خلیفه
برخی بر این عقیده هستند که خلیفه دوم فردی خوشرو و خوش اخلاق بود، حتی رفتار وی با قاتل خود یعنی ابولؤلؤ نیز با لطافت و نرمی بود. اما با بررسی متون تاریخی و روایی خلاف این عقیده ثابت میشود؛ زیرا یکی از خصلتهای معروف خلیفه دوم که در نقلها آمده، اخلاق تند و رفتار خشن او با مردم و به خصوص با خانوادهاش است.
پیامبر بزرگ اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) در مناسبتهای مختلف و در میان برخی از اصحاب و یاران خود به حوادث و اتفافات بعد از خود اشاره نموده است که این خود یکی از معجزات باهره و دلائل آشکار بر صدق پیامبری ایشان از طرف خداوند میباشد که در آن به بیان سخنانی به عنوان رویدادها و پیشگویی هایی پرداخت. از جمله این که بعد از خودش خلفا فریبکار و زمامداران فاسق و... روی کار میآیند
از اعتقادات شیعه این است که پیامبر اکرم، جانشینان بعد از خود را معرفی کرده است که اولین آنان، علی (علیهالسلام) است که در مناسبتهای مختلف توسط پیامبر معرفی شده تا امت بدون سرپرست رها نشود، اما بعد از رحلت پیامبر، برخی از اصحاب انحرافات زیادی را بهوجود آوردند.
یکی از اختلافات بین شیعه و سنی در بحث اصول دین است که در سه مورد (توحید و نبوت و معاد) مشترک است، اما در امامت با ایشان مخالف است، چرا که برای شیعه امامت اصلی از اصول دین است که اهل سنت به آن اعتقاد ندارند. اما جالب توجه اینکه برخی از ایشان به آن اقرار دارند.
اسفراینی معتقد است که عبدالله بن سبا به عنوان فردی یهودی نه تنها بر اندیشههای شیعه موثر بوده بلکه سرآغاز مکتب تشیع است. این در حالی است که وی بر این کلام به صورت ناخودآگاه خط بطلان کشیده و ملاکهای ناقص هم چون عدم پیروی از صحابه را در عنوان رافضی جاری میسازد.
از جمله شبهات اساسی وهّابیت در موضوع مهدویت شبههی «عدم امکان طول عمر آن حضرت» است؛ ابنتیمیه، بنیانگذار فرقهی ضالّهی وهّابیت در شبههای گوید: عمر طولانی و بیش از معمول، آن هم بیش از هزار سال در امّت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) موضوعی است که دروغ بودن آن آشکار است. که پاسخ میگوییم طولانی بودن عمر امکان قرآنی دارد.
علم و دانش یکی از لوازم حکومت است. امام برای حکومت بهتر بر جامعه اسلامی باید دارای علم و دانش بالا باشد و هرچه سطح دانش بیشتر باشد، اداره آن حکومت موفقتر خواهد بود و از آن طرف اگر سطح دانش پایین باشد، جامعه را به سقوط میکشاند. لذا باید عقل را قاضی قرار داد تا ببینیم بین حضرت علی و دیگر خلفا کدام را باید برای خلافت انتخاب کرد.
بینش شیعه در مساله جانشینی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله)، مبتنی بر شایسته سالاری است. این ویژگی تنها در دوازده نفر به صورت مبرهن بارز شده است که روایت «یکون بعدی اثنا عشر خلیفه» بر همین امر دلالت دارد. اما برادران اهلسنت از آنجا که این اندیشه را برنتافتند دست به دامان خلفای اموی شدند و دچار تناقض گشتند.
فضیلتی بیبدیل و بیمثال از حضرت زهراء (سلام الله علیها) در روایت، روایتی که ارزشش به درایت آن است. فقط صرف برداشت زیبا بدون درایت و تبعیت کافی نیست. بهخاطر همین تفاوت در دقت و درایت، برداشتها و در نهایت نتیجهگیریها، سرنوشت امتی را تغییر میدهد و راهی را میروند که مسیرش بینشان است و یا نشانش سکوت و کتمان حقیقت است. لازمه ذکر فضیلت، تبعیت از آن است.