امامت در تشیع
در شبکه ماهواره ای وهابیت، شبهه کردند که امامت در شیعه الهی نیست و امامان از قبل مشخص نبودند؛ برای اثبات این ادعا، روایتی را تحریف کردند که زراره پس از امام صادق (ع) فرزند خود را به مدینه فرستاد تا از امام جدید آگاهی بیابد؛ در حالیکه زراره امام هفتم را میشناخت و میخواست کسب تکلیف کند که میتوان امامت امام کاظم (ع) را اظهار کرد یا باید تقیه کرد.
در شبکه ماهواره ای وهابیت، شبهه کردند که تعداد امامان در شیعه از قبل مشخص نبود، بلکه در نیمه قرن 4 عقیده 12 امامی ایجاد شد. برای اثبات این اتهام گفتند که شیخ صدوق از علمای قرن 4 شیعه در این عقیده تردید داشت. در پاسخ باید گفت شیخ صدوق روایات بسیاری را که بر دوازده امام، تصریح کرده در کتبش نقل کرده و اساتید ایشان نیز بر این عقیده بودند.
در شبکه ماهواره ای وهابیت، شبهه کردند که تعداد امامان در شیعه از قبل مشخص نبود بلکه در نیمه قرن 4 عقیده 12 امامی ایجاد شد. برای اثبات این اتهام گفتند که شیخ صدوق از علمای قرن 4 شیعه در این عقیده تردید داشت؛ در پاسخ باید گفت که کلامی که برای اثبات این شبهه استفاده کردهاند پاسخ شیخ صدوق به زیدیه بوده و مربوط به اتفاقات بعد ظهور و ربطی به تعداد ائمه ندارد.
کلام امام هادی (ع) به امام عسکری (ع) در زمان رحلت سید محمد فرزند امام هادی (ع) به این معنی نیست که امامت در سید محمد تعیین شده بود و برای خداوند بدا حاصل شد و او را از دنیا برد و برادرش امام حسن عسکری (ع) را به جای او قرار داد و نیز دلالتی ندارد بر اینکه امام حسن عسکری (ع) قبل از رحلت برادرش به امامت تعیین نشده بود، بلکه روایات صحیح و صریح، این احتمال را رد میکند.
کارشناس شبکه ماهواره ای وهابی، شبهه تکراری عدم وجود امامت در قرآن را با نشان دادن کلیپی از عزاداری سنتی یکی از استان های ایران که در آن عزاداران داخل در گل شده و خود را کاملاً گل مالی میکنند، ثابت کند؛ عزاداری عدهای از شیعیان به راست و دروغ بودن امامت چه ربطی دارد؛ مراسم غیر عقلی و خرافی در بین وهابیت نیز وجود دارد.
در شبکه ماهواره ای وهابیت، شبهه کردند که تعداد امامان در شیعه از قبل مشخص نبوده بلکه شیعه در تعداد امامان اختلاف داشتند؛ مثلاً نجاشی نقل کرده هبة الله نوه نایب دوم امام زمان با توجه به حدیثی از کتاب سلیم کتابی در مورد سیزده امام نوشته است؛ در پاسخ میتوان گفت که کلام نجاشی درست بیان نشده، علت نوشتن کتاب، خوشآیند استاد زیدی است و این روایت در کتاب سلیم وجود ندارد.
در شبکه ماهواره ای وهابیت، شبهه کردند که امامت در شیعه، الهی نیست و امامان از قبل مشخص نبودند. برای اثبات، روایتی در بدا حاصل شدن نسبت به امامت سید محمد فرزند امام هادی (ع) را دلیل بر مشخص نبودن امامت امام حسن عسکری (ع) دانستند؛ در حالیکه این امر بر ائمه (ع) و خداوند مشخص بود و بر شیعیان محرز گردید.
رهبری جهان کاتولیک را پاپها بر عهده دارند و که اگر بخواهیم همسانی کنیم این مقام را به رهبران تشیع، مقام امامت را میتوان بیان کرد. این در حالیست که امام در تشیع باید از هرگونه عیبی در سراسر حیاتش مبرا باشد، اما در کاتولیکها پاپی دیده شده که در جوانی دچار اختلال روانی بوده. این یعنی برتری مقام امامت از مقام پاپی.
عصمت امام، به عنوان مسالهای پر اهمیت از دیرباز مورد توجه بوده است. از اینروی عقل بر آن، مهر صحت نهاده و نبودن امام معصوم را در میان انسانها منجر به تسلسل میداند. چرا که هیچگونه امری همچون عدالت نفسانی و... تا زمانی که در پرتو تایید الهی قرار نگیرید (یعنی عصمت)، جواز خطا را در کسی زائل نمیکند.
عصمت برای امام ضرورت ندارد، چرا که ما توان انتخاب امام معصوم را نداشته و افزون بر آن نیز امامانی همچون ابوبکر، عمر و... دارای عصمت نبودهاند؛ پاسخ به این گفتهها: اولا ابوبکر و... از سوی خداوند به عنوان امام مشخص نشدهاند و اجماعی بر امامتشان محقق نگشته است، ثانیاً خداوند امام را مشخص کرده و این از وظایف بشر نیست.
از اعتقادات شیعه این است که پیامبر اکرم، جانشینان بعد از خود را معرفی کرده است که اولین آنان، علی (علیهالسلام) است که در مناسبتهای مختلف توسط پیامبر معرفی شده تا امت بدون سرپرست رها نشود، اما بعد از رحلت پیامبر، برخی از اصحاب انحرافات زیادی را بهوجود آوردند.
مسیر عبودیت و بندگی، یک راه بیشتر نیست و در نهایت کسانی که خواهان رسیدن به هدایت و متنعم شدن از مواهب الهی در جهان آخرت هستند باید از میان همه آیین ها به یک انتخاب درست برسند.
به اعتقاد شیعیان، امام در زمان غیبت، حضرت حجت بن الحسن العسکری(علیهالسلام) است كه قطب عالم امکان بوده و به امر پروردگار در جهان، دارای ولايت تكوينی است بهگونهای که پایداری جهان و بقای اهل آن، بدون وجود امام محال خواهد بود. برخلاف عقیده منحرف صوفیه که وجود امام به عنوان قطب عالم امکان با مفهوم قطب در تصوف را برابر میدانند.
یکی از مقالاتی که چندیست توسط اهل سنت به صورت نسبتا گستردهای در فضای مجازی و غیر آن ترویج می شود، مقاله ای است در اثبات غلو شیعیان نسبت به ائمه اهل بیت علیهم السلام. این مقاله که در اصل از سخنان شیخ ابوبکر جابر الجزائری اخذ شده، در واقع همان سخنان و شبهات بی اساس وی را که بارها توسط علماء شیعه پاسخ داده شده اند، تکرار میکند.