جواز اعدام محارب غیر قاتل

  • 1402/12/20 - 09:15

عبدالحمید گفته تا وقتی کسی قتلی انجام نداده باشد، کشته نمی‌شود و در سیره پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله مشاهده می‌شود که بیشتر قتل‌های دوران حضرت از باب قصاص بوده است؛ می‌گوییم اگر یک اعدام هم در زمان حضرت صورت پذیرد، برای جواز آن کفایت می‌کند و در تفسیر آیه غیر از عملکرد حضرت باید به گفتار ایشان نیز رجوع شود.

اعدام

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید در سخنرانی خود، بحث علمی و فقهی اعدام و محاربه را مطرح کرد. وی گفت: «برای اعدام‌هایی که در کشور صورت می‌گیرند، بیشتر از آیه «إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ يُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَٰلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ»؛[مائده/33] استدلال می‌شود و قضات با استدلال از این آیه و به اتهام «محاربه» و «افساد فی الارض»، حکم «قتل» را صادر می‌کنند».[1]

او گفت: «یکی از اصول تفسیر قرآن مجید و فهم صحیح آیات، مراجعه به سیره رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله است؛ زیرا آن حضرت بزرگترین شخصیتی است که قرآن را بهتر فهمیده است و مهم‌ترین رسالت و مأموریت ایشان نیز تلاوت و تفهیم آیات قرآن به انسان‌ها بود؛ چنانکه الله تعالی می‌فرماید: «وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلذِّكۡرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ» ما قرآن را به تو (ای پیامبر!) نازل کردیم تا آن را برای مردم بیان کنی. لذا ما باید سیره و عملکرد آن حضرت را بررسی کنیم که چه کار کرده است».[2]

وی در ادامه گفت: «اگر سیرت آن حضرت، در ده سالی که به زیبایی حکومت کردند را بررسی کنیم، می‌بینیم که تمام قتل‌هایی که در این دوران صورت گرفته، شاید به اندازه انگشتان یک دست هم نرسند که بیشتر این قتل‌ها هم به خاطر «قصاص» بوده‌اند. مقصد آیه 33 سوره مائده (إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ...)[3] نیز همین است که اگر کسی مرتکب قتل بشود، کشته می‌شود، اما اگر مرتکب قتل نشود، نباید کشته شود.

... تفسیر این آیه آن است که «محاربه» و «افساد فی الارض» زمانی که با «قتل» همراه باشد، حکمش اعدام است. اگر یک راهزن، مالی را به سرقت ببرد، اما مرتکب قتل نشود، کشتن این راهزن جایز نیست؛ زیرا مرتکب قتل نشده است. اگر شخصی اسلحه داشته باشد، اما کسی را به قتل نرسانده باشد، کشتن او جایز نیست. اگر حتی یک گروهی قیام مسلحانه بکند، اگر فردی از این گروه مرتکب قتل بشود، کشتن او جایز است؛ اما کشتن شخص صرفاً به دلیل عضویت در یک گروه مسلح جایز نیست؛ زیرا حضرت علی علیه‌السلام اسیران جنگ‌های جمل و صفین و نهروان را نکُشت و طرف مقابل نیز اسیران را نکشت. ما کسی را بالاتر از این بزرگان نداریم. بزرگ‌ترین مدرک ما در این زمینه، زندگی حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله و زندگی خلفای راشدین و حضرت علی و حضرت حسن علیهماالسلام است».[4]

این سخنان باطل که استدلالش ناقص است و قابلیت طرح در مجامع علمی ندارد، بدین شرح است که عبدالحمید می‌گوید برای تفسیر آیه 33 سوره مائده، باید به عملکرد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله مراجعه کرد و برای اثبات این ادعا، به آیه 44 سوره نحل استشهاد می‌کند؛[5] در حالی که این آیه، برای اثبات حجیت تمام وجوه سنت، ازجمله احادیث و روایات نبوی نیز هست و منحصر در عمل حضرت نیست؛ بنابراین برای رجوع به عمل پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، نمی‌توان به این آیه استدلال کرد.

عبدالحمید گفته است: «در ده سال حکومت حضرت، تمام قتل‌هایی که صورت گرفته، شاید به اندازه انگشتان یک دست هم نرسند که بیشتر این قتل‌ها هم به خاطر «قصاص» بوده‌اند»؛ در این مورد هم باید بگوییم، حتی اگر یک مورد نیز اعدام و قتل به خاطر محاربه باشد، نمی‌توان مانع اعدام محاربین گردید و مشروعیت آن به اثبات می‌رسد. عبدالحمید بدون دلیل، آیه را تفسیر کرده و در تفسیر به رأی خود، عمومیت آیه و ظاهر آن را به گونه‌ای دیگر مطرح می‌کند. در آیه 33 سوره مائده، برای محارب، چهار مجازات معین شده است و مشخص نشده که کدام مورد، برای چه مرحله‌ای است. اینکه کدام مجازات برای کدام مجرمین است، به دست قاضی و حاکم جامعه است و باید تشخیص دهند که کدام مجرم، مستحق کدام مجازات است؛ حکم کلی عبدالحمید که به هیچ عنوان نمی‌توان محاربی که قتل انجام نداده را اعدام کرد، از آیه قرآن قابل اثبات نیست و هرگونه تحمیل این قرائت، تفسیر به رأی بوده که به شدت نهی شده است.

پی‌نوشت:
[1]. سخنان عبدالحمید در 4 اسفند 1402.
[2]. همان.
[3]. «کیفر آنها که با خدا و پیامبرش به جنگ برمی‌خیزند و اقدام به فساد در روی زمین می‌کنند (و با تهدید اسلحه، به جان و مال و ناموس مردم حمله می‌برند)، فقط این است که اعدام شوند؛ یا به دار آویخته گردند؛ یا دست و پای آنها، به عکس یکدیگر، بریده شود و یا از سرزمین خود تبعید گردند. ...».
[4]. سخنان عبدالحمید در 4 اسفند 1402.
[5]. «بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ»؛[نحل/44] «(از آنها بپرسید که) از دلایل روشن و کتب (پیامبران پیشین آگاهند!) و ما این ذکر [قرآن‌] را بر تو نازل کردیم، تا آنچه به سوی مردم نازل شده است، برای آنها روشن سازی و شاید اندیشه کنند!»

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.