلام به اسلام ضربه نزنند.
در نقل فضایل برای شخصی باید دید که آن شخص در خارج و واقع هم دارای چنین فضایلی هست یا خیر؟ برای جناب خلیفه اول فضایلی نقل شده است که از جمله آنها آیه 54 سوره مائده است. در این آیه تعبیر «اذلة علی المؤمنین» آمده است و اهل سنت اصرار دارند بگویند یکی از مصادیق این تعبیر خلیفه اول است، ولی در تاریخ مطالبی خلاف آن وجود دارد.
خطبه بدون الف، خطبه شریفی است که از معجزات امیرالمؤمنین در فنّ بلاغت و فصاحت است و مشتمِل بر مبانی معنوی بس بلند و معانی دلنواز بس ارزشمند است و مفاهیم این خطبه بسیار عمیق بوده و از سه موضوع کلی توحید، نبوت، و معاد صحبت شده است.
قرآن کریم مملو از آیاتی است که در شأن اؤلیا و اصفیای الهی نازل شده است. در این میان حضرت علی (علیهالسلام) بیشترین بهره را نسبت به امامان دیگر و حتی برخی پیامبران برده است و آیات بسیاری در شأن ایشانن نازل شده است. از آنجایی که دشمنان اهل بیت نتوانستند آنها را انکار کنند، دست به تحریف آنها زده و آیات فضائل را به نام خود زدند.
وجود نازنین پیامبر اکرم در همه حال برای مردم مسلمان و حتی غیر مسلمان سراسر برکت و رحمت بوده است. ایشان در همه حال متذکر اوامر الهی و نواهی آن به مردم خصوصاً به اصحاب خود میشد. یکی از این موارد پیشگویی ایشان به وعده عذاب الهی برای برخی اصحاب است. این تذکرات را که از آینده ایشان خبر میداد برخی نپذیرفته و مرتد شدند.
از حقانیت دین اسلام و شخص پیامبر معجزات شگفت انگیز آن پیامبر رحمت است. یکی از سخنان غیبی ایشان، برتری داشتن مردمان مومنی است که در زمانهای بعد آمده و اسلام اختیار میکنند. مومنانی که نه پیامبر را دیدند و نه صدای او را شنیدند و فقط اکتفاء به قرآن و احادیثی کردند که از پیامبر نقل شده و به آنها رسیده است.
روایت افتراق امت از سه قسمت تفرقه امت، گمراه بودن همه فرق و تعیین گروه ناجیه تشکیل شده است. اهلسنت با توجه به این حدیث، نجات را در تبعیت از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اصحاب آن میدانند؛ اما بحث این است که با توجه به اختلاف میان اصحاب، از کدام گروه از اصحاب باید پیروی کرد؟
اهلسنت با توجه به روایت فرقه ناجیه و استدلال به عبارت "جماعت" در انتهای روایت، خود را گروه نجاتیافته میدانند. این در حالی است که معانی کلمه "جماعت" بر این ادعای اهلسنت خط بطلان میکشد. افزون بر این باید بیان داشت که چگونه اهلسنت که خود به گروههای مختلف تقسیم میشوند، یک فرقه بوده و ناجیه هستند.