اعدام
عبدالحمید گفته تا وقتی کسی قتلی انجام نداده باشد، کشته نمیشود و آیه محاربه، درصدد بیان مراحل محاربه است؛ میگوییم که این موارد در مجازات محارب، از انعطاف پذیری حکم الهی در این مسئله است که تشخیص آن به عهده قاضی و حاکم جامعه است.
عبدالحمید گفته تا وقتی کسی قتلی انجام نداده باشد، کشته نمیشود؛ آیه قرآن درصدد بیان مراحل محاربه است؛ میگوییم که این تفسیر به رأی است و در روایات بسیاری حکم محاربی که ترسانده و قتلی انجام نداده نیز یکی از چهار مورد مذکور در آیه، ازجمله اعدام دانسته شده که اختیار آن در دست قاضی و حاکم دانسته شده است.
عبدالحمید در حمایت از قاچاقچیان، گفته است: «با اعدامهای صورت گرفته، چقدر فرزندان یتیم و زنان بیوه و خانوادهها بیسرپرست شدهاند ... و تاکنون صورت گرفته، هیچ نتیجهای نداشته؛ لذا بهتر بود به جای اعدام، مجازاتی مانند جریمه و زندان بر مجرمین در نظر میگرفتند»؛ میگوییم برای جلوگیری از این جرم، باید مجازات سنگینتر شود، همانند کشورهایی که آن را ریشهکن کردهاند.
عبدالحمید گفته تا وقتی کسی قتلی انجام نداده باشد، کشته نمیشود و در سیره پیامبر صلیاللهعلیهوآله مشاهده میشود که بیشتر قتلهای دوران حضرت از باب قصاص بوده است؛ میگوییم اگر یک اعدام هم در زمان حضرت صورت پذیرد، برای جواز آن کفایت میکند و در تفسیر آیه غیر از عملکرد حضرت باید به گفتار ایشان نیز رجوع شود.
عبدالحمید در مخالفت با اعدام سخنانی گفته که لازمه سخن او، یا عدم قبول اعدام در قصاص است که گفته، قاضی باید سعی کند، حکم قصاص واقع نشود، که این نظر، به کفر وی و مخالفت او با اسلام میانجامد، یا قتلهای ظالمانهای به نظام اسلامی نسبت داده است که باید اثبات کند، وگرنه مصداق نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی است که باید به این جهت، مجازات گردد.
عبدالحمید در مخالفت با حدهایی که در کشور انجام شده، توصیه کرد که قضات تلاش کنند که حد اجرا نشود؛ وی گفته، اجماع علما و اصل مُسلّم نزد آنان این است که تلاش میکردند که اجرای حد را از مجرمین دفع کنند. این سخن اشتباهی است که عبدالحمید به عنوان عالم اسلامی، این سخن بر خلاف اسلام را بر زبان رانده است.
وحید بهشتی «مدیر شبکه دُر تیوی» به خاطر دشمنیاش با نظام مقدس جمهوری اسلامی، در پیامرسانهای وابسته به شبکه دُر تیوی، به حمایت و یاری رساندن به تمام گروههای ضد نظام پرداخته است. سازمان مجاهدین یکی از جنایتکارترین سازمانهای مخالف نظام به شمار میرود که وحید بهشتی در پستهای متعدد، در پی تطهیر این سازمان، از جنایتهای بیشمارشان بوده است.
اعدام در مقابل قصاص نفس، از مسلمات قرآنی است که هر مسلمانی آن را پذیرفته و حکام جامعه در صورت درخواست ولی دم، وظیفه اجرای آن را برعهده دارند؛ با بررسی در منابع معتبر اهل سنت، مواردی دیده میشود که در آن، خلفای سه گانه بنا بر نظر شخصی خود و بر اساس مصلحت، حکم قتل عدهای را بدون آنکه قتلی کرده باشند، دادهاند.
عبدالحمید در هجدهمین خطبه خود که به دنبال آن عدهای جوگیر شده و شعارهایی علیه نظام و رهبر میدهند، مانند گذشته گفت معتقدم حکم اعدام نباید باشد و ازجمله اعدامهای بیاثر اعدام به جرم مواد مخدر را مثال زد؛ به او باید گفت قانون، سخت گیرانه نیست ولی اجرای رحیمانه قانون، هرج و مرج به دنبال دارد و اتهام ناعدالتی و تبعیض هم از همین گذشتهاست.
انتخابات 1400 نیز به مانند دوره گذشته انتخابات ریاست جمهوری، بازهم نام آیت الله رئیسی به عنوان مسئول اعدام های دهه 60 مطرح شد. درحالی که اولاً اعدام منافقین با توجه قبلی از سوی حاکم شرع بوده و ثانیاً آیتالله رئیسی معاون دادستان بودند و بهحکم و فرمان حضرت امام (ره) عمل کردند.
ر حالی که آیت الله رئیسی هیچ نقشی در اعدام های سال 67 نداشتند ولی متاسفانه برخی از اصلاح طلبان و برخی از معاندین در شبکه های خارجی ایشان را مسئول اعدام های سال 67 میدانستند. اما اعدام شدگان سال 67 همان همان اعضای سازمان مجاهدین خلق هستند که در از شروع انقلاب ۱۷۰۰۰ نفر را ترور و ۱۷ هزار خانواده را داغدار کردند. که زنده به گور کردن، سربریدن با تیغ موکت بری، سوزاندن، زنده زنده پوست صورت و بدن پاسداران را کندن، تنها بخشی از این جنایات هولناک است.
وکیلمدافع محمدعلی طاهری (سرکرده گروه عرفان حلقه) از ابلاغ حکم اعدام موکلش در روز جاری (یکشنبه) خبر داد. محمود علیزاده طباطبایی در گفت و گو با ایسنا با بیان این مطلب گفت: حکم صادره امروز به من ابلاغ شد. وی خاطرنشان کرد: به حکم صادره اعتراض خواهیم کرد.
همواره صوفیان، علما و فقها را تنها گروهی میدانند که حکم به قتل حلاج کردهاند. درحالیکه محققین به این نتیجه رسیدهاند که نه تنها فقهایی از شیعه و سنی حکم بر کفر حلاج کردهاند، بلکه صوفیان مشهوری از همعصران حلاج نیز حکم به کفر او کردهاند. کما اینکه جریری صوفی مشهور، حلاج را به خاطر اعتقادات کفرآمیزش مستحق قتل میداند و یکی از صوفیان در کتاب خود صوفیان مکتب صحو را عاملان اعدام حلاج دانسته و معتقد است که حلاج توسط صوفیان اعدام شد.