دروغ خواندن روایات شیعه از سوی علمای اهل سنت و پاسخ به آن
خلاصه مقاله
اهل سنت اعتقاد دارند که احادیث وارده در منابع روایی و کتب تفسیری شیعه، ساختگی و غیر قابل اعتماد است و برای مدعای خود میگویند که با رجوع به این روایات فراوانی که در کتب شیعه وجود دارد، اختلافات زیادی را در مضامین آنها مشاهده کرده، پس نمیتوان به روایات و احادیث آنان اعتماد کرد و این در حالی است که اگر بخواهیم اشکال به روایات ایشان در کتب معتبرهشان داشته باشیم، خواهیم دید که راویان روایات ایشان و احادیث موجود در کتب آنها به مراتب از راویان و احادیث کتب در شیعه بیشتر دچار مشکل و قابل خدشه هستند.
متن مقاله
برخی از مخالفین و بزرگان اهل سنت معتقدند و به دروغ میگویند که به روایات و احادیث در منابع شیعه نمیتوان اعتماد کرد، چرا که احادیث موجود در کتب و منابع آنها دروغ و ساختگی است، و برای اثبات مدعای خود هم میگویند که اگر در منابع شیعه نگاهی داشته باشید، وجود اختلاف بسیاری در مضامین روایات و احادیث شیعه است.
از جمله فخر رازی در کتاب «المحصول فی علم الاصول» دربارهی اسباب دروغ بودن برخی از احادیث نقل شده در منابع شیعه از پیامبر اکرم نوشته است که: دوم چیزی که گفته میشود، این است که امامیه هر حدیثی را که از بعضی از امامان آنان نزد ایشان صحیح است را به پیامبر نسبت میدهند، گفتهاند به این دلیل که جعفر بن محمد الصادق (علیهماالسلام) گفته است: پدرم برای من حدیث گفت و جدّم برای من حدیث گفت و حدیث پدر و جدّ من، حدیث پیامبر اکرم است، بر شما حرجی نیست که اگر از من حدیثی شنیدید، بگویید پیامبر گفته است.[1]
به این سخن چند پاسخ میتوان داد:
اولاً: روایات دروغ و ساخته شده در منابع اهل سنت به مراتب بیشتر از روایات دروغ در منابع شیعه است.
ثانیاً: اگر به منابع اهل سنت رجوع کنیم خواهیم دید که ابوبکر و عمر در زمان خلافت خود به بهانههای واهی دستور دادند که احادیث پیامبر را بسوزانند.[2]
ثالثاً: در صحاح سته اهل سنت احادیثی وجود دارد که همگی آنان دروغ و ساخته شده دست انسانهای فریبکار مانند ابوهریره است که بزرگان اهل سنت آنان را ردّ کردهاند و علامه شرف الدین آن را در کتاب خود از صحاح اهل سنت جمعآوری کرده است.[3]
رابعاً: خود فخر رازی سبب کذب بودن برخی از احادیث را اینگونه میگوید: ملحدان اباطیل را درست کردند و آن را به پیامبر نسبت دادهاند و یا گاهی راوی دروغی را به صلاح امت اگر بود روا و جایز میدانست و...[4]
خامساً: درست است که برخی از روایات در زمان حضور امامان معصوم توسط جاعلین و راویان دروغگو به نام ائمه معصومین (علیهمالسلام) به مسلمانان منتقل شد، اما امامان شیعه با توجه به همین موضوع برای نزدیکان و شاگردان و پیروان خود راههایی را برای شناخت راویان مورد اعتماد از راویان دروغگو و شناخت حدیث صحیح از غیر صحیح بیان کردند.
سادساً: علمای شیعه خبر واحد موثق را در احکام، حجت میدانند، ولی در اعتقادات خبر واحد را چون ظنی السند است حجت نمیدانند، بلکه میگویند خبر باید متواتر باشد تا مسئله اعتقادی با آن ثابت گردد و یا اگر خبر واحد است با قرائن یقینآور همراه باشد.
سابعاً: آنچه فخر رازی از امام صادق نقل کرده، امکان دارد صحیح باشد و استبعادی هم ندارد، چرا که امام صادق (علیهالسلام) حدیث خود را از پدر و جدّ خود نقل میکند که خود او و پدرش و جدّش نزد اهل سنت مورد اعتماد هستند و سرآمد روزگار خود بودند، فخر رازی چه اشکالی در این مورد دارد و چرا اشکال خود را بیان نکرد؟
در نتیجه در منابع شیعه طبق آنچه که ائمه معصومین (علیهمالسلام) دستور دادهاند و طبق قواعد علمی و نصّ قرآن که وجود دارد، اکثر احادیث ایشان و راویان آن مورد وثوق و اعتماد است و از نظر عقلی و نقلی مورد تأیید است.
پینوشت:
[1]. المحصول فی علم الاصول، فخر رازی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، (1420ق)، ج2 ص137.
[2]. طبقات الکبری، ابن سعد، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج5 ص140.
[3]. ابوهریره و احادیث ساختگی، علامه عبدالحسین شرف الدین، هجرت، قم، ایران، (1372ش)، ج1 ص46-49.
[4]. شیعه در منابع اهل سنت، باقریان، نشر پیامبر رحمت، بیرجند، ابران، (1395ش)، ص323.
افزودن نظر جدید