محتوای معنویتهای نوظهور مصداق کتب ضاله است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شاید بشود گفت در حال حاضر یک ویژگی بر همه ویژگیهای عصر مدرن برتری دارد و آن وجود رسانه است. مراد از رسانه در بیان ما عبارت است از همه وسایل ارتباطی اعم از رادیو و تلوزیون، شبکههای اجتماعی و پیام رسان، فستیوالهای مختلف، روزنامه، کتاب و...
برخی صاحبنظران ذات رسانه را ابزاری شیطانی میدانند و برخی رسانه را به یک چاقو تشبیه کردهاند که میشود از آن برای امور مثبت یا منفی استفاده کرد؛ آنچه در حال حاضر بارز میباشد استفاده حداکثری شیاطین انسی و جنی از رسانه است. نیروهای الهی و حقطلب، استفاده حداقلی از رسانه دارند و این ضعیف بودن را باید با کوتاه کردن دسترسی مخاطب به محتواهای دشمنان جبران کرد.
برخی کتابها به علت محتوای انحرافی که دارند گمراهکننده شمرده شده و احکام خاصی در مورد آن وجود دارد که ناظر به کنترل، سانسور و امحاء میباشد. البته در این فرع فقهی، واژه کتاب موضوعیت ندارد و از باب غلبه، استعمال شده است؛ چون در گذشته کتاب به عنوان یکی از وسایل شایع انتقال پیام مطرح بوده است؛ در حال حاضر این جایگاه در انتقال پیام بیشتر در فیلم وعکس میباشد و قالب انتقال نیز از نوشتار در وضعیت کتب کاغذی، به نشر در شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای و فضای مجازی رسیده است. فقهای زیادی این نظر توسعه در مفهوم کتب ضلال را دارند از جمله آیت الله مکارم شیرازی میفرمایند:«کتب ضلال اختصاص به کتاب ندارد، بلکه شامل عکسها، فیلمها، رادیوها و... نیز میشود.»[1]
یک نکته در عنوان کتب ضالّه یا کتب ضَلال، این موضوع است که حرمت این کتب بخاطر محتواهایی است که موجب گمراهی خوانندگان میشود؛ البته نکته مهم دیگر در این جا این است که برخی شرط دیگری نیز گذاشتهاند و آن این است که نوشتههایی را کتاب ضالّه میدانند که علاوه بر گمراه کننده بودن، به قصد گمراهی هم نوشته شده باشند. تعبیر کتابهای ضاله تنها کتابها را شامل نمیشود بلکه مقاله، روزنامه، مجلات و محصولات صوتی تصویر و ... گمراه کننده را هم دربرمیگیرد. نکته سوم این است که «پالایش فضای مجازی بر اساس «وجوب نهی از منکر» و «حرمت تعامل با کتب ضلال»، میتواند یک فعل واجب تلقی گردد.»[2] یعنی برای عمل به حکم کتب ضلال واجب است که فضای مجازی مورد بررسی مستمر قرار گیرد و با محتواهای انحرافی از باب مصداق کتب ضلال برخورد شود.
در حال حاضر در شبکههای اجتماعی و پیامرسان داخلی و خارجی محتواهای گمراه کننده بسیاری دیده میشود که با توجه به بیان بالا واجب است که جلوی نشر این محتواهای ضاله گرفته شود. برخی محتواها را میشود گفت که شاید به قصد گمراهی نوشته نشده باشد ولی باعث گمراهی افراد بسیاری میگردد، همانند مباحث قانون جذبی که آقای محمد افلاکی و خانم اعظم جبلی با عنوان کسب ثروت با آموزههای دینی و قرآنی ارائه میدهند.
اما برخی محتواها همانند مباحث علوم غریبه، جادوی سیاه، قانون جذب، یوگا و مدیتیشن و... که توسط افراد شناخته شده و ملحد با انگیزه و نیت تغییر باورها و آسیب زدن به دیگران و سوء استفاده مالی، جنسی، سیاسی و... ارائه میشود، مصداق محتوای گمراه کننده است که قصد گمراهی دیگران را هم دارند؛ ترویج ابتذال جنسی در سخنرانیهای «اوشو» و ترویج مفهوم «افسانه شخصی» در رمانهای پائولوکوئلیو از همین نوع مصادیق است. این محتواهای انحرافی در دسترس افراد ناآگاه و کودکان و نوجوانان قرار گرفته و بعضاً باعث تباهی زندگی مخاطبان معنویتهای نوظهور میگردد.
علماء و بزرگان، فضلاء و فعالان دینی، فرهنگی، اجتماعی و ... باید در این رابطه مطالبهگری کنند تا مسئولان و مدیران حاکمیتی این موضوع را در اولویت قانونگذاری قرار داده و با تهیه قانون متناسب از نشر این محتواهای ضاله جلوگیری کنند.
پینوشت:
[1]. ناصرمکارم شیرازی، انوارالفقاهه، المکاسب المحرمه، قم، مطبوعاتی هدف، چاپ اول، 1415 ق، ص 242
[2]. مقاله پالایش فضای مجازی؛ حکم و مسائل آن از دیدگاه فقهی، نویسنده: محسن اسماعیلی و محمد صادق نصراللهی، مجله دین و ارتباطات، بهار و تابستان 1395 - شماره 49، ص53 تا 80
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید