مکاتب اهل سنت
شخصیت مبارک امام مجتبی (ع) به عنوان سبط رحمت و هادی امت، همان نور مقدسی است که فضایل بی شمارش در منابع معتبر فریقین بیان شده است. تشابه حضرت به رسول خدا (ص) و علاقه زیاد پیامبر (ص) به سبط اکبر خود، سبب شده تا مسلمانان شیفته کرامت ایشان گردند.
پیروان ابوحنیفه معتقدند او یکی از ائمه چهارگانه اهل سنت بوده و فتاوای او برگرفته از قرآن و سنت است. این ادعا در حالی بیان می شود که ابوحنیفه با صدور فتاوایی بر خلاف آیات قرآن کریم، خلاف ادعای پیروانش را اثبات می کند. او معتقد است اگر کسی زنا انجام دهد، حدود شرعی بر او جاری نمی شود. در حالیکه خدای رحمان در سوه مبارکه نور، به وجوب حکم حد شرعی برای زناکاران دستور داده است.
با توجه به اذعان محدثین مشهور اهل سنت، به جماعت خواندن نماز تراویح در ایام ماه مبارک رمضان، یکی از بدعتهایی است که توسط خلیفه دوم اهل سنت ایجاد شد. اما نکته قابل توجه درباره به جماعت خواندن این نماز آن است که علاوه بر خلیفه دوم اهل سنت، فرزند او یعنی عبدالله و عده دیگری از نزدیکان به خلیفه نیز هیچگاه نماز تراویح را به جماعت به جای نیاوردند.
به جماعت خواندن نماز تراویح از جمله بدعتهایی بوده که به نقل صحیح بخاری، در زمان خلیفه دوم اهل سنت توسط او ایجاد شده است. این در حالی است که بخاری در صحیح خود از نهی حضرت نسبت به این موضوع یاد می کند و امر رسول خدا (ص) به خواندن این نماز در خانه و به صورت فرادا را در کتابش ثبت و ضبط می کند.
اسلام در مواجهه با آئین و سنن ملل دیگر، برخوردی دوگانه داشته است. با آن رسومی که آنها را مخالف با مبانی دینی خود یافته است برخورد سلبی کرده و با سنن و رسومی که مخالف با بینش اسلام نبوده برخورد اثباتی داشته است بهگونهای که یا خود همان سنن را و یا اصلاح شدهی آنها را امضاء نموده و جزء، آداب و احکام دینی خود قرار داده است.
رویکرد اهل سنت نسبت به سنت بزرگداشت نوروز سلبی است تا جایی که روزه آن را مکروه میدانند و اگر کسی به قصد نوروز، به کسی هدیهای بدهد حرام دانسته بلکه طبق فتوای برخی از علمایشان کافر شده است چراکه رسم آئین کفر را تعظیم نموده است. ولی در منابع اهل سنت روایاتی در تایید نوروز مشاهده میشود که عالمان اهل سنت میلی به آنها ندارند
روز غدیر در سال دهم هجری قمری، به لحاظ زمانی، مقارن با عید نوروز اتفاق افتاده است؛ یعنی در این روز، امیرالمومنین(ع) از جانب خدا و رسولش به خلافت و امامت و ولایت منصوب گشت که بدین جهت نوروز در نزد ائمه اطهار و شیعیانشان، مورد تعظیم واقع شده و تقدسی خاصی یافته است و به عنوان یکی از اعیاد اسلامی مورد توجه قرار گرفته است.
وحدت شیعه و اهل سنت در اصل موضوع مهدویت، یکی از مهمترین اشتراکات اعتقادی بین مذاهب اسلامی است. آنچه مهم است و باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد آن است که مهدی موعود، آخرین نفر از دوازده خلیفه رسول خدا (ص) است که از عترت و ذریه حضرت زهرا (س) است. حضور حضرت عیسی (ع) در لشکر حضرت و یاری رساندن به مهدی موعود (عج) مهمترین مبحث در روایات اهل سنت است.
مهدویت و انتظار مهدی موعود (عج) امری مشترک در میان مذاهب اسلامی است و مسلمانان از هر مذهب و فرقه ای، منتظر آمدن حضرتش و تشکیل دولت الهی او هستند. در بعضی از منابع اهل سنت به میلاد حضرت در نیمه شعبان اشاره شده است.
مهدویت و انتظار مهدی موعود (عج) امری مشترک در میان مذاهب اسلامی است و مسلمانان از هر مذهب و فرقه ای منتظر آمدن حضرتش و تشکیل دولت الهی او هستند. انتشار عدل و گسترش آن مهمترین ویژگی دولت حضرت مهدی (عج) است که علاوه بر شیعیان، علمای اهل سنت نیز در منابع معتبر خود به آن اشاره کرده اند.
اینکه بسیاری از عالمان اهل سنت، فرزند داشتن امام حسن عسکری و تولد حضرت محمد بن الحسن المهدی را گزارش و تصدیق نمودهاند، دلیل آشکار و بارزی است بر دروغگویی و رد نظریه ابن حزم اندلسی اموی، که حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) را عقیم دانسته و فرزند ایشان به نام محمد بن الحسن المهدی را انکار کرده است.
بسیاری از عالمان اهل سنت (مورخین و نسبشناسان و متکلمین) اذعان نمودند که امام حسن عسکری دارای فرزندی به نام محمد بوده که شیعه به منتظر و مهدی موعود بودنِ وی معتقدند. اما برخی مهدی ستیزان مانند ابن حزم اندلسی اموی که دشمنی او با اهل بیت در کتابهایش آشکار است، بی هیچ سند و مدرکی، میگوید حسن عسکری بی فرزند و عقیم بوده است.
نه تنها اجماع شیعه و عقیدهی مذهب شیعه بر آن است که حضرت مهدی از فرزندان امام حسن عسکری (علیه السّلام) که در سال 255 هجری به دنیا آمده و افراد زیادی نیز آن حضرت را زیارت کردهاند، بلکه بسیاری از علمای اهل سنت نیز در این موضوع با شیعه اتفاق نظر دارند؛ و بر ولادت آن حضرت تصریح کردهاند. که در این مقاله به آنها میپردازیم.
شبهه کردهاند که شیعیان یک روایت صحبح السند مبنی بر ولادت امام زمان از کتب خودشان ندارند و به کتب اهل سنت استدلال میکنند؛ در حالیکه روایات صحیحی در این مورد وجود دارد و بابی در اصول کافی، 30 حدیث در این زمینه بیان کرده است، با اینکه برای نقلهای تاریخی دقتهای رجالی و بحث سندی مانند مباحث فقهی انجام نمیشود.