پاسخ به شبهه افسانه بودن شهادت حضرت زهرا (س) قسمت دوم

  • 1400/10/08 - 09:42
مفتیان وهابی می‌گویند حضرت علی (ع) هیچ‌گاه از شیخین شکایت نکرد و این دلیل بر عدم وقوع شهادت صدیقه طاهره (س) است. اما یکی از شئون خلیفه، قضاوت است و امیرالمومنین (ع) شیخین را لایق این مقام نمی‌دانستند، در نتیجه هیچ‌گاه شکایت نکردند.
پاسخ به شبهات مضحک شبکه کلمه قسمت دوم

مفتی‌های وهابی در شبکه‌های ضد شیعه هفت شبهه پیرامون شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) با استدلال‌های مضحک، مطرح کرده‌اند که به بررسی سه شبهه آن می‌پردازیم.

شبهه اول:
مفتیان وهابی می‌گویند: حضرت علی و حسنین (علیهم‌السلام) حاضر نشدند حتی قبر حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) را به مردم زمانشان نشان دهند و این نشاندهنده‌ی شراکت حضرت علی (علیه‌السلام) در قتل حضرت زهرا (سلام ‌الله‌علیها) است.

در پاسخ به این شبهه چند نکته بیان می‌شود:
نکته اول:
در زمان حیات طیبه حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) از جانب ابوبکر وعمر بن خطاب ظلم‌های متعددی به حضرت شد. چه تضمینی داده می‌شد که بعد از شهادت ایشان، قبر حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) مورد جسارت آن دو نفر قرار نگیرد؟!  

نکته دوم:
اگر محل قبر بیان می‌شد، می خواستند با بدن حضرت زهرا (علیها‌السلام) چه کنند؟! آیا می‌خواستند بدن را تشییع و تدفین مجدد کنند؟! یا علت شهادت را بررسی کنند؟!

نکته سوم:
در روزهای پایانی عمر با برکت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) ابوبکر و عمر بن خطاب به دیدار حضرت آمدند، در حالی که حضرت از دیدار آنان کراهت شدید داشتند. حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به آنان فرمودند: «به خدا قسم پس از هر نماز بر شما نفرین خواهم كرد.»[1] آیا با وجود چنین سخنانی که حضرت در مورد آن دو نفر داشته‌اند، احتمال جسارت غاصبان خلافت به قبر مطهر حضرت نمی‌رود.

نکته چهارم:
در طول تاریخ بارها از جانب نواصب به قبور مطهر حضرات اهل بیت (علیهم‌السلام) جسارت‌هایی شده است. نمونه‌ی بارز آن تخریب قبور ائمه اطهار (علیهم‌السلام) در جنة البقیع است.

شبهه دوم:
مفتیان وهابی معتقدند، حضرت علی و حسنین (علیهم‌السلام) تا آخر عمر خود هیچ‌گاه عاملان و قاتلان حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) را محاکمه نکردند! پس چگونه شیعیان ادعای شهادت حضرت به دست شیخین را دارند؟!

در پاسخ به این شبهه چند نکته بیان می‌شود:
نکته اول:
قصاص قاتلان حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) امری مسلم است که باید صورت بگیرد و بنا بر اعتقادات شیعه، این امر مهم در زمان خود محقق خواهد شد. اما امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) اگر یار و یاوری داشتند، قطعاً حق غصب شده‌ی خود را از غاصبان خلافت پس می‌گرفتند. اما از شئون حاکم، قصاص قاتل است که دوران حکومت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) شیخین در دنیا نبودند که آنان را به اشد مجازات برسانند.  

نکته دوم:
در اینجا یک سؤال مهم پیش می‌آید؛ اگر امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) می‌خواستند از اقدام هجوم به خانه شکایت کنند، باید به چه کسی مراجعه می‌کردند؟ اگر به ابوبکر به عنوان غاصب خلیفه مراجعه می‌کردند نتیجه آن، تأیید خلافت ابوبکر بود. چرا که از شئون خلیفه، قضاوت است  و حال آنکه قاضی همان قاتل بوده که از طرف دیگر، غاصب خلافت نیز هست.

نکته سوم:
چرا رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) از قاتل حضرت حمزه سیدالشهداء (علیه‌السلام) انتقام نگرفت و قصاص نکرد؟! همچنین چرا صحابه کرام و عادلی را که در بازگشت تبوک قصد ترور و کشتن رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را داشتند، بخشیده و آنان را تنبیه نکرد؟![2] همچنین رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) معاویة بن مغیره بن ابی العاص را که در جنگ احد بینی حضرت حمزه سیدالشهدا را بریده و ایشان را مثله کرده بود، ابتدا بخشیده و سه روز به او فرصت داد از مدینه خارج شود و پس از اتمام مهلت، او را کشت؟![3]

نکته چهارم:
امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) بارها کراهت خود را از دیدار و روبرو شدن با ابوبکر و عمر نشان داده بودند و یکی از اصلی‌ترین علت‌های آن، شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به دست آن دو نفر بوده است. بخاری در صحیح خود می‌نویسد: «علی (عليه‌السلام) به دنبال ابوبکر فرستاد و به خاطر اينکه از هم‌نشينی با عمر کراهت داشت، فرمود به او بگویيد تنها بيايد و کسی را با خودش نياورد.»[4]

پی‌نوشت:
[1]. دینوری، الإمامة والسیاسة، دار الكتب العلمیة، بیروت - 1418هـ، ج1، ص17. «لادعون الله ... كل صلاة أصلیها.»
[2]. احمد بن حنبل، مسند احمد،ج5، ص453-454
[3]. بلاذری، أنساب الاشراف، غزوات الرسول، غزوة أحد، مقتل الذی مثل بجثة حمزة، ج1، ص410.
[4]. بخاری، صحيح بخاری، کتاب المغازي باب غزوة الخيبر، دارالفکر ـ بيروت، ج5 ، ص83، حديث 3913. «فَأَرْسَلَ إِلَى أَبِي بَكْرٍ  ... كَرَاهِيَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ.»

محمدجواد مهریار

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.