روایات اهل سنت درباره امامان شیعه
خلاصه مقاله
از اعتقادات شیعه این است که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) جانشینان بعد از خود را معرفی کرده است که اولین از ایشان حضرت علی (علیهالسلام) است که در مناسبتهایی مثل یوم الانذار (دعوت از خویشاوندان در سال سوم بعثت)، روز غدیر خم (در برگشت از حجة الوداع در سال دهم هجرت)، ومناسبت های دیگر به دفعات توسط ختمی مرتبت اعلام شده است تا مسلمین بعد از آن حضرت گمراه نشوند و پیامبر هم امت خود را بدون سرپرست رها نکند، اما بعد از رحلت پیامبر خاتم (صلیاللهعلیهوآله) برخی از اصحاب به خاطر هوا و هوس دنیایی، دست به کارهایی زدند و انحرافات زیادی را بهوجود آوردند.
متن مقاله
از اعتقادات شیعه امامیه این است که بعد از رحلت پیامبر اسلام، رهبری امت مسلمان باید به دست کسانی باشد که مانند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) معصوم و از خطاء و اشتباه مصون بوده باشند و با فرمان خداوند هم منصوب گردند، نه با انتخاب مسلمین و یا شورای حلّ و عقد که البته اهل سنت به این مورد معتقدند.
فلذا تنها کسیکه پس از رحلت پیامبر این شرط را داشته است، حضرت علی (علیهالسلام) به مصداق آیات و روایات صحیحه و متواتره است، و بعد از این بزرگوار، دو فرزندش امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) و نه فرزند از نسل امام حسین (علیهمالسلام) هستند. پس اگر در کتب اهل سنت نگاهی گذرا داشته باشیم، از روایات موجود در آنها این مطالب ملاحظه میشود:
- حاکم حسکانی با سندی از امام رضا از پدرانش از حضرت علی (علیهمالسلام) نقل کرده است که پیامبر فرمود: «من احبّ ان یرکب سفینه النجاه و یتمسک بالعروه الوثقی... فلیوال علیّاً ولیاتمّ بالولاه من ولده.[1] هر کس دوست دارد که بر کشتی نجات سوار گردد و به دستگیره محکم در آویزد و به ریسمان استوار خدا چنگ بزند، ولایت علی و امامت فرزندان هدایت شده او را بپذیرذ.»
- از جعفر بن محمد الصادق روایت شده که در تفسیر آیه «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ.[تکاثر/8] سپس در آن روز از نعمتها پرسیده میشوید.» فرمودند: آن نعمت، ما اهل بیت هستیم.[2]
- با سندی صحیح از یکی از اصحاب صفّه «عبد الارباض بن ساریه» از طایفه بنی سلیم نقل شده که گفت: پیامبر یک روز از منزل بیرون و نزد ما آمد و در آنچه خدا خواسته بود، سخن گفت و مردم را موعظه و مورد تشویق قرار داد و بر حذر داشت، سپس فرمود: «اعبدوا الله، ولاتشرکوا به شیئاً، و اطیعوا من ولاّه الله امرکم ولاتنازعوا الامر اهله...[3] خدا را بندگی کنید و چیزی را برای او شریک نگیرید و کسی را که خدا او را بر شما ولایت بخشیده است پیروی کنید و با اهل آن به نزاع برنخیزید؛ ... بر شما باد عمل کردن بر طبق سنت پیامبرتان و خلیفههای رشد یافته و هدایت شده -امامان معصوم- و...»
- ابن عقده با سندی از ابوقتاده نقل کرده است که گفت من از پیامبر خدا شنیدم که فرمود: «الائمه بعدی اثنا عشر، عدد نقباء بنی اسرائیل و حواری عیسی.[4] امامان دوازده نفرند، به تعداد نقیبان بنیاسرائیل و حواریون حضرت عیسی.»
- متقی هندی از جابر بن سمره نقل کرده که پیامبر فرمودند: «یکون من بعدی اثنا عشر امیراً، کلهم من قریش.[5] پس از من دوازده فرمانروا خواهند بود و همگی از قریش هستند.» و در مسند ابوعوانه این حدیث اینگونه آمده است که: «لایزال الناس صالحاً حتی یکون اثنا عشر امیر کلهم من قریش.[6] همواره کار مردم اصلاح میشود، تا آنکه دوازده امیر باشند که همگی آنان از قریش هستند.» ترمذی در کتاب سنن خود آن را از این راوی نقل کرده و در ادامه گفته است که ابوعیسی گفت: این حدیث حسن و صحیح است.[7]
- از جابر بن سمره نقل شده که گفت با پدرم نزد پیامبر رفتم، او میگفت: «انّ هذا الامر لاینقضی حتی یمضی اثنا عشر خلیفه... ان یکون اثنا عشر امیراً.[8] این جانشینی منقضی نمیشود، تا اینکه دوازده جانشین بر آن بگذرد... اینکه باشند دوازده امیر.»
- از ابن عباس نقل شده که پیامبر فرمود: «انا و علی و الحسن و الحسین و تسعه من ولد الحسین مطهرون معصومون.[9] من و علی و حسن و حسین و نه نفر از فرزندان حسین پاک و پاکیزه هستیم.»
در نتیجه با این همه روایات و حتی بیشتر از آن در کتب دیگر علمای اهل سنت به این موضوع میتوان دست یافت که علمای اهل سنت، روایات امامان شیعه و جانشین بعد از پیامبر را منحصر در عدهای خاص آوردهاند تا بیان کنند که صفاتی از قبیل قریشی بودن، هاشمی بودن، اهل بیت پیامبر بودن، در این روایات نشانهای است تا محدود گردند، نه اینکه هر قریشی بودنی صلاحیت و لیاقت امامت را داشته باشد.
پینوشت:
[1]. شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، موسسه الطبع و النشر، تهران، ایران، (1419ق)، ج1 ص168 حدیث177.
[2]. همان، ج2 ص476 حدیث1150-1151.
[3]. الثقات، ابن حبّان البستی، دارالفکر، بیروت، لبنان، (1393ق)، ج1 ص4.
[4]. فضائل امیر المومنین، احمد بن حنبل، قم، ایران، (1433ق)، فصل 20 فی المامه ص151.
[5]. کنزالعمال، متقی هندی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج12 ص24 حدیث33803.
[6]. مسند، ابی عوانه، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان،(1422ق)، کتاب الأمراء ج4 ص5 حدیث5604.
[7]. سنن، ترمذی، دارالفکر، بیروت، لبنان،(1422ق)، ص648 حدیث2230.
[8]. صحیح بخاری، بخاری، دارالفکر، بیروت، لبنان،(1411ق)، ج8 ص161 حدیث7222-7223.
[9]. ینابیع الموده، قندوزی، دار الاسوه، قم، ایران، (1416ق)، ج3 ص291.
افزودن نظر جدید