حدیث صحیح
وهابیون ادعا میکنند هیچ یک از سلف به پیامبر صلیاللهعلیهوآله توسل نکردهاند و این امر بدعت و حرام است؛ در پاسخ گفته میشود: در گزارش مشهوری که بزرگان اهلسنت آن را صحیح دانستهاند، توسل به پیامبر صلیاللهعلیهوآله توسط مالک بن انس، به منصور دوانیقی خلیفه عباسی سفارش شده است و او حضرت را وسیله منصور به درگاه خدا دانسته است و مشکلی در این توسل، در زمان وفات حضرت و نیز قبل از خلقت نمیبیند.
وهابیون ادعا میکنند هیچ یک از سلف به پیامبر صلیاللهعلیهوآله توسل نکردهاند و این امر بدعت و حرام است؛ در پاسخ گفته میشود: در روایتی از امیرالمؤمنین علیهالسلام و نیز یکی از سلف، توسل یک عرب به پیامبر صلیاللهعلیهوآله نقل شده و بخشیده شدن توسل کننده در روایت آمده است و صحابه و سلف هیچ منعی از آن نکردهاند.
وهابیون ادعا میکنند هیچ یک از سلف به پیامبر صلیاللهعلیهوآله توسل نکردهاند و این امر بدعت و حرام است؛ در پاسخ گفته میشود: در روایت صحیحی، تعلیم توسل توسط عثمان بن حنیف صحابی به فرد نیازمندی داده شد و هیچ عالمی پس از نقل این حدیث، آن را باطل ندانسته است.
وهابیون ادعا میکنند هیچ یک از سلف به پیامبر صلیاللهعلیهوآله توسل نکردهاند و این امر بدعت و حرام است؛ در پاسخ گفته میشود: در روایت صحیحی، نقل شده که پس از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآله در مدینه، قحطی و خشکسالی پدید آمد؛ به عایشه، شکایت بردند. وی به آنان گفت، کنار قبر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بروید و حائل میان آسمان و قبر حضرت را بردارید». چنان بارانی بارید که گیاهان روییده، دامها چاق شده و دنبه گوسفندان از کثرت چربی، شکاف برداشت.
وهابیون ادعا میکنند هیچ یک از سلف به پیامبر صلیاللهعلیهوآله توسل نکردهاند و این امر بدعت و حرام است؛ در پاسخ گفته میشود: در روایت صحیحی، نقل شده که یک صحابه در زمان عمر، به پیامبر صلیاللهعلیهوآله توسل کرد و درخواست باران جهت رفع قحطی کرد؛ در خواب دید حضرت پیامی به او داد که به خلیفه برساند؛ نهی نکردن خلیفه و عمل صحابه و نقل علمای سلف، نشان دهنده پذیرش این توسل، توسط سلف است.
ابن حجر عسقلانی شارح صحیح بخاری می نویسد: «نکتهای که سبب شده بخاری در بحث از معاویه از عنوان "منقبت معاویه" استفاده نکند، علتش این است که بر کلام استادش (ابن راهویه) اعتماد کرده است.»
عینی از شارحان صحیح بخاری می نویسد: «اگر بگویى که در فضایل معاویه احادیث زیادی هست، گویم آرى! ولی هیچیک از آن احادیث، صحیح نیست.
سیوطی از اسحاق بن راهویه نقل می کند که گفت، هیچ حدیثی در فضیلت معاویه صحیح نیست.
ابن تیمیه درباره احادیث ساختگی در مورد معاویه می نویسد: «طایفه ای برای معاویه، حدیث ساختند و از قول پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) این روایات را نقل می کنند که همه آنها دروغ است.»
فتنی از علمای اهل سنت، ذیل یک روایت در فضیلت معاویه می نویسد: «این روایت ساختگی است و حدیثی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در فضیلت معاویه وجود ندارد؛ ...
طبری در گزارشی آورده است: «زمانی که معاویه ، مغیرة بن شعبه را بر حکومت و ولایت کوفه گماشت، (سال41 هـجری) او را احضار کرد و به او گفت: میخواستم به تو تذکراتی داده باشم، ولی همه را موکول به آگاهی تو میکنم، اما از تذکر یک نکته خودداری نمیکنم؛ هرگز دشنام به علی (علیهالسلام) و مذمت و بدگویی او را
ابن ابیالحدید معتزلی می نویسد: « معاویه در عراق و شام و دیگر بلاد اسلامی به مردم دستور داد تا علی بن ابیطالب (علیهالسلام) را سبّ کنند؛ خود معاویه نیز در خطبهها حضرت علی (علیهالسلام) را سب میکرد، به گونهای که به عنوان سنّت بنیامیه در جامعه جا افتاد.» همچنین میگوید: «هنگامی که معاویه از عر
نسایی یکی از مؤلفین صحاح سته اهل سنت، در مسجد دمشق هنگامی که مریدان معاویه از او حدیثی درباره معاویه خواستند، گفت: «فضیلتی برای او سراغ ندارم، مگر این حدیث که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: (لا أَشبَعَ اللهُ بَطنَه)؛ خدا شکم او را سیر نکند.» طرفداران معاویه پس از شنیدن این حدیث، نسایی را شکنج
ذهبی عالم اهل سنت، حکم اهانت نسبت به صحابه را اینگونه می گوید: «کسی که کوچکترین اهانتی به صحابه کند یا آنها را مورد دشنام قرار دهد، از دین و ملت اسلام خارج شده است.» یعنی مساوی با کفر قلمداد میکند.