پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ جریان‌های انحرافی به خاطر اهداف شیطانی خویش، در بعضی از برهه‌ها با یکدیگر وحدت ظاهری پیدا می‌کنند و اختلاف‌های خویش را به صورت موقت کنار می‌گذارند. مراوده وحید بهشتی مدیر شبکه معاند «دُر تی‌وی» و عضو جریان معاند درویشی «مصطفی آزمایش»، با سازمان منافقین (سازمان مجاهدین خلق) و حمایت‌های متقابل این دو جریان از یکدیگر، قابل انکار نیست؛ اما در عین حال، وحید بهشتی با انتشار مطالبی در کانال تلگرامش، درصدد انکار ارتباط خود با سازمان مجاهدین خلق بوده و می‌نویسد: «دوستان عزیزم! در ادامه شفاف‌سازی‌هایی که چندبار برای شما انجام دادم، حالا به صراحت به رفع یک شبهه دیگر اقدام می‌کنم. دوستان عزیز! من صراحتاً اعلام می‌کنم که هیچ‌وقت، هیچ‌گونه همکاری و فعالیت مشترکی با سازمان مجاهدین نداشتم و الان هم به هیچ‌وجه ندارم. این مطلب را به این صراحت گفتم که جای شک و شبهه نماند. این اعتصاب غذا، تا در لیست تروریستی قرار گرفتن سپاه پاسداران، ادامه دارد».

وحید بهشتی، در متن خویش آورده که هیچ‌گونه فعالیت مشترکی با سازمان مجاهدین نداشته است؛ در حالی‌که تنها با یک جستجوی ساده در کانال تلگرامی رسمی او، می‌توان دید که این فرد دروغگو، با تولید 308 پُست و مطلبِ حمایتی، خوش‌رقصی‌های زیادی برای این سازمانِ بدنامِ تروریستی انجام داده است.

یکی از خبرهایی که توسط وحید بهشتی در کانال رسمی او برای حمایت از سازمان منافقین (مجاهدین خلق) منتشر شده، در مورد دستگیری حمید نوری می‌باشد که توسط کشور سوئد، بازداشت شده است. وحید بهشتی در آن پست خبری می‌نویسد: «نظام، تاکنون قتل‌عام اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در سال ۶۷ را تکذیب می‌کردند، ولی حالا به مرحله ماله‌کشی رسیده‌اند! جالب اینجاست که با وقاحتی که فقط اختصاص به آخوندها دارد، به قتل‌عام ۶۷، برچسب حقوق‌بشر می‌زنند!»[1]

آیا وحید بهشتی با این پست خبری و ده‌ها پست در همین راستا، در پی حمایت و تطهیر سازمان جنایتکار منافقین نیست؟

ورود منافقین به فاز شورش مسلحانه علیه جمهوری اسلامی در 30 خرداد 1360، سرآغاز عصر تازه‌ای برای این گروهک تروریستی بود. این گروهک همزمان با یورش ارتش بعثی صدام، بحران‌های امنیتی متعددی مانند بمب‌گذاری در مکان‌های عمومی، ترورهای هدفمند و کور مسئولین نظام و مردم را رقم زدند و پس از مدتی، به مثابه نیروی نظامی ارتش متجاوز رژیم بعث عمل کردند.

رجوی، درسال 1367ش، با تحریک صدام و به‌ منظور تأثیرگذاری بر روند جنگ، با فراخوان هواداران فراری خود از کشورهای مختلف و با پیوستن تعدادی زیادی از زندانیان فراری که طی سال‌های قبل مورد رأفت نظام اسلامی قرار گرفته و آزاد شده بودند، دست به اجرای سه عملیات نظامی نسبتاً گسترده با نام‌های آفتاب (8 فروردین 67، فکه)، چلچراغ (28 خرداد 1367، مهران) و فروغ جاویدان (3 مرداد 1367، کرمانشاه) زد که در این حملات، تعداد 1503 نفر از مردم و نیروهای نظامی به شهادت رسیدند.

آن چیزی که وحید بهشتی به عنوان قتل‌عام اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران در سال ۶۷ از آن یاد می‌کند، مطلبی است که منافقین، از اواسط دهه ۷۰ بر روی آن به عنوان کشتار و اعدام‌های سال ۶۷ مانور می‌دهند، درصورتی که بین سال ۶۸ تا اواسط دهه ۷۰، چنین ادعاهایی مطرح نبوده است.

مسئولین نظام بعد از عملیات مرصاد، متوجه شدند که عده‌ای از زندانی‌ها، آماده بودند که به سازمان مجاهدین ملحق شوند و در جهت نابودی نظام اقدام نمایند؛ لذا طبق دستور امام خمینی رحمةالله‌علیه، با تمامی این افراد صحبت شد و هرکدام از آنها که ابراز وفاداری به سازمان مجاهدین نمود، به عنوان یک خطر که هر لحظه جامعه اسلامی را تهدید می‌کند، اعدام شد. تعصب بعضی از اعدام‌شدگان به گونه‌ای بود که عقیده‌ وفاداری خویش را با فریاد نشان می‌دادند و کسانی که از سازمان جنایکار مجاهدین خلق ابراز برائت کردند، به زندان منتقل شده تا دوره محکومیت قانونی خود را سپری کنند و سپس آزاد گردند. باید خاطرنشان کرد که مسعود و مریم رجوی در سال ۶۷،  جزء ارتش صدام بشمار آمده و درصدد براندازی مسلحانه نظام بودند.

اکثریت اعضای مجاهدین خلق، ابراز برائت و یا اعلام عدم همکاری با این سازمان کردند و به این خاطر، هیچ‌گونه تعرضی به آنها نشده و با طی کردن دوران زندان، به زندگی عادی خود برگشتند؛ به گونه‌ای که در پاییز و زمستان ۶۷، تعداد قابل‌ توجهی از این افراد آزاد شدند.[2]

وحید بهشتی در کانال رسمی خویش، بارها در راستای تطهیر چهره سازمان منافقین، به شایعات مختلف دامن زد و  نسبت‌های ناروایی مثل قتل‌عام منافقین در سال 1367، را به جمهوری اسلامی نسبت داد که این‌گونه عملکردها، نشان‌دهنده هم‌سویی و پیوند جریان درویشی وحید بهشتی و سازمان مجاهدین خلق می‌باشد.

پی‌نوشت:
[1]. کانال تلگرامی رسمی شبکه دُر تِی‌وِی، 4 اردیبهشت، 1402.
[2]. خبرگزاری مشرق، کد خبر 1098689.