مباحث روایی
این سؤال به ذهن هر اهل علمی خطور میکند که چگونه اجتهادی قابل استناد است؟ آیا به هر اجتهادی میتوان اعتنا کرد؟ در میان صحابه بودند افراد بسیاری که مرتکب فحشا و گناهان کبیره شدند، ولی به بهانه اجتهاد آنها را تبرئه کردند. حتی با عذر اجتهاد در مقابل خلیفه مسلمین و جانشین به حق رسول خدا ایستادند و در نهایت او را به شهادت رساندند.
یکی از افترائاتی که به پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) نسبت داده شده است، حالت جنون و ترس و تردید نسبت به بعثت و رسالت خویش و نشناختن فرشته وحی (جبرئیل)، و ترس و لرز پیامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) حتی پس از مقدار زیادی پیاده روی (فاصله بین غار حراء تا کنار کوه مروه که خانه حضرت خدیجه در آنجا بود.) و دلداری دادن و تقویت روحیه...
یکی از اتفاقات قطعی تاریخ، انتخاب حضرت علی (علیهالسلام) از سوی رسولخدا (صلیاللهعلیهوآله) برای جانشینی و وصایت است. این امر آنقدر واضح و آشکار است که حتی بسیاری از دشمنان آن روز حضرت به این افتخار حضرت علی (علیهالسلام) اعتراف داشتند. حتی غاصبان خلافت هم میدانستند که آن جایگاه برای آنان نیست.
حدیث ثقلین از احادیث معروف و مشهور در منابع روایی است. برخی از عالمان اهل سنت تعبیرات جالبی در رابطه با حدیث ثقلین به کار بردهاند.
ما شیعیان مفتخریم به اینکه وصیت رسول خدا در روز غدیر را جامه عمل پوشانده و به ولایت و جانشینی حضرت علی(علیهالسلام) تن دادیم و آن را با جان و دل پذیرفتیم. اما سخن این است که که چرا دیگران با وجود تصریحاتی که در این خصوص وجود دارد، ولایت حضرت علی(علیهالسلام) را نمی پذیرند؟ آیا آنها به اسلاف خود تمسک میکنند؟
به جرأت می توان گفت که اول مظلوم عالم حضرت علی (علیهالسلام) است. مظلومیت از این بالاتر که حتی دشمنان جانی، برتری انسان را بیان و تایید میکنند ولی باز هم حق را سلب کنند. در مورد حضرت علی اینگونه بود. عمروعاص که اشقی الاشقیاء است و در عداوتش شکی نیست، با جسارت تمام بیان فضائل حضرت میکرد .
مصحف فاطمه (علیها السّلام) کتابی است به املاء جبرئیل و دستخط امیرمؤمنان (علیه السّلام) که در آن تمام حوادث و اتفاقات آیندهی جهان تا روز قیامت ثبت شده و چیزی درباره حلال و حرام در آن وجود ندارد. اما برخی که چشم دیدن این فضائل را ندارند به میدان میآیند و این موضوع را دستاویزی برای حمله به عقاید شیعیان قرار دادهاند.
در روایات فراوانی آمده است که حضرت علی (علیهالسلام) معیار پاکی نطفه و نجاست آن است، یعنی هر که حب حضرت علی را در دل داشته باشد، حلال زاده و هر کس بغض آن را در دل داشته باشد، حرام زاده است. این روایات به خاطر شهرتش در زمان صدر اسلام، مورد استناد برخی از انصار بود و طهارت فرزندانشان را با این معیار میسنجیدند.
یکی از احادیثی که به صورت متواتر نقل شده و دلالت بر خلافت و جانشینی حضرت علی میکند، حدیث غدیر است. این روایت در منابع زیادی از اهل سنت نقل شده است. در کتاب مسند احمد و کتاب نسائی این حدیث با تفصیل بیشتری بیان شده است.
برخی همواره با تنگنظری و قصور عقلی، به دنبال نقاط مبهم در روایاتند تا با سوء استفاده از آنها برخورد گزینشی و یکسویه کرده و دشمنی خود با اهلبیت (علیهم السّلام) و شیعیان را به نمایش گذارند، آنان با استناد به برخی روایات، در تبلیغات گستردهی خود میگویند مهدی شیعه دین جدید آورده و موجب گمراهی مردم میگردد.
مصحف فاطمه (علیهاالسّلام) کتابی است به املاء جبرئیل و دستخط امیرمؤمنان (علیهالسّلام) که در آن تمام حوادث و اتفاقات آیندهی جهان تا روز قیامت ثبت شده و چیزی درباره حلال و حرام در آن وجود ندارد. اما برخی که چشم دیدن این فضائل را ندارند به میدان میآیند و این موضوع را دستاویزی برای حمله به عقاید شیعیان قرار دادهاند.
مخالفین شیعه به ادله واهی شیعه را محکوم به کفر و ارتداد میکنند. اگر آنان به تاریخ رجوع کنند میبینند آنچه که باعث کفر شیعه شده است به وفور در بین خود صحابه نیز موجود بوده است. بسیاری از صحابه طراز اول نسبت به هم کینه و عداوت داشته و حتی حاضر به دیدن هم نبودند و همدیگر را به کفر متهم میکردند و برخی از آنها دیگری را لعن میکردند.
چرا برخی از اهل سنت به بهانه زدودن پیرایههای غیر واقعی از اسلام، به محض اینکه حدیثی در فضیلت امیرمؤمنان و اهلبیت میشنوند، صدای «وا اسلاماه» و «وامحمّداه» آنان بلند میشود و گوش فلک را با فریادهای فریبنده خود کر میکنند و در مقابل همینان در برابر بسیاری از روایات غلوآمیزی که دروغ بودن آنها از دور آشکار است، کور و کر میشوند.
حفظ دین از شئونی است که میتوان برای امام معصوم مطرح کرد. بدین معنا که امام معصوم باید به لحاظ سیاسی واجتماعی به گونهای رفتار کند که نگذارد دین نابود شود؛ بنابراین بر اساس سیره و سخنان معصومان این شأن و وظیفه از سه طریق حاصل میشود: 1- همکاری با خلفا؛ 2- صلح با حاکم جائر؛ 3- قیام در برابر حکومت جائر