علم غیب لازمه امامت
بنا بر باورهای کلامی شیعه، از نیازمندیهای امام، آگاهی کامل به شریعتی است که او حافظ و پاسدار آن از تحریف و مفسر ابهامهای آن است.
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ بنا بر باورهای کلامی شیعه، از نیازمندیهای امام، آگاهی کامل به شریعتی است که او حافظ و پاسدار آن از تحریف و مفسر ابهامهای آن است. اگر امام، چنین آگاهی و علمی نداشته باشد، غرض خداوند از قرار دادن این منصب، به عنوان مبین و حافظ شریعت، نقض میگردد. بنابراین لازم است امام به آنچه جهت تبیین دین و حفاظت آن از تحریف نیاز دارد، آگاهی کامل داشته باشد.[1]
از آنجا که آگاهی به این امور با جامعیت و گستردگی که دارد و با توجه به ضعفهای انسان، به صورت عادی غیرممکن است، لازم است که پارهای از این علوم، از طریق غیرمرسوم و فرابشری به او (امام معصوم) برسد.[2]
ولی جریان وهابيت و رسانههای وابسته به آن، شيعه را به خاطر اين عقيده، طاغوت معرفی کرده است. محمد بن عبد الوهاب، در این زمینه، مینویسد: «والطواغيت كثيرة ورءوسهم خمسة: الأول: الشيطان الداعی إلى عبادة غير الله ... الرابع: الذی يدعی علم الغيب من دون الله.[3] طاغوتيان بسيارند و سر دستهی آنها پنج گروه هستند: گروه نخست شيطان است كه بندگان را به عبادت غير خدا میخوانند؛ ... گروه چهارم کسی که ادعای علم غیب برای غیر خداوند میکند.»
لازم به ذكر است امامان معصوم (علیهمالسلام) به اذن الهی، از غيب آگاه میشدند، ولی موظف بودند طبق شيوه معمول و مانند ديگران زندگی كنند، مگر در جايی كه خداوند دستور استفاده از علم غيب را به آنها بدهد.
احاديث و روايات زيادی در منابع اهل سنت و شيعه وارد شده كه انبياء و امامان معصوم، علم به غيب داشتهاند؛ مثلاً يك نمونه از دلايلی كه با استفاده از قرآن كريم و روايات، بر صحت علم اوصياء الهی به غيب دلالت دارد، آیه «فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ * لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ [واقعه/78و79] بهدرستی كه آن قرآن كريم است كه در لوح محفوظ است و آن لوح را غير از مطهرون نمیتوانند لمس كنند. (درك و فهم كنند)» است. کتاب مكنون همان لوح محفوظ است كه علم به آن، علم به غيب است و مطهرون و پاكانی كه صلاحيت درك این لوح محفوظ را دارند، همان كسانی هستند كه قرآن مجيد فرموده: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا [احزاب/33] خداوند فقط میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملًا شما را پاک سازد.» و طبق روايات شيعه و اهل سنت، اهل بيت پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) علی (علیهالسلام) فاطمه (سلاماللهعلیها) و فرزندان آنها همان مطهرون هستند.[4]
فرق پیغمبر و امام در آگاهی از امور غیبی از این جهت است که در علم پیامبر، بشری میان او و عالم غیب واسطه نیست؛ در حالی که ائمه (علیهمالسلام) بخشی از این علم را از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) کسب کردهاند. در هر صورت، آنچه مسلم است، آگاهی آن بزرگواران و اخبار ایشان از امور غیبی است که مثل آفتاب در وسط آسمان، روشن و ثابت است.
حتی در کتاب منهاج السنه ابن تیمیه نیز ادعا بر داشتن علم غیب برای برخی از صحابه شده است، ولی امروزه پیروان ابن تیمیه وجود علم غیب را حتی برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نیز انکار میکنند. ابن تیمیه در این کتاب مینویسد: «حذیفه بن یمان و ابوهریره و دیگر صحابه چند برابر علی بن أبیطالب از غیب خبر میدادند! و عمر بن خطاب چند نوع از این غیبها را خبر داده بود.»[5]
پینوشت:
[1]. مفید، اوائل المقالات، ص۳۹.
[2]. شریف مرتضی، الشافی فی الامامه، ج۲، ص۱۵-۱۶.
[3]. محمد بن عبد الوهاب، مجموعة رسائل فی التوحيد و الإيمان، ج1، ص377.
[4]. كشاف، زمخشری، ج1، ص369، ذيل آيه مباهله.
سنن ترمذی، ترمذی، بيروت، دار احياء التراث العربی، ج5، ص663.
[5]. منهاج السنة النبویة، ابن تیمیه، مؤسسة قرطبه، چاپ اول، تحقیق، دکتر محمد رشاد سالم، ج8، ص135.
افزودن نظر جدید