اوشو

01/20/1403 - 13:58

اکثر معنویت‌های انحرافی برای جذب افراد، از اصطلاح مدیتیشن استفاده می‌کنند. مدیتیشنی که در معنویت‌های کاذب توصیه می‌شود، کاملاً مبانی مادی داشته و دارای انحرافات عمیقی است.

12/24/1402 - 12:13

کسانی که با کتاب‌های اشو آشنایی داشته باشند، این نکته را دریافته‌اند که سخنان اوشو مجموعه‌ای از سخنان و دعاوی متناقض و متضاد است. گاهی به گونه‌ای سخن می‌گوید که گویا بودا در حال سخن گفتن است که در اینجا متأثر از ادیان و آیین‌های هندی است.

اوشو و میل جنسی
11/09/1401 - 15:56

اوشو مدعی است با افراط در روابط جنسی نامحدود و بی قید و بند، انسان از میل جنسی سیراب شده، در نتیجه توجهش به مراقبه و کمال معطوف می‌شود؛ این سخن کاملاً باطل است؛ چون میل جنسی انسان، قابل سیراب شدن نیست؛ بلکه هر چقدر به آن اهمیت داده شود و توجه شود، این میل افزایش یافته و به گرایشات انحرافی هم منجر می‌شود.

آرامش در نگاه اوشو
11/09/1401 - 12:11

آرامش در نگاه اوشو، یک وضعیت بی ذهنی و سرکوب عقل و زندگی با غفلت است. وقتی به روایات اهل بیت (ع) مراجعه می‌کنیم، متوجه می‌شویم سرکوب و نفی ذهن و عقل توصیه نشده است؛ بلکه عقل جایگاه بالایی دارد و از ارکان رسیدن به زندگی صحیح و کمالات، استفاده از دانش و عقل و خرد است.

آرامش در اندیشه اوشو
09/02/1401 - 11:42

از منظر اوشو رسیدن به آرامش فقط با عشق محقق می شود و رسیدن به عشق منوط به مراقبه است. رابطه جنسی آزاد، مقدمه ورود به مراقبه است.

دین اوشو, بی بند وباری, گورو سکس, مراقبه, پونا
08/09/1401 - 11:43

اوشو رابطه جنسی را مقدس می شمارد و مدعی است با افراط در انجام رابطه جنسی انسان به مرحله وجودی بالاتری در نفس خود وارد می شود که آن الهی بودن است. می شود دین اوشو را ترویج رابطه جنسی افراطی نامید.

اوشو, شادی, شادکامی, مراقبه, یوگا,  آئین جین
08/04/1401 - 17:05

اوشو مُدعی است که ادیان با لذت و شادی مخالف هستند. علت این برداشت اوشو این است که در آئین خانوادگی اوشو «آئین جین» پرهیز از تمایلات نفسانی و جسمانی و بی نیاز بودن از مال دنیا از اصول پرهیزگاری شمرده می شوند. اوشو با قیاسی غلط، این تفکر را به همه ادیان نسبت داده است.

هدف زندگی شادی است در نظر اوشو
08/01/1401 - 16:59

اوشو نه تنها هدف زندگی را شادی می داند بلکه در حیطه معرفت شناختی وارد می شود و ملاک صحیح و غلط را شادی وغم می داند. او می گوید انسانی درست کردار است که شادمان باشد و انسان غمگین بدکردار و اهل گناه است.

ملاک تشخیص انحراف, عوامل مؤثر بر شخصیت, شبه معنویت نوپدید, اوشو, پونا
07/07/1401 - 09:56

معمولاً عامل وراثت و محیط بر عامل اختیار مؤسسان مکاتب انحرافی و شبه معنویت های نوپدید غلبه می کند و این چیرگی بر شخصیت یا به صورت مطلق یا متأثر از آن است. یعنی قوه حق جوئی و حق پذیری موقع فعالیت، تحت تاثیر عامل وراثت و محیط کژکاری می کند و آموزه های انحرافی شکل می گیرد.

نقد مبنایی فرقه, قانون جذب, اوشو, کاستاندا, مبانی آموزه
06/10/1401 - 11:13

آموزه های هر مکتب و آئینی مبتنی بر یک سری مبانی است و شناخت دقیق یک مکتب، زمانی محقق می شود که بتوانیم مبانی آموزه ها، اعمال و عقاید یک مکتب را بشناسیم. برای شناخت یک مبنای پایه و اصلی در یک مکتب، چند راه وجود دارد. خود بزرگان فرقه و مکتب تصریح کنند بر یک مبنای خاص یا دقت در آموزه های فرقه متوجه می شویم این آموزه برگرفته از مبنای خاصی است؛ سپس با نقد مبنا، آموزه هم نقد می شود.

اوشو
04/16/1401 - 16:28

راجنیش اوشو ازجمله مدعیانی است که بنا به اظهارات صریح خودش به هیچ چیز باور نداشته و به دنبال زندگی ای است که با نفس و خواسته های شهوانی کاملاً موافق باشد. در نظام فکری و اندیشه ای اوشو اعتقاد به خدا، ارسال رُسُل و مبارزه برای برقراری عدالت معنا و مفهومی نداشته و آن چه مهم است، خواسته های نفسانی و شهوانی افراد است.

اوشو, عرفان, عارف, ذهن, ساخته_ذهن
09/20/1400 - 19:28

خدا ناباوری و عدم اعتقاد به خدای خالق و بی همتا، از شاخصه های مشترکی است که در آموزه های عرفان های کاذب و نوظهور به وفور دیده می شود.اوشو یکی از مدعیان معنویت‌ های نوظهور است. این فرد، هیچ گونه اعتقادی به خدا نداشته و باور به خدا را ساخته و پرداخته ذهن مردم می داند که بر اثر ترس و نگرانی از مشکلات زندگی در درون افراد شکل گرفته است.

اعتقادات, رهایی, کریشنا, اوشو, اسلام
06/28/1400 - 12:47

آزادی و بی‌اعتنایی به اعتقادات، از جمله ویژگی‌هایی است که در مبانی معنویت‌های نوظهور خود نمایی می‌کند. بزرگان عرفان‌های نوظهور، اعتقادات انسانی را نوعی شرطی سازی ذهن تلقی کرده و شرطی سازی ذهن را محدود کننده انسان دانسته و و آن را مانعی در برابر آزادی انسان معرفی می‌کنند.

10/30/1396 - 11:20

مشرب [و روش] «اُشو» به‏ عنوان يک شبه ‏معنويت، با خاستگاه شرقی، ترغيب به‏ سوی جدی ‏نبودن، بی هدفی، خنديدن، تفريح‌های بی‌مورد و رقصيدن است. اين مشرب، همه كائنات را يك شوخی می‌داند.

صفحه‌ها