اتهام شک در تعداد ائمه (ع) به شیخ صدوق
روایات فراوانی درباره شمار امامان (ع) وجود دارد که به روشنی عدد را بیان کردهاند و جای تردیدی نگذاشته اند. اما درباره وقایع پس از امام مهدی (عج) روایات اندکی یافت میشود و به روشنی بیان نشده و بیان آن را به عهده امام مهدی (عج) نهادهاند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در شبکه ماهواره ای وهابیت شخصی را به عنوان رهیافته با سابقه تشیع نشان دادند و از زبان او شبهاتی نقل کردند که اثبات کنند امامت در شیعه الهی نیست و امامان، از قبل مشخص نبودند. وی ادّعا میکند اعتقاد به دوازده امام تا نیمه قرن چهارم نزد امامیه ثابت نبود و برای اثبات ادعای خود، مدّعی شده که شیخ صدوق در محصور بودن عدد ائمه (علیهمالسلام) در دوازده نفر شک داشت.
بنابراین از این مطلب اینگونه نتیجه گرفته که تعداد امامان شیعه از ابتدا مشخص نبوده و حتی بزرگان شیعه در عقیده به 12 امام و حصر در این تعداد، یقین نداشتند.
در پاسخ به این شبهه می توان گفت، ادعای ثابت نبودن اعتقاد به دوازده امام تا نیمۀ قرن چهارم و شک داشتن شیخ صدوق نسبت به این عقیده، سخن باطلی است؛ برای روشن شدن این نکته، کلام مرحوم شیخ صدوق را بیان میکنیم؛ ایشان بیان کردند: «زیدیه میگویند: امکان ندارد که انبیاء بگویند ائمه دوازده نفرند؛ زیرا حجّت در این امّت تا روز قیامت باقی است و یازده امام از دوازده امام پس از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) درگذشتهاند و امامیه اعتقاد دیگری دارند که زمین خالی از حجّت نمیشود.
پس به ایشان میگوییم: امامان دوازده نفرند و دوازدهمین ایشان کسی است که زمین را پر از عدل و داد خواهد ساخت و پس از او نیز همان خواهد بود که او فرماید یا پس از او امامی خواهد بود و یا آنکه قیامت بر پا خواهد شد. ما تعبدّی در آن نداریم، مگر اقرار به دوازده امام و اعتقاد به آنچه او درباره پس از آن فرماید ... و به زیدیه گفته میشود: آیا رسول خدا که فرموده است امامان (علیهمالسلام) دوازده نفرند، تکذیب میشود؟ پس اگر بگویند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) این کلام را نفرموده است، به آنها گفته میشود: اگر روا باشد که شما این خبر را با وجود شهرت و استفاضه و پذیرفتن همه طبقات امامیّه قبول نکنید، پس چگونه انکار میکنید کسی را که میگوید رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) کلام «من کنت مولاه» را نفرموده است.»[1]
چنان که روشن است، شیخ صدوق تصریح میکند که شیعیان به دوازده امام تعبّد دارند و آنچه شیخ صدوق در آن تردید دارد و درباره آن مینویسد: هر آن چه امام دوازدهم (عجلاللهفرجه) بفرماید آن خواهد شد، اتفاقاتی است که پس از امام دوازدهم پیش خواهد آمد و این مطلب به تردید در محصور بودن امامان (علیهمالسلام) در دوازده تن هیچ ربطی ندارد.
ملازمهای که مهمان شبکه وهابی بین این دو برقرار کرده، باطل است؛ زیرا دیگر بزرگان شیعه نیز که پس از ایشان آمدهاند و به اعتراف وی، یقین به حصر دوازده امام دارند، در این مسئله(اتفاقات بعد از امام دوازدهم) تردید کردهاند. مثلاً شیخ مفید متوفای 413 قمری، درباره اتفاقات پس از امام دوازدهم چنین ابراز داشته است: «پس از دولت قائم (عجلاللهفرجه) برای هیچ کس دولتی نخواهد بود جز آنچه در روایات آمده که اگر خدا بخواهد فرزندان آن حضرت پس از او سلطنت کنند و به طور قطع در این باره روایتی نرسیده است و در بیشتر روایات است که مهدی این امت از دنیا نرود، مگر چهل روز پیش از قیامت ... و خدا داناتر است به آنچه خواهد شد.»[2]
این اشکال به بزرگان شیعه، اشکال جدیدی نیست و سید مرتضی شاگرد شیخ مفید، هزار سال پیش به آن پاسخ داده و تصریح کرده که تردید در اتفاقات پس از امام مهدی (عجلاللهفرجه) به معنای تردید در شمار امامان (علیهمالسلام) نیست. از سید مرتضی پرسیدند: «در زمان بعد از امام دوازدهم (عجلاللهفرجه) یا امام واجب الطاعه خواهد بود یا نه. اگر بگوییم: امامی بعد از ایشان وجود دارد، از اعتقاد به دوازده نفر بودن امامان خارج میشویم و اگر به وجود امامی بعد از ایشان قائل نباشیم، اصلی را که ستون مذهب است، زمین زدهایم و آن زشتی خالی بودن زمان از امام است.»[3]
سید مرتضی در پاسخ می فرماید: «ما یقین نداریم که از دنیا رفتن صاحب الزمان محمد بن حسن (عجلاللهفرجه) همزمان با پایان دوران تکلیف باشد، بلکه ممکن است عالَم، زمان زیادی بعد از ایشان باقی بماند و ممکن نیست بعد از ایشان زمان خالی از امامان باشد و ممکن است بعد از ایشان گروهی از امامان وجود داشته باشند که برای حفظ دین و مصالح اهل دین قیام کنند و این مسئله به راهی که ما در طریق امامت رفتهایم، ضرر نمیرساند؛ زیرا آنچه ما بدان مکلّف و متعبّد شدهایم، این است که امامت این دوازده تن را معتقد باشیم و با بیانی قانع کننده بیان کنیم؛ زیرا محل اختلاف و مورد نیاز همین جا است و این عقیده ما را از نامیده شدن به دوازده امامی خارج نمیکند؛ زیرا این اسم نزد ما بر کسی اطلاق میشود که امامت دوازده امام را ثابت میکند و تنها ما ثابت کردیم و در این مذهب کسی موافق ما نیست. پس تنها ما این اسم را داریم، نه غیر ما.»[4]
از این کلام مشخص می شود که به عقیده سید مرتضی حتی اگر به امامان پس از امام زمان (عجلاللهفرجه) معتقد شویم، باز هم شیعیان را باید دوازده امامی خواند. با توجه به نکات یاد شده مشخص میشود اگر شیخ صدوق میفرماید که یا قیامت میشود و یا امامی پس از ایشان میآید، به معنای تردید داشتن در شمار امامان (علیهمالسلام) نیست؛ زیرا آمدن امامان با رجعت آنان نیز سازگاری دارد و میان کلام شیخ صدوق و تردید در تعداد ائمه (علیهمالسلام) ملازمهای وجود ندارد؛ زیرا روایات فراوانی درباره شمار امامان (علیهمالسلام) وجود دارد که به روشنی عدد را بیان کردهاند و جای تردیدی نگذاردهاند. اما درباره وقایع پس از امام مهدی (عجلاللهفرجه) روایات اندکی یافت میشود و به روشنی بیان نشده است. بنابراین علما نیز آنها را همراه با تردید بیان کردهاند و حتی چنانکه شیخ صدوق فرموده، میتوان گفت امامان بنا به مصالحی، در پی بیان آن نبودهاند و بیان آن را به عهده امام مهدی (عجلاللهفرجه) نهادهاند.[5]
پینوشت:
[1]. کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، دارالکتب الاسلامیة، 1395 ق، ج1، ص 77 و 78.
[2]. الإرشاد، شیخ مفید، مؤسسة آل البيت عليهم السلام، 1413 ق، ج2، ص387.
[3]. رسائل الشریف المرتضی، سید مرتضی، مطبعة الخيام، 1405 ق، ج3، ص145.
[4]. همان، ص146.
[5]. کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق، دارالکتب الاسلامیة، 1395 ق، ج1، ص77.
افزودن نظر جدید