وهابیت
مفتیهای وهابی برخلاف مطالب موجود در منابع اهل سنت با استدلال به آیه 55 سوره نور ادعا میکنند، منظور از استخلاف در آیه مذکور متوجه حکومت خلفای سهگانه میشود و آنان همانند خلفای صالح گذشته، وارثان حکومت الهی هستند؛ اما با توجه به بیان مورخین اهل سنت، در زمان حکومت خلفا، حتی مردم مدینه نیز مسلمان نشده بودند و هنوز غیر مسلمانان، در پایتخت دولت اسلامی حضور داشتند.
وهابیها مدعی شدهاند، آیهی 55 سوره نور در شأن خلفای اهل سنت نازل شده است و در این آیه خلافت آنان را شبیه به گذشتگان بیان میکند. با بررسی منابع روایی و تفسیری اهل سنت مشخص میشود این ادعا یک سخن نابجا است و براساس سخن عایشه هیچ آیهای در شأن خلیفهی اول نازل نشده است.
یکی از شبهاتی که از جانب وهابیون مطرح شده، عدم بیان آیهای در قرآن کریم پیرامون ولایت امیرالمؤمنین علی (ع) است. این ادعای وهابیها پرده از جهالت آنان نسبت به کتاب خدا بر میدارد. قرآن کریم در آیه 55 سوره مبارکه مائده، به ولایت و سرپرستی امیرالمؤمنین علی (ع) بر تمام مسلمانان عالم هستی اشاره میکند.
یکی از سخنان بیاساس وهابیون، ادعای کتابت قرآن توسط معاویه است. آنان جهت فضیلتتراشی برای معاویه به دروغ، ادعا میکنند که معاویه کاتب وحی بود، در حالی که ذهبی و ابن حجر عسقلانی، کتابت نامههای رسول خدا (ص) به سران قبایل و پادشاهان را توسط معاویه میدانند و ابن ابیالحدید امیرالمؤمنین (ع) را کاتب وحی میداند.
معاویة بن ابوسفیان چهرهی شناخته شده در دشمنی با اهل بیت (ع) بود که گاهی برای امام حسن (ع) هدایایی ارسال میکرد. مفتیهای وهابی برای توجیه شخصیت او با تمسک به روایات شیعه ادعا کردند، پیامبر (ص) فقط از مؤمنین هدیه دریافت کردهاند. پذیرش این هدایا توسط ائمه (ع) گرفتن مقداری از حقوق غصب شدهشان است.
غیب دانستن انبیاء وغیر انبیاء، یکی از مسائل کلامی است که از دیرباز تاکنون اندیشمندان مسلمان را به خود مشغول کرده و درباره آن اظهارنظرهای متفاوتی ابراز داشتهاند. وهابیت در طول تاریخ برای تاختن به شیعیان این مسئله را بهانه قرار دادهاند و با اعتقاد شیعه به علم غیب غیرانبیاء، از جمله امامان، مخالفت کرده، شیعیان را به شرک و غلو متهم کردهاند.
مفتیهای وهابی با استناد به تاریخ طبری ادعا میکنند امیرالمؤمنین علی (ع) در روز بیعت با ابوبکر، جزء اولین نفرات بیعت کننده بودهاند؛ اما با بررسی در منابع معتبر اهل سنت مشخص میشود که این ادعا باطل است و بخاری این بیعت را بعد از شهادت حضرت زهرا (س) یعنی شش ماه بعد از به خلافت رسیدن ابوبکر میداند.
عصمت الهی اهل بیت (ع) مهمترین ویژگی شاخصی است که در حقیقت، وجه تمایز میان اهل بیت با دیگران است. امامان شیعه به عنوان وارثان رسول خدا (ص) کسانی هستند که از جانب خداوند متعال به عنوان هادی و راهنمای خلقت، در تبیین راه سعادت برای بشر انتخاب شدهاند و برای ادای این وظیفه الهی، احتیاج به عصمت است تا نقصی در هدایتگری بشر پیش نیاید.
روایات متعدد و معتبری وجود دارد که پیامبر اکرم (ص) جمله «انت منّی بمنزلة هارون من موسی» را در وقایع و زمانهای مختلف و در حالت عادی نیز ذکر کردهاند و فقط مختص به واقعه خاصی مانند جنگ تبوک نبوده است. بنابراین نمیتوان گفت که فقط جانشینی حضرت علی (ع) مختص به همان واقعه خاص است و عمومیت ندارد.
عصمت، از ویژگیهای خاص اهل بیت (ع) است که ادله نقلی فراوان دارد. وهابیون این ویژگی را رد میکنند. اخیراً در مورد عصمت تحدی کردهاند که شیعیان تنها یک روایت بیاورند که به عصمت امیرالمؤمنین علی (ع) اشاره شده باشد. بلاذری کلامی از حضرت علی (ع) آورده، که اشاره امیرالمؤمنین به عصمتشان برداشت، میشود.
در منابع تاریخی و روایی اهل سنت به خواستگاری ابوبکر و عمر از حضرت زهرا (س) اشاره شده است و علمای اهل سنت علت عدم این ازدواج را سن بالای شیخین نسبت به حضرت زهرا (س) میدانند؛ حال چگونه امکان دارد عمر، ام کلثوم را به عقد خود درآورده باشد، در حالی که از منظر محدثین اهل سنت، اختلاف سنی عمر با حضرت زهرا (س) مهمترین عامل عدم موافقت رسول خدا (ص) با این ازدواج بوده است.
روایات متعدد و معتبری وجود دارد که پیامبر اکرم (ص) جمله «انت بمنزلة هارون من موسی» را در وقایع و زمانهای مختلف و در حالت عادی نیز ذکر کردهاند و فقط مختص به واقعه خاصی مانند جنگ تبوک نبوده است. بنابراین نمیتوان گفت که فقط جانشینی حضرت علی (ع) مختص به همان واقعه خاص است و عمومیت ندارد.
مصحف حضرت فاطمه (س) کتابی است که در آن به انشاء امیرالمؤمنین علی (ع) اخبار آیندگان نوشته شده است. این اخبار را جبرئیل با حضور در منزل صدیقه طاهره (س) به اطلاع ایشان میرساند. وهابیون با اتهام به شیعه ادعا میکنند، شیعه احکام خود را از آن مصحف گرفته، اما روایات صادره از ائمه معصومین (ع) این ادعای باطل را رد میکند.
شنیدن صدای ملائکه و یا صحبت کردن با آنان، امری ممکن است و علاوه بر شیعیان، اهل سنت نیز به آن اعتقاد دارند. اما وهابیون که تافته جدا بافته از اسلام هستند، منکر وقوع این اتفاق هستند. دلیل آنان نقض خاتمیت انبیاء الهی است؛ در حالی که طبق این نظر ملائکه برای غیر انبیاء هیچگونه وحی و یا احکامی بیان نمیکنند و این سخن، ادعای وهابیون را رد میکند.