افکار وهابیت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تبرک نزد اهلسنت جایز است و وهابیت که خود را به احمد بن حنبل منتسب میکنند، خلاف نظر او معتقدند! ...
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیت در تعامل با دیگران، برعکس اسلام عمل میکنند؛ اسلام دستور میدهد، با مسلمانان دوستانه برخورد شود و با کفار سخت و شدید!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیها در بحث شفاعت میگویند: هيچ كسی حق ندارد از پيامبر شفاعت بخواهد؛ چون خدا فرموده: «هيچ كسی را با خدا نخوانيد».
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیها ادعا دارن که فقط اونا مُوَحّدَن و بقیه مسلمونا که عقیده اونا رو قبول ندارن، مُشرکَن! اما عقاید خودشون شرکآلوده و اونا خودشون مُشرکن! اونا میگن:
- خدا نه جسم است و نه غیرجسم! اگر کسی بگه خدا جسمه یا بگه جسم نیست، بدعتگذاره!
اما...
محمد عثمان، امام جمعه مسجد الخلیل اهلسنت خاش در سخنرانی خود به بهانه تفسیر قرآن، اعتقاد وهابیت را توضیح داده و به عقاید مسلمانان توهین کرده است. وی مدعی شده قسم به غیر خداوند شرک است و این تحلیل اشتباهی از ابنعمر است که از نهی پیامبر صلیاللهعلیهوآله نسبت به قسم نخوردنِ عمر به پدرش، ممنوعیت قسم به غیر خداوند را فهمیده است، درحالی که در منابع حدیثی اهلسنت از خود پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز قسم به غیر خداوند نقل شده است.
محمد عثمان، امام جمعه مسجد الخلیل اهلسنت خاش در سخنرانی خود به بهانه تفسیر قرآن، اعتقاد وهابیت در مورد قسم یاد کردن به غیر خداوند را توضیح داده و به عقاید مسلمانان توهین کرده است. وی مدعی شده قسم به غیرخداوند شرک است، در حالی که در منابع حدیثی اهلسنت از پیامبر صلیاللهعلیهوآله، خلفا و صحابه، قسم به غیرخداوند نقل شده است. حنفیها نیز این نوع قسم خوردن را جایز میدانند.
محمدعثمان قلندرزهی، امام جمعه اهلسنت خاش، گرفتن جشن ولادت را بدعت دانست؛ در حالی که علمای اهلسنت جشن میلاد پیامبر صلیاللهعلیهوآله را دارای ثواب و برکات مادی و معنوی میدانند؛ بنابراین طبق نظر آنان، این مراسم بدعت نیست؛ حتی گرامیداشتن این شب را برای کافران نیز دارای اجر دانسته و به طریق اولی برای مسلمان یگانهپرست، دارای ثواب بسیار میدانند.
محمدعثمان قلندرزهی، امام جمعه اهلسنت خاش، گرفتن جشن ولادت را بدعت دانست و عنوان کرد که پیامبر صلیاللهعلیهوآله و صحابه و اهلبیت علیهمالسلام، این روز را جشن نگرفتند؛ پاسخ این است که برخی موارد، نص کلی دلالت بر جواز دارد و اختیار نحوه انجام عمل، به مردم واگذار شده است؛ در این مورد، عنوان کلی، لزوم تکریم پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بوده که در آیات متعددی بیان شده است.
طلب کمک از بزرگان دین مورد تایید همه مسلمانان به ویژه مسلمانان اهل سنت است. از طرفی وهابیها در تقابل با جهان اسلام توسل را رد میکنند.
محمدعثمان قلندرزهی امام جمعه اهلسنت خاش، گرفتن جشن ولادت را نشأت گرفته از فرهنگ مسیحیت خواند و آن را خرافات و بدعت دانست؛ علمای اهلسنت پاسخ دادهاند که طبق آیات قرآن، سالگرد گرفتن بر عید، مورد قبول اسلام است و در بین شبهای سال، شب میلاد پیامبر صلیاللهعلیهوآله، برترین شب سال است و بعد از آن شب معراج و شب قدر قرار دارند.
برخلاف نظر عموم مسلمانان که تلقین میت را مجاز و مفید برای مرده میدانند، بزرگان معاصر وهابی این عمل را بدعت میدانند که در پاسخ به اشکال آنان میتوان گفت که گروهی از صحابه ازجمله ابوامامه و واثله و دیگر مسلمانان، به تلقین میت عمل کردند؛ مردم شام، مردم مدینه، خراسان و قرطبه، از صدر اسلام تاکنون بر این سنت پایبند بودند و طبق نقل ابنتیمیه، پیامبر صلیاللهعلیهوآله آن را انجام داده و به امتش دستور انجام آن را داده است.
برخلاف نظر عموم مسلمانان که تلقین میت را مجاز و مفید برای مرده میدانند، بزرگان معاصر وهابی، این عمل را به علت بیفایده بودن، ممنوع میدانند. در پاسخ به اشکال آنان باید گفت که این اشکال، ناشی از اعتقادشان به نشنیدن مردگان است، در حالی که اهلسنت مطابق احادیث صحیحشان معتقدند که مرده صدای کفش تشییعکنندگان را نیز میشنود. بنابراین، علمای اهل سنت شنیدن را منوط به روح میدانند نه جسم و لذا اصرار به فایده داشتن تلقین برای مرده دارند.
برخلاف نظر عموم مسلمانان که تلقین میت را مجاز و مفید برای مرده میدانند، بزرگان معاصر وهابی، این عمل را بدعت خوانده و حدیث نقل شده در این زمینه را جعلی میدانند. در پاسخ به اشکال آنان میتوان گفت که نمیتوان بدون دلیل، روایتی را ساختگی نامید. این حدیث طبق قاعدهای در علوم حدیث، صحیح و حتی متواتر دانسته میشود.
برخلاف نظر عموم مسلمانان که تلقین میت را مجاز و مفید برای مرده میدانند، بزرگان معاصر وهابی، این عمل را بدعت خوانده و حدیث نقل شده در این زمینه را جعلی میدانند؛ در پاسخ به اشکال آنان میتوان گفت که نمیتوان بدون دلیل روایتی را ساختگی نامید؛ این حدیث مورد تأیید علمایی مانند ابنحجر، ملاعلی قاری، ابنملقن است و سند آن را حسن و بدون مشکل میدانند؛ چنین حدیثی را نمیتوان جعلی خواند.