غدیر
پیروان مکنب اهل بیت (ع) ولی و مولا در خطبه غدیر را به معنای سرپرستی و جانشینی میدانند و منکرین خلافت امیرالمومنین (ع) در غدیر، این کلمه و مشتقات آن را به معنای دوستی بر میشمرند. جالب است که خلفای اهل سنت به هنگام معرفی خود، از کلمه ولی استفاده کرده و آن را به معنای خلافت و سرپرستی دانستهاند.
حضرت علی (ع) پس از رحلت حضرت رسول (ص) و حتی طی مدت 25 سال خانه نشینی، حتی یک لحظه این حقیقت را از نظر دور نداشتند که مسئولیت امامت و خلافت و زعامت جامعه اسلامی، مأموریت و جایگاهی الهی بوده که به ایشان تفویض شده و فقط طی دوره ای خاص، به خاطر مهیا نبودن جامعه و شرایط اجتماعی به فعلیت نرسید.
شیعه معتقد است مسئله بسیار مهم رهبری دینی و دنیایی مردم پس از ارتحال پیامبر (ص) مهمل و بدون تکلیفِ مشخص رها نشده است، بلکه رسول اکرم (ص) از اولین روز دعوت خویش (یوم الدار) تا پایان عمر، این مسئله مهم را بیان کرد و امیرالمؤمنین (ع) را به خلافت بلافصل بعد از خویش معرفی کرد و حدیث غدیر یکی از روایاتی است که بر این امر دلالت دارد.
پیامبر (ص) در روز غدیر دین خود را کامل کرده و پس از آن هیچ فریضه ای نیاورد. در روایات ائمه اطهار (ع) نیز غدیر را روز اکمال دین و از آن به عنوان روزی که آخرین فریضه الهی نازل شده است، یاد می کنند.
روایت بریده اسلمی از ماجرای سپاه یمن، یکی از مهمترین روایاتی است که مورد استناد توجیه کنندگان واقعه غدیر قرار گرفته است؛ آنان مدعیاند که مقصود پیامبر (ص) از بیان خطبه غدیر، از بین بردن شایعاتی است که در بین مسلمین در مورد سپاه یمن و امام علی (ع) وجود دارد! در حالی که این ماجرا مربوط به حجة الوداع نیست، بلکه در سال هشتم هجری واقع شده است.
يكی از خصلت های بارز ابن تيميه حرانی و پيروانش، انكار فضائل و روايات صحيح السندی است كه درباره اهل بيت (ع) وارد شده است؛ بسياری از بزرگان اهل سنت حديث شريف غدير را همراه با جمله «اللهم وال من والاه» نقل کرده و به صحت آن اعتراف كردهاند؛ اما میبينيم كه دشمنی با اميرمؤمنان (ع) سبب شده كه ابن تيميه آن را انكار کرده و دروغ بداند.
علت عدم نقل حدیث شریف غدیر در میان اهل سنت می تواند یکی از این دو دلیل باشد؛ دلیل اول آنکه خلفا و حاکمان غاصب، به دلیل محتوای آن حدیث شریف و ترس از فروپاشی خلافت شان، به ممانعت از نقل حدیث روی آوردند و دلیل دوم اینکه در عدم نشر حدیث شریف غدیر، ترس محدثان اهل سنت و یا دنیاطلبی آنان مشاهده میشود.
بیان حدیث غدیر و مرجعیت این حدیث شریف به عنوان یکی از مهمترین دلایل اثبات خلافت، سبب شد تا حکام ظالم برای محدثینی که آن حدیث شریف را بیان کنند، جزای سنگینی همانند کشته شدن و تبعید در نظر بگیرند. لذا محدثان اهل سنت از نقل حدیث غدیر خودداری می کردند.
آیه ولایت یکی از روشن ترین دلایل امامت بلافصل علی (ع) است؛ اما برخی از مفسران و متکلمان اهل سنت، شبهاتی درباره دلالت این آیه مطرح کردهاند که از طرف دانشمندان امامیه پاسخ داده شده است.
خبر دادن از دوازدهمین امام، مهدی موعود(عج) در روز غدیر برای آن مردمی که قبول ولایت امیر المؤمنین(ع) برایشان سنگین بود، بیانگر آینده نگری اسلام و برنامه بلندمدت و کامل دین الهی برای مسلمان تا روز قیامت است.
يكی از خصلت های بارز ابن تيميه حرانی و پيروانش، انكار فضائل و روايات صحيح السندی است كه درباره اهل بيت (ع) وارد شده است؛ بسياری از بزرگان اهل سنت حديث شريف غدير را همراه با جمله «اللهم وال من والاه» نقل کرده و به صحت آن اعتراف كردهاند؛ اما میبينيم كه دشمنی با اميرمؤمنان (ع) سبب شده كه ابن تيميه آن را انكار کرده و دروغ بداند.
مفسّران و محدثان بسياری گفته اند که آیه 55 سوره مائده در شأن امام علی (ع) نازل شده است. سيوطى از ابن عباس آورده كه على (ع) در حال ركوع بود كه سائلى كمك خواست و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد، پيامبر(ص) از او پرسيد: چه كسى انگشتر را به تو صدقه داد؟ او به امام اشاره كرد؛ در اين موقع آيه ولایت نازل شد.
طبری در تفسیر خود مدعی است که شأن نزول آیه ولایت درباره عبادة بن صامت است، اما شیخ طوسى در پاسخ مى نویسد: «روایت نزول آیه درباره عباده با روایات نزول آن درباره امیرمؤمنان تاب مقابله ندارد؛ زیرا این روایت را همه اصحاب حدیث از خاصّه و عامّه بر نقل آن اتفاق کردهاند و اما حدیث مربوط به عباده حداکثر مستند به یک شخص است که او نیز به غرض ورزى و تعصّب معروف است.»
یکی از دلایلی که شیعیان برای اثبات امامت علی بن ابی طالب (ع) به آن استناد می کنند، حدیث ولایت است که با عبارتهای مختلفی در منابع شیعه و سنی نقل شده که عبارت (هُوَ وَلِیُّ کُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدی) او (علی (ع)) ولیّ هر مؤمنی پس از من است؛ از مشهورترین آنهاست.