مخالفت عبدالحمید با تأمین امنیت توسط حکومت اسلامی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید که سال گذشته با اغتشاشات کشور همراهی میکرد و هر هفته با سخنان خود، عدهای از اهلسنت را تهییج کرده و به خیابان میکشاند تا شعارهایی علیه نظام سر دهند، در آخرین اظهارات خود گفته است: «آن حضرت (پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله) هیچ کاری را پلیسی انجام نداد و کسی را بهخاطر رعایتنکردن موضوعی، از سواری پیاده نکرد و یا کسی را بازداشت نکرد، بلکه همه کارها را با ارشاد و راهنمایی انجام داد. ... در حیات طیبه آن حضرت، زندان نبود. یکمرتبه اسیری را آوردند و به ستون مسجد بستند. وقتی آن حضرت او را دید، پرسید: به چه چیزی فکر میکنی؟ پاسخ داد: من خیر میبینم و به خیر فکر میکنم (اگر مرا بکُشید، حق شماست؛ چون خونی بر گردن من است و اگر ببخشید، احسان شماست). آن حضرت دستور داد او را آزاد کنند. آن شخص وقتی این اخلاق را دید، مشرف به اسلام شد. ... خلفای راشدین و صحابه نیز جامعه را مطابق سیره و منهج آن حضرت اداره کرده و مردم را تربیت کردند».[1]
عبدالحمید در ضمن اشاره به رحمت و مهربانی پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، مدعی شد که هیچ برخورد پلیسی در حکومت حضرت رخ نداده و همین جمله توسط معاندین به عنوان تیتری در طعنه و علیه اقدامات امنیتی نظام استفاده شده است. او در یک سال اخیر، در سخنرانیهای متعدد، با زندانی کردن، بازداشت و اجرای حکم مجرمین مخالفت کرده بود و از این سخن وی برداشت میشود که معتقد است در حکومت صدر اسلام، هیچ اقدام امنیتی صورت نمیگرفت و خودبهخود در جامعه اسلامی، امنیت برقرار میشد. زندان و بازداشت و اعدام هم نبود؛ در حالی که در حکومت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله هم برخوردهای پلیسی وجود داشت و اجازه توطئه به فردی داده نمیشد.
یکی از موارد مذکور که در آستانه فتح مكه اتفاق افتاد؛ جاسوسی زنی از اهل مدینه به نام ساره بود که نامه حاطب بن ابیبلتعه، مبنی بر گزارش آمادگی لشکر مسلمین را در لابلای موهای بافته سر خود پنهان کرد، تا در مکه به سران شرک تحویل دهد. پیامبر صلیاللهعلیهوآله اصرار داشت تا اخبار لشکر مسلمین به مكه انتقال نیابد. پيامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله که گفته شده توسط جبرئیل از اين جاسوسى آگاه شد، بلافاصله به حضرت على عليهالسلام، عمّار، زبير، طلحه، مقداد و ابومرثه مأموريت داد تا سوار بر مركب شوند، به سوى مكه حركت كنند و فرمود در يكى از منزلگاهها به زنى مىرسيد كه حامل نامهاى از حاطب به مشركين مكّه است، نامه را از او بگيريد. آنها حركت كردند و در همان مكان كه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرموده بود به او رسيدند. او سوگند ياد كرد كه هيچ نامهاى نزد او نيست! اثاث سفر او را به دقّت تفتيش كردند و چيزى نيافتند، همگى تصميم به بازگشت گرفتند، جز على عليهالسلام كه فرمود: نه پيامبر صلیاللهعلیهوآله دروغ گفته و نه ما دروغ مىگوييم؛ شمشير را كشيد و فرمود: نامه را بيرون بياور و الا گردنت را مىزنم! ساره ترسيد و نامه را كه در ميان گيسوانش بيرون آورد. آنها نامه را به خدمت پيامبر صلیاللهعلیهوآله آوردند و حضرت به سراغ حاطب فرستاد، فرمود: مىدانى اين نامه از كيست؟ عرض كرد: بلى! فرمود: چه چيز موجب شد به اين كار اقدام كنى؟! او عذرى مطرح كرد، ...[2]
این داستان که یکی از موارد اقدامات اطلاعاتی و پلیسی دوران پيامبر صلیاللهعلیهوآله است، دستگاه ضدجاسوسى پيامبر صلیاللهعلیهوآله برنامه دشمن را خنثى كرد و هيچ خبرى از حركت مسلمانان و ارتش اسلام به سوى مكه، به آنها نرسيد و اهل مكه در برابر ورود لشكر اسلام، كاملاً غافلگير شدند و همين سبب شد كه بزرگترين پايگاه مشركان تقريباً بدون جنگ و خونريزى به دست مسلمين بيفتد. جلوگیری از درز اطلاعات، كار بسيار مهمى بود، در حالیكه اگر آن زن جاسوس به هدف خود مىرسيد، شايد خونهاى زيادى ريخته مىشد و اين خود نشان مىدهد كه دستگاههاى اطلاعاتى يا ضد اطلاعاتى تا چه اندازه مىتوانند در سرنوشت یک قوم و ملت اثر بگذارند. باید در حکومت اسلامی، به شدت توطئهها زیر نظر قرار گیرد و اجازه توطئه به توطئهگران داده نشود و اکنون که در رأس حکومت، فردی که غیب بداند و با جبرئیل در ارتباط باشد وجود ندارد، باید سیستمی جایگزین برای کشف این موارد باشد تا حکومت اسلامی از این طریق ضربه نخورد.
پینوشت:
[1]. سخنان عبدالحمید در 31 شهریور 1402.
[2]. السيرة النبوية، ابن هشام حميری، ج2، ص398.
افزودن نظر جدید