صلوات
در حالیکه علمای اهل سنت، صلوات بلند را بر پیامبر اکرم (ص) جایز یا مستحب میدانند و فقط از ابن تیمیه، و پیروان وهابی او بر خلاف اجماع مسلمین ذکر شده که صلوات بلند بدعت است، تعداد زیادی از کاربران شبکههای اجتماعی مصر، جنجال راه انداختهاند که اختصاص زمانی پس از نماز جمعه، جهت بهرهمندی از ثواب صلوات توسط وزارت اوقاف مصر، بدعت است.
سلام و درود بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نوعی تعظیم شعائر و احترام به ایشان است؛ در صلواتی که از پیامبر وارد شده است و به صحابه تعلیم دادند، درود فرستادن بر آل پیامبر هم وجود داشته، اما وهابیها و برخی از اهل سنت، با وجود روایات صحیح بر این ذکر، واژه صحبه را نیز وارد میکنند که وهابیها دلیل این کار خود را، تنها مخالفت با شیعه بیان کردهاند.
زینی دحلان، عالم اهل سنت، مینویسد: (وهابیان) درود فرستادن بر پیامبر اکرم را بر روی منابر و پس از اذان، ممانعت میکنند؛ مرد صالح نابینای مؤذن، که پس از اذان صلوات میفرستاد نزد محمد بن عبدالوهاب آوردند، دستور داد او را به جرم درود بر پیامبر اسلام، بکشند؛ اگر بنا باشد کارهای زشت وهابیان را بنویسم، کاغذها سیاه و دفترها پر خواهد شد.
اضافه شدن عبارت «و عجّل فرجهم یا عجّل اللهمّ فرجهم» به صلوات در زمان پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و ائمه اطهار (علیهالسلام) نیز مرسوم بوده است، به طوری که این عبارت مورد تأیید و تأکید اهل بیت (علیهمالسلام) هم میباشد، با این وجود، اتباع احمدالحسن تنها یک روایت بیاورند که در آن عبارت «الائمه و المهدیین و سلم تسلیماً کثیرا»ً به دستور معصومین (علیهمالسلام) به آخر صلوات اضافه شده باشد.
شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که حاکی از دشمنی سرسختانه محمد بن عبدالوهاب با رسول گرامی اسلام است. وی از شنیدن ذکر صلوات کراهت داشت و آن را زشت میشمرد؛ از فرستادن صلوات بعد اذان و پخش از منارهها، به ویژه شبهای جمعه جلوگیری میکرد و فرد متخلف را شدیداً مؤاخذه و تنبیه میکرد.
شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که حاکی از دشمنی سرسختانه محمد بن عبدالوهاب با رسول گرامی اسلام است. وی از شنیدن ذکر صلوات کراهت داشت و آن را زشت میشمرد؛ از فرستادن صلوات بعد اذان و پخش از منارهها، به ویژه شبهای جمعه جلوگیری میکرد و فرد متخلف را شدیداً مؤاخذه و تنبیه میکرد.
قضات و مجتهدین سلفی به پیروی از بنیامیه صلوات بر امیرالمومنین (علیهالسلام) را تحمل نمیکنند و هنگامیکه قاضی نورالله شوشتری عبارت «علیه الصلاة و السلام» را در حق حضرت علی (علیهالسلام) میگوید، وی را تقبیح میکنند و با نوشتن طوماری فرمان قتل او را صادر میکنند.
محمد بن عبدالوهاب به پیروی از معاویه و با کراهت داشتن از ذکر صلوت بر رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) از انجام آن، مخصوصا بعد از اذان و بر بالای منابر جلوگیری میکرد، تا جایی که برای متخلفین از این دستور خلاف، مجازاتهای سنگینی را نیز وضع کرده بود.
فرقه وهابیت فرقهای به ظاهر مسلمان و داعیهدار مسلمانی که با برداشتهای غلط از آیات و روایات هرچه به مذاقشان خوش آید با صدور فتوا در میان مسلمانان ترویج کرده و احکام اسلام را وارونه جلوه داده، در حالیکه هیچیک از آن احکام تناسبی با دین اسلام نداشته است. آنان با خشونت و جنگ مسلمانان و پیروان دیگر ادیان الهی را از دم تیغ گذرانیدند و با قتل و عامشان، اسلام را دین جنگ طلب معرفی کردند.
پیامبر عظیم الشان اسلام در برههای از زمان دیده به جهان گشود که شرک و بت پرستی سرتاسر این شبه جزیره را فرا گرفته بود؛ لذا با تلاش و زحمات فراوان و سختیهایی که از طرف مخالفان کشید توانست یکتاپرستی که همان ذکر کلمه توحید و خداپرستی بود را رواج دهد اما چه شده که وهابیت، این فرقه به ظاهر مسلمان، با سخنان عجیب و غریب خود دیگران را از این ذکر باز میدارند و گوینده آن را کافر میدانند.
یکی از شبهاتی که پیروان وهابیت به شیعه وارد میکنند این شبهه میباشد که آنان در یکی از حملههای خود علیه شیعه در موضوع اذان، خصوصا روی شهادت ثالثه یعنی «أشهد أنّ علیا ولی الله» تاکید و با جوسازی و مغلطه به کلام برخی علمای شیعه استناد کرده و شیعه را بدعتگذار و مخالف سنّت خوانده و با جملاتی تند به شبههپردازی میپردازند.
مرد صالح و نابینایی که اذان میگفت و پس از اذان به رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) صلوات فرستاد را نزد محمد بن عبدالوهاب آوردند و او دستور داد موذن نابینا را به جرم درود بر حضرت کشتند...
محمد بن عبدالوهاب رهبر معنوی و بنیانگذار وهابیت در شبه جزیره، بدعتهای زیادی را به بهانه توحید، در دین وارد کرد و از بسیاری از سنتها و سیرههای مسلمانان را بدعت شمرد و از آنها جلوگیری و منع کرد. یکی از سنتهای حسنهای که او با آن به مقابله پرداخت صلوات بر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) بود.
بزرگان تصوف خانقاه را مکانی مطهر و مقدس معرفی میکنند و در مقابل آن اعتباری برای مسجد قائل نیستند و ارزشی که برای خانقاه قائلند برای مسجد نیستند و مسجد واقعی را دل اهل خانقاه میدانند و از شرکت در مساجد اجتناب میکنند.