اثبات صحبت کردن حضرت زهرا (س) با ملائکه قسمت سوم
یکی از القاب حضرت فاطمه (س) مُحدثه است. مُحدثه یعنی آنکه ملائکه با ایشان صحبت میکردند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یكی از شبهاتی كه از جانب مفتیهای وهابی مطرح میشود، عدم امكان صحبت كردن ملائكه با غیر انبیاء الهی است. وهابیون معتقدند به دلیل آنكه جبرئیل فقط بر انبیاء نازل میشود، اگر كسی ادعا كند كه با جبرئیل همصحبت شده، در حقیقت منكر خاتمیت نبی اكرم (صلیاللهعلیهوآله) شده است. زیرا حضرت محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآله) آخرین پیامبر بوده و پس از رحلت ایشان جبرئیل بر کسی نازل نمیشود.
در پاسخ به این شبهه چند نکته بیان میشود:
نکته اول:
سخن گفتن جبرئیل با بعضی از اصحاب، یکی از مطالبی است که در منابع اهل سنت به آن اشاره شده و البته احادیث زیادی نیز در این رابطه بیان شده است. آلوسی در کتاب خود با اشاره به سخن گفتن جبرئیل با ابی بن کعب، مینویسد: «ابی بن کعب میگوید: وارد مسجد شدم و نماز خواندم و مشغول تحمید خدای رحمان شدم. بعد از آنکه نمازم تمام شد، از پشت سرم شنیدم که شخصی کلماتی را در تحمید و تسبیح خداوند بر زبان خود جاری میکرد. هنگامی که خدمت رسول خدا (صلیاللهعلیهواله) رسیدم، داستان خود را برای ایشان بیان کردم. حضرت فرمود: او جبرئیل بود.»[1]
نکته دوم:
صحبت کردن ملائکه با حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) و یا هر کدام از حضرات اهل بیت (علیهمالسلام) همواره امری غیر عادی و طبیعی برای مفتیهای وهابی به حساب میآید، اما اگر این صحبت کردن توسط یکی از اصحاب و یا حتی تابعین انجام شود، فضیلتی بسیار مهم برای او محسوب میشود. مثلاً اگر شیعیان بگویند، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) صدای جبرئیل را میشنیدند متهم به غلو میشوند، اما اگر این اتفاق برای غاصبین خلافت رخ دهد، امری مهم و فضیلتی بینظیر به حساب میآید و هیچ مشکلی در پذیرش آن ندارند, حتی اگر از حیث سندی نیز دارای خدشه باشد با تغییر در آن, به گونهای توثیق آن را می پذیرند. به عنوان نمونه حارث بن أبی اسامه مینویسد: «نخستین كسی كه در آسمان دنیا اذان گفت، جبرئیل بود و عمر بن خطاب و بلال آن را شنیدند. عمر پیش دستی كرد و زودتر به رسول خدا (صلیاللهعلیهواله) خبر داد و بعد از او بلال آمد. پیامبر فرمود: عمر زودتر از شما خبر داده است.»[2]
نکته سوم:
آنچه مسلم است، شنیدن صدای جناب جبرئیل توسط بعضی از اصحاب است. اما در رد اعتقاد وهابیون باید گفت، خاتمیت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) هنگامی زیر سؤال میرود که برای کسی توسط ملائکه، وحی نازل شده باشد. این در حالی است که نه در روایات اهل سنت و نه در روایات شیعه، ادعای نزول وحی بر فردی نشده است. به این معنا که ائمه معصومین (علیهمالسلام) در احادیث و سخنان خود، با اشاره به هم صحبتی جناب جبرئیل با حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میگویند که اخبار آینده و شرح آن در این گفتگو مطرح شده است و هیچگونه بیان احکام یا همان بیان حلال و حرام نشده است.
مرحوم کلینی در کتاب کافی به نقل از حماد بن عثمان مینویسد: «از امام صادق (علیهالسلام) پرسیدم: مصحف فاطمه چیست؟ ایشان فرمود: بعد از فوت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) غم و اندوه فراوان فاطمه (سلاماللهعلیها) را فرا گرفت كه اندازه آن را خدا میداند. به همین جهت خداوند مَلکی را نزد فاطمه (سلاماللهعلیها) فرستاد تا با همسخن شدن با ایشان، غم واندوه حضرت زدوده شود. فاطمه (سلاماللهعلیها) جریان را به علی (علیهالسلام) اطلاع داد و امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود: هر وقت آمدنش را احساس کردی و صدایش را شنیدی به من خبر ده.
فاطمه (سلاماللهعلیها) آمدن آن مَلک را به علی (علیهالسلام) خبر داد. علی (علیهالسلام) آنچه را [از فاطمه] میشنید، مینوشت تا در نهایت كتابی كامل گردید. سپس امام صادق (علیهالسلام) فرمود: در این كتاب از حلال و حرام چیزی نوشته نشده است؛ بلكه آنچه در آن دیده میشود دانش و آگاهی از حوادث و اخبار و اتفاقات آینده است.»[3]
با توجه به آنچه بیان شد مشخص میشود، شنیدن صدا و یا صحبت کردن غیر انبیاء با ملائکه و به طور اخص حضرت جبرئیل، در منابع شیعه و اهل سنت به آن اشاره شده است و صحبت کردن به معنای نزول وحی و بیان احکام نیست.
پینوشت:
[1]. آلوسی، روح المعانی، دار الكتب العلمیة – بیروت، ج11، ص218. «وأخرج ابن أبی الدنیا ... ذاك جبریل علیه السلام.» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، دار المعرفة - بیروت، ج2، ص78. «أول من أذن بالصلاة جبریل ... سبقك بها عمر.»
[3]. كلینى، الكافی، دار الكتب الإسلامیة - تهران، ج1، ص240.
محمدجواد مهریار
افزودن نظر جدید