مشخص بودن امامان از ازل
مراد از احداث امر در کلام امام هادی (ع) به امام عسکری (ع)، روشن شدن امامت امام حسن عسکری (ع) برای کسی است که گمان میکرد برادر ایشان سید محمد جانشین پدرش است. باطل شدن این گمان بر وفات ایشان مترتب بود و احداث امر به خداوند نسبت داده شد که سبب رحلت سید محمد بود.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در شبکه ماهواره ای وهابیت شخصی را به عنوان رهیافته با سابقه تشیع نشان دادند و از زبان او شبهاتی نقل کردند که اثبات کنند امامت در شیعه، الهی نیست و امامان از قبل مشخص نبودند؛ چنانکه ادّعا شده در کتب شیعه چند روایت وجود دارد که طبق آنها امام هادی (علیهالسلام) نخست به فرزندش سید محمد وصیت کرد؛ اما وقتی ایشان در زمان حیات حضرت از دنیا رفت، امام هادی (علیهالسلام) به امام حسن عسکری (علیهالسلام) وصیت کرد و به ایشان فرمود: «برای خداوند در مورد محمد بدا حاصل شد، همانگونه که برای اسماعیل بدا حاصل شد. ... ای پسرم! خدا را شکر کن برایت امر امامت ایجاد شد.»
بنابراین از این مطلب اینگونه نتیجه گرفته است که امامان شیعه از ابتدا مشخص نبودند و شیعیان باید پس از رحلت یک امام، از روی وصیت یا نشانههایی که میدانستند، امام بعدی را تشخیص میدادند و اگر امامان از ابتدا مشخص بودند، حتماً امام هادی (علیهالسلام) از ابتدا امام حسن عسکری (علیهالسلام) را به عنوان امام بعد خود معرفی میکرد.
در پاسخ به این شبهه، در مسئلۀ قبلی، بدا در امامت پاسخ گفته شد و اثبات شد وصیت ابتدایی امام هادی (علیهالسلام) به سید محمد و تغییر آن به امام حسن (علیهالسلام) کذب محض است و هیچ روایتی در این باره به جز روایات کلی (فرزند بزرگ امام قبل) وجود ندارد و معنای بدا، آشکار شدن اشتباه بودن گمان مردم است؛ پس هرگز حاصل شدن این بدا، ادعای وی را که امام پیشین نام امام بعد را از ابتدا نمیدانست، ثابت نمیکند.[1]
نکته دیگری که شبهه کننده بدان اشاره می کند، عبارت «یا بنی أحدث لله شکراً فقد أحدث فیک أمراً» در آخر روایت است. سعد بن عبدالله از جماعتی از بنی هاشم که یکی از آنها حسن بن حسن افطس است، روایت می کند که میگویند: «روز وفات سید محمد (پسر بزرگ امام هادی (علیهالسلام)) در منزل حضرت ابوالحسن (امام هادی (علیهالسلام)) بودند و او را تعزیت میگفتند، حضرت به پسرش امام حسن عسکری (علیهالسلام) نگاه کرد که با گریبان چاک زده آمد و در سمت راستش ایستاد و ما او را در آن وقت نمیشناختیم. زیراندازی در حیاط منزل برای حضرت گسترده و مردم گردش نشسته بودند، غیر از خادمان و مردم عادی، حدود صد و پنجاه تن از خاندان ابوطالب و بنی هاشم و قریش کنارش بودند. بعد از مدتی امام هادی (علیهالسلام) دوباره به او نگاه کرد و فرمود: پسر جان! خدای عزّوجل را شکر کن که درباره تو امری پدید آورد. جوان گریست و خدا را شکر کرد و (إِنَّا لِلهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ) گفت و فرمود: «ستایش خدای را که پروردگار جهانیان است و من از خدا برایمان تمامیت نعمتش را در شما میخواهم و (ما از آنِ خداییم و به سوى او بازمىگردیم.)» ما پرسیدیم او کیست؟ گفته شد او حسن پسر امام هادی (علیهالسلام) است و او در آن وقت به نظر ما بیست سال یا اندکی زیادتر داشت، در آن روز ما او را شناختیم و فهمیدیم که امام هادی (علیهالسلام) به امامت و جانشینی او اشاره فرمود.»[2]
شبهه کننده می خواهد چنین القا کند که منظور امام از عبارت «پسرم! خدا را شکر کن برایت امر امامت ایجاد شد» واقع شدن امامت در امام حسن عسکری (علیهالسلام) به دلیل رحلت برادر است. حال باید دید منظور از این عبارت چیست؟ و این فرد، در این ادعا چه اندازه راست میگوید.
مولی محمد صالح مازندرانی در شرح أصول کافی آورده است: «سخن امام که فرمود: خداوند برای تو امری پدید آورد، از این جهت است که خداوند محمد را از دنیا برد، در حالی که شیعه گمان میکرد او بعد از پدرش امام است. پس امامت را در تو آشکار کرد و آن را به تو اختصاص داد و اختلاف را از میان شیعیان برطرف کرد و این نعمت بزرگ شکر را واجب می کند.»[3]
محمدباقر بهبودی در تعلیقه بر بحار می آورد: «صحیح تر این است که گفته شود خداوند برای تو «امری» را پدید آورد، یعنی لطفی و نعمتی را پدید آورد؛ زیرا معروف بین شیعیان ما به دلیل تصریح امام باقر (علیهالسلام) این است که امامت به فرزند بزرگ میرسد و اگر ابوجعفر برادر بزرگ تو از دنیا نمیرفت، حتماً شیعه در مورد تو دچار اختلاف میشد، همانگونه که بعد از امام صادق (علیهالسلام) دچار اختلاف شدند. اما قرار دادن امامت به اراده و خواست خداوند عزیز و جلیل است و عهد و میثاق هر کدام از آنها در عالم ذر گرفته شده است. برای امام گذشته در مورد امام آینده اختیاری نیست و مراد از بدا چیزی است که به مانند همین سخن برمیگردد.»[4]
مرحوم آیة الله صافی گلپایگانی نیز درباره این عبارت می فرماید: «این جمله ظهوری در این معنا ندارد که سید محمد فرزند امام هادی (علیهالسلام) به امامت تعیین شده بود و قبل از مرگش برای خداوند بدا حاصل شد و او را از دنیا برد یا بعد از مرگش برای خداوند بدا حاصل شد و برادرش امام حسن عسکری (علیهالسلام) را به جای او قرار داد، همانگونه که دلالتی ندارد بر اینکه امام حسن عسکری (علیهالسلام) قبل از رحلت برادرش سید محمد به امامت تعیین نشده بود و وقتی برادرش از دنیا رفت، خداوند او را جانشین پدرش قرار داد و به امامت مردم منصوب کرد. این احتمال از روایت بر نمیآید؛ بلکه روایات صحیح و صریح، این احتمال را رد میکند. همچنین امام حسن عسکری (علیهالسلام) از طرف خداوند و پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اجداد طاهرش قبل از ولادتش و ولادت برادرش سید محمد، به امامت تعیین شده بود.»[5]
ایشان درباره «الامر» در «فقد أحدث فیک أمراً» بیان میکند: «مراد از احداث امر، روشن کردن امامت مولای ما امام حسن عسکری (علیهالسلام) است برای کسی که گمان میکرد برادرش سید محمد جانشین پدرش است و معنای این جمله این نیست که خداوند برای روشن کردن این مسئله، او را از دنیا برد، بلکه منظور این است که باطل شدن این گمان بر وفات ایشان مترتب بود و احداث امر به خداوند نسبت داده شد؛ چون سبب آن رحلت سید محمد بود، به خداوند مستند است.»[6]
با توجه به متن حدیث و کلام این بزرگان معلوم می شود امام حسن عسکری (علیهالسلام) بر اثر رحلت برادر گریبان چاک کردند و بسیار ناراحت شدند. پدر ایشان برای آرامش دل ایشان فرمودند: ای پسرم! تو باید خدا را شکر کنی؛ زیرا هرچند مرگ برادر بسیار سخت و دردناک است، مرگ ایشان باعث شد شیعیان در زمان تو دچار حیرت یا گمراهی نشوند و این برای تو نعمت بزرگی است؛ زیرا تمام هدف و همّت امام در هر عصر، هدایت مردم و جلوگیری از گمراه شدن آنان است. پس نعمتی که برای امام ایجاد شده، هدایت یافتن مردم و نبود اختلاف میان آنان در امامت پس از امام هادی (علیهالسلام) است، نه اصل امام شدن امام حسن عسکری (علیهالسلام)؛ زیرا این مطلب از ازل معلوم و لایتغیر بوده است.
از این بیان معلوم می شود که منظور از روایت زیر نیز همین است:
محمد بن یحیی میگوید: «بعد از وفات سید محمد، خدمت امام هادی (علیهالسلام) رسیدم و او را تسلیت گفتم. امام حسن عسکری (علیهالسلام) نشسته بود و میگریست. امام هادی (علیهالسلام) رو به ایشان کرد و فرمود: خدای تبارک و تعالی را حمد کن که برای تو عوضی از او قرار داد.»[7] یعنی آنکه خداوند در عوض از دنیا بردن برادرت، چیزی برای تو قرار داد و آن رفع فتنه از شیعیان بود، پس سپاس خدای را به جای آور!
پینوشت:
[1]. «مشخص شدن اشتباه شیعه در گمان به امامت سید محمد فرزند امام هادی (ع)»
[2]. الکافی، کلینی، دار الكتب الإسلامية، 1407 ق، ج1، ص326، ح8.
[3]. شرح أصول الکافی، مولی محمد صالح مازندرانی، دار احیاء التراث العربی/ مؤسسة التاریخ العربی، 1429 ق، ج6، ص219.
[4]. بحارالأنوار، علامه مجلسی، مؤسسة الوفاء، 1403 ق، ج50، پاورقی ص241.
[5]. مجموعه الرسائل، لطف الله صافی، مؤسسة الامام المهدی، 1404 ق، ج2، ص118.
[6]. همان.
[7]. الکافی، کلینی، دار الكتب الإسلامية، 1407 ق، ج1، ص327، ح9.
افزودن نظر جدید