هدف از زندگی در دیدگاه اوشو

  • 1401/08/01 - 16:59
اوشو نه تنها هدف زندگی را شادی می داند بلکه در حیطه معرفت شناختی وارد می شود و ملاک صحیح و غلط را شادی وغم می داند. او می گوید انسانی درست کردار است که شادمان باشد و انسان غمگین بدکردار و اهل گناه است.
هدف زندگی شادی است در نظر اوشو

اوشو هدف زندگی را شادی افراطی می داند در حالی که شادی افراطی همان غفلت از یاد خدا و معاد است. انسان متعادل شادی را همراه غم دارد و احساس شادی و غصه را در جای خود دارا می باشد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یک سوال اساسی که اغلب ذهن همه انسان ها را مشغول کرده است معنای زندگی می باشد. هر فردی در طول حیات خود در مواقعی که حالت یأس، نامیدی، ناراحتی، قبض روحی یا نشاط و شادی بر او غلبه می کند این سؤال را از خود می پرسد که معنای حقیقی زندگی چیست؟ گاهی منظور سائل از معنای زندگی هدف زندگی است و گاهی کارکرد زندگی مرادش می باشد. ودر مواقعی منظور پرسش از ارزش زندگی است؟

افراد مختلف در حوزه های دینی، فلسفی، علمی، هنری و...نظرات مختلفی داده اند. اوشو مؤسس شبه معنویت نوپدیدی در شبه قاره هند است که هدف از زندگی را شادی و شادمانی می داند. اوشو شادمانه زندگی کردن، خندان بودن(انسان را با صفت خندان بودن از سایر موجودات تمییز می دهد)، قهقهه زدن، جشن و پایکوبی را هدف زندگی معرفی می کند. او انسان مطلوب را انسانی می داند که همیشه شادمان است و افرادی که غمگین هستند را انسان های نامطلوب می نامد.

اوشو می گوید: «اگر مردم بتوانند کمی بیشتر به جشن و پایکوبی بپردازند، کمی بیشتر آواز بخوانند، کمی بیشتر لوده باشند، انرژی آن ها بیش از پیش به جریان افتاده ومشکلاتشان به تدریج ناپدید خواهد شد. به همین دلیل من اینقدر بر شاد زیستن اصرار دارم. شادمانی تا حد از خود بی خود شدن؛ بگذار تمام انرژی به شور و شیدایی مبدل گردد و ناگهان خواهی دید که دیگر سر نداری-انرژی گیر کرده در سرت سراسر به جنبش درآمده...به هنگام شعف و شادی لحظه ای فرا می رسد که مرز تو دیگر آنقدرها واضح نیست، تو ذوب می شوی. با کائنات درهم می آمیزی، مرزها در یکدیگر ادغام می شوند.»(1)

اوشو افراط در شادمانی وپایکوبی را راه صحیح زندگی می داند که منجر به کسب انرژی و وحدت با کائنات می شود. مترجمان کتاب های اوشو، بی توجه به این امر هستند که در آموزه های رایج بین مردم  ایران، کائنات شعورمندی ویژه ای ندارند و وحدت انسان (آتمن) و جهان(برهمن) آموزه ای در آئین هندو می باشد.

اوشو در جای دیگر می گوید: «انسان شادمان قادر نیست کار نادرست انجام دهد... اما انسان غمگین ناگزیر از انجام کارهای نادرست است... گناه را تنها یک چیز می توان دانست: غمگینی. غمگینی گناه است و شادمانی پرهیزگاری است.تنها پیام من به رهروان این است که خندان باشید. شادمان باشید. به رقص درآیید. به آواز درآیید تا آنگاه هر کاری انجام می دهید درست و صواب باشد.»(2)

اوشو نه تنها هدف زندگی را شادی می داند بلکه در حیطه معرفت شناختی وارد می شود و ملاک صحیح و غلط را شادی وغم می داند، اوشو معتقد است انسانی درست کردار است که شادمان باشد و انسان غمگین بدکردار و اهل گناه است. بدیهی است که انسان دارای احساسات مختلف می باشد که هرکدام کارایی خودش را دارد انسان در مقطعی باید شاد باشد و در مقاطع دیگری باید غمگین باشد و الا این انسان نامتعادل است. اگر انسانی فقط غمگین یا فقط شاد باشند نشان دهنده عدم تعادل این فرد است. مثلا سوگ و غم از دست دادن والدین امری طبیعی در انسان است اما اوشو می گوید در این حالت هم شاد باشید. این یک ناهنجاری است که اوشو آن را زینت داده و به عنوان مکتب شادی ارائه می دهد.

قرآن مجید شادی و فرح افراطی را نهی می کند:« فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّىٰ إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ(انعام/44) پس چون آنچه به آنها تذکر داده شد همه را فراموش کردند ما هم ابواب هر چیز را به روی آن‌ها گشودیم تا چون به نعمتی که به آنها داده شد شادمان و مغرور شدند ناگاه آنها را (به کیفر اعمالشان) گرفتار کردیم و آن هنگام (خوار و) نا امید گردیدند.»
فرح و شادی افراطی باعث زیر پا گذاشتن فلسفه آفرینش می شود. فلسفه آفرینش یاد خداوند و تحقق صفات الهی توسط انسان است تا هرچه بیشتر شبیه خدا شویم و به کمال  برسیم.

پی‌نوشت:
1.اوشو، الماس های اوشو، ترجمه مرجان فرجی، ص 47 
2.اوشو، قطره ای در دریا، ترجمه مجیذ پزشکی، ص80

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.