مکاتب اهل سنت
قرآنیان، سنت نبوی را تنها برای دوره خودِ پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) مشروع دانسته و جاری ساختن آن را برای زمان جدید، جایر نمیدانند. این دیدگاه با مخالفت جدی آیات قرآن روبروست.
گروهی از قرآنیان که از فرقههای اهلسنت منشعب شدهاند، منکر احادیث بوده و خود را در لوای قرآن قرار دادهاند. این گروه مدعی هستند رتبه پیامبر همچون دیگر مجتهدان است و جواز خطا در قول ایشان، جاری است. این قول در تقابل با خود قرآن، تاریخ و عقل است.
قرآنیون از جمله گروههای اهلسنت هستند که در پرتوی قرآن و با سوء استفاده از آن سنت نبوی را به گوشهای طرد کردهاند. ایشان معتقدند که قرآن همه چیز را بیان کرده و دیگر نیازی به سنت نیست. این در حالی است که قرآن حامل کلیات بوده و تفسیر آن به دست پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) است.
گروه قرآنیون توسط احمدخان در شبه قاره هند تاسیس شد. ایشان ضمن انکار احادیث پیامبر، قرآن را با نگاه مادی گرایانه تفسیر کرده و در پی خوانش تجربی از معارف وحیانی هستند.
امام حافظ شرع بوده و حافظ شرع باید معصوم باشد. چرا که او شرع را به ما منتقل میکند و در صحت انتقال آن عصمت شرط است. در این صورت امام باید معصوم باشد تا توان حفاظت از شرع را داشته باشد. از سوی دیگر امت نیز نمیتوانند امام را از احتمال خطا در انتقال معارف بازدارند، چرا که ایشان نیز مشتکل از افراد بوده و احتمال خطا در ایشان نیز است.
پیامبر بزرگ اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) در مناسبتهای مختلف و در میان برخی از اصحاب و یاران خود به حوادث و اتفافات بعد از خود اشاره نموده است که این خود یکی از معجزات باهره و دلائل آشکار بر صدق پیامبری ایشان از طرف خداوند میباشد که در آن به بیان سخنانی به عنوان رویدادها و پیشگویی هایی پرداخت. از جمله این که بعد از خودش خلفا فریبکار و زمامداران فاسق و... روی کار میآیند
اهلسنت به دو دلیل در امام عصمت را شرط نمیدانند: 1. شناسایی شخص معصوم در توان خداست و افزون بر این احکام دینی بر همه آشکار است. در پاسخ باید گفت که بنا بر رای شیعیان امام معصوم توسط امام مشخص شده و آشکار بودن احکام در عمل امام موثر نیست.
ماتریدیه از فرقههای اسلامگرای اهلسنت است که نقش امام را تنها به امور دنیوی تنزیل داده و از جایگاه وی در تقرب الهی غفلت کرده است. این در حالی است که از دیدگاه شیعه، امام هم در امور دنیوی و هم در امور اخروی دارای نقش است.
دربارهی حضرت علی(علیه السلام) این انسان تمام نمای الهی و نسخه بدل پیامبر بزرگ اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) چه میتوان باید گفت که خداوند در جای جای قرآن آیات زیادی را در فضائل و شناخت او و فرزندانش بیان داشته است و از طرف دیگر آنقدر پیامبر دربارهی او روایت و حدیث بیان دالشته است که از ذکر شمارش آن بیرون است و علمای بزرگ و پیشوایان مذاهب مختلف در کتب خود متذکر آن شدهاند
احمد بن حنبل به یحیی بن معین گفت چرا از عبیدالله بن موسی زیاد روایت نقل میکنی؟ و حال آنکه او از معاویه بدگویی میکرد؟ من از او روایت نقل نمیکنم. تو هم نقل نکن. یحیی بن معین در جواب گفت: عبدالرزاق نیز پیش ما از عثمان بدگویی کرد، تو از عبدالرزاق روایت نقل نکن تا من هم از عبیدالله بن موسی روایت نقل نکنم.
در احادیث زیادی از کتب فریقین شیعه و اهل سنت از پیامبر بزرگ اسلام(صلی اله علیه و آله و سلم) وارد شده است که فرمودند مهدی موعود این منجی و مصلح جهانی از نسل او و از فرزندان حضرت علی(علیه السلام) و حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و از نوادگان پسری امام حسن(علیه السلام) میباشد اما برخی از علمای اهل سنت مثل سمهودی بی انصافی کرده و او را از نسل امام حسن(علیه السلام) میدانند و برای این ادعای خود هم دلیل واهی و پوچی را مطرح میکند که طبق روایات متواتره در کتب معتبرشان یقیناً درست نیست
بر فرض اثبات بیعت حضرت علی با خلفا پس از شش ماه نمیتوان حقانیت خلفا را ثابت کرد، زیرا حضرت علی (علیهالسلام) به جهت حفظ مصالح اسلام با خلفا همکاری کرد.
احمد بن علی بن شعیب معروف به نسایی، نویسنده یکی از صحاح سته اهلسنت از جمله بزرگان و حفاظ حدیث است که به دلیل بیان فضائل امام علی (علیهالسلام) مورد غضب و ضرب و شتم طرفداران و حامیان حکومت اموی قرار گرفت.
حاکم نیشابوری به صورت علنی و آشکارا از معاویه و عملکرد وی انتقاد میکرد و به خاطر همین موضع گیریها توسط کرامیه (که قائل به تشبیه و تجسیم خداوند هستند) مورد تعرض قرار گرفت و منبرش شکسته شد و در منزلش محبوس شد.