اعتراف دراویش گنابادی به اختلاف در اردوگاه اپوزیسیون
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در اغتشاش های اخیر حضور فرقه های انحرافی چشمگیر بود و این فرقه ها در ابعاد مختلف از جمله فعالیت های مجازی و تحریک عواطف مردم برای پیوستن به اغتشاشگران تا ورود مریدان این جریانها به اغتشاشگران و ایجاد ناآرامی و خرابکاری در سطح جامعه فعال بودند و از جانب بعضی بزرگان فرقه های انحرافی همچون محمد اسماعیل صلاحی قطب خودخوانده دراویش گنابادی، تلاش گردید که بین گروه ها و فرقه های مختلف که در اغتشاش ها حضور دارند، اتحادی صوری ایجاد شود و بیانیه های آن افراد نیز حکایتگر این تلاش است.
شرمان بهشتی همسر مصطفی آزمایش شیخ مأذون دراویش گنابادی با تحلیلی که از جریان های معارض نظام جمهوری اسلامی دارد به حقیقتی در مورد این جریان ها اشاره می نماید و می گوید: «ضرورت مرحله بندی کردن انقلاب برای اجتناب از جداسازی ها و دسته بندیها و تأکید بر اتحاد در دو گام. یک اتحاد وسیع و همگانی برای قبل از سقوط رژیم حاکم، دیگری اتحاد بین بینشهای مشابه در دوران گذار، سوزاندن مراحل انقلاب باعث طولانی شدن این دوره میگردد و سقوط رژیم ولایت فقیه را به تعویق می اندازد. اختلافات سیاسیمان را بگذاریم برای دوران گذار.»
حقیقتی که از زبان شرمان بهشتی بیان شده، این است که جریان های معاند مختلفی که برای سقوط انقلاب اسلامی با هم دست اتحاد داده اند و به ظاهر در یک مسیر با هم قدم بر می دارند، قبل از به نتیجه رسیدن با یکدیگر برای تصاحب مناصب بعد از پیروزی با یکدیگر اختلاف پیدا نموده اند.
کلام شرمان بهشتی واقعیتی است که قرآن کریم در آیاتی از سوره حشر در مورد دشمنان خدا بیان کرده است: «لا يُقاتِلُونَكُمْ جَميعاً إِلاَّ في قُرىً مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَديدٌ تَحْسَبُهُمْ جَميعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ (حشر/14) آنها همگى جز در دژهاى محكم يا ازپشت ديوارها با شما نمىجنگند. پيكارشان در ميان خودشان شديد است، (اما در برابر شما ضعيف)! گمان مىكنى آنها متحدند، درحالىكه دلهايشان پراكنده است؛ اين به خاطر آن است كه آنها گروهى هستند كه تعقّل نمىكنند.»
آیه قرآن کریم در بردارنده نکته های اساسی در باره نحوه تحلیل جریان های باطل می باشد و دو نکته را در مورد دشمن بیان کرده است:
مورد اول این است که قرآن تذکر می دهد: «لا يُقاتِلُونَكُمْ جَميعاً إِلاَّ في قُرىً مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَراءِ جُدُرٍ» آنها چون از دژ ايمان و توكل بر خدا بيرون هستند جز در پناه ديوارها و قلعههاى محكم جرأت جنگ و رويارويى با مؤمنان ندارند!. و علت آن را نیز بیان می کند که « بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَديدٌ» اما اين نه به خاطر آن است كه آنها افرادى ضعيف و ناتوان و ناآگاه به فنون جنگ هستند" بلكه به هنگامى كه درگيرى در ميان خودشان رخ مىدهد پيكارشان شديد است. امروز در بین جریان های معارض انقلاب هم نکته را مشاهده می شود.
در ادامه همين آيه، به عامل ديگرى براى شكست و ناكامى آنها پرداخته و مىفرمايد: «به ظاهر آنها كه مىنگرى آنها را متحد و متفق تصور میكنى، در حالى كه دلهاى آنها پراكنده است و اين به دليل آن است كه قومى هستند ناآگاه و فاقد تعقل»
در نتیجه انسجام ظاهرى افراد بى ايمان و پيمان وحدت نظامى و اقتصادى آنها هرگز نبايد ما را فريب دهد، چرا كه در پشت اين پيمانها و شعارهاى وحدت، دلهاى پراكندهاى قرار دارد و دليل آن هم روشن است، زيرا هر كدام حافظ منافع مادى خويش اند و مىدانيم منافع مادى هميشه در تضاد است، در حالى كه وحدت و انسجام مؤمنان بر اساس اصولى است كه تضاد در آن راه ندارد؛ يعنى اصل ايمان و توحيد و ارزشهاى الهى بنا بر اين هر جا شكست و ناكامى دامن مسلمين را بگيرد، طبق آیات قرآنی دليلش اين است كه از حقيقت ايمان فاصله گرفته اند و تا به اصول باز نگردند وضع آنها دگرگون نخواهد شد.
افزودن نظر جدید