اهداف و انگیزه های استعمار از فرقه سازی
دلایل و شواهد خلل ناپذیری در صفحات تاریخ، گواه این است که دستهای پنهان و پیدای استعمار، اگر نه در پیدایش، دست کم در تداوم بابیگری و خصوصا بهائیگری در کار بوده و هست. بررسی این امر و دلایل و شواهد آن، مجالی مبسوط میطلبد که در ظرفیت محدود این مقاله نمیگنجد. اما آنچه پس از آشنایی با فرقه ها و شاخه های پربار ! این آیین ساختگی، از اشاره به آن ناگزیریم، طرح این سؤال اساسی است که استعمار از فرقه سازی و ایجاد شاخه های متعدد در دین مقدس اسلام، چه سودی میبرد و با تقویت و تداوم این امر، چه اهدافی را دنبال میکند؟
پوشیده نیست که هدف اصلی استکبار و نظام سلطه، سیطره بر تمام جهان، و استثمار ملت هاست. لذا همواره میکوشد با غارت منابع و ذخایر کشورها و تضعیف اقتصاد آنان سیطره ی خود را بر جهان حفظ نمایند. سلطه گران جهانی برای حفظ رابطه ی سلطه گری و سلطه پذیری دیگر جوامع همواره در تلاشاند هر گونه مقاومت را در برابر امواج افزون طلبی های خود، از میان بردارند. [1] .
با سیری در تاریخ درک میگردد که استعمارگران به سرزمینهای آباد و پر از معادن و ذخایر شرق، به خصوص خاورمیانه، همواره توجه داشته اند. از میان کشورهای خاورمیانه نیز، ایران، به دلیل داشتن موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد و منابع و ذخایر متعدد، از چشم طمع سلطه گران در امان نبوده و مورد چپاول و غارت آنان قرار گرفته است که البته در هر دورهای مردم آزاده و مسلمانان این خطه، صحنه های شگفتی از مقاومت، ایستادگی و سلطه ستیزی را به نمایش گذاشته اند.
با مختصر تأملی در اوضاع و شرایط داخلی ایران در دوره ی قاجار (زمان پیدایش و ظهور بابیگری) روشن میگردد که دولتهای استعمارگر روس و انگلیس بر سر منافع و امتیازات در ایران، در رقابت با یکدیگر بودند و در نهایت در صدد برآمدند ایران را بین خود تقسیم کنند، به گونه ای که بعد از برقراری مشروطه در دوره ی مجلس اول، قرارداد 1907 و تکمله های سری آن در 1915 نشان میدهد که آنان به این توافق، که شمال از آن روسیه و جنوب در اختیار انگلیس باشد، رسیده بودند. [2] .
بعد از جنگهای ایران و روس، روسیه عمدتا دولت ایران را در دست داشت و انگلستان نیز قدرت نفوذ دیرینهی خود در ایران را حفظ نموده بود. امام خمینی (ره) فرموده است: استکبار در حدود سیصد سال در مورد منابع اقتصاد ایران مطالعه کرده است و قصد غارت ثروت ایران و کشورهای شرقی مهمترین هدف «استکبار است». [3] اما آنچه سد راه آنان در چپاول این مملکت و مانع اجرای نقشهی شومشان بود، مذهب ملت ایران بود. عامل اساسی اتحاد این ملت، که رهبری، تشکیلات و اقتدار سیاسی هم داشت، «مذهب شیعه» یا «اسلام ناب محمدی» بود.
از آنجا که استعمار پیر در طی تاریخ استعمارگری خود، زیرکانه دریافته بود که با شیوه ی منسوخ قدیمی جنگهای صلیبی و لشکر کشی نظامی، نمیتواند به هدف خود، که محو و نابودی اسلام است، نایل آید، با انواع ترفندها در صدد برآمد آن را تضعیف کند و برای رسیدن به هدف خود ابزارهای دیگری به کار گرفت.
در دوره ی فتحعلیشاه در جنگهای ایران و روس، که در آغاز ایران به فتوحاتی دست یافت، قدرت دین و مردم برای روسها مسلم شد و در دوره ی ناصرالدین شاه اولین مقاومت های دینی و ملی در مقابل قراردادهای ظالمانه ی بیگانگان انجام شد. [4] .
کاربرد و کارآیی مذهب تشیع پس از مقابله ی روحانیت با قرارداد رویتر، به خصوص پس از رویداد «رژی» که به جنبش معروف تنباکو و پیروزی مردم و روحانیت منجر شد، [5] توجه قدرتهای استعمارگر را برانگیخت و پس از آن به کارگیری جاسوسان و عوامل مختلف برای بهرهبرداری از این مسأله در جهت برآوردن منافع مورد نظر خویش، در رأس اقدامات آنان قرار گرفت. در چنین زمانی بود که دعاوی باب و بهاء نظر سیاست بازان خارجی را به تداوم حیات این فرقه ها به عنوان نطفه ای که میتواند تهدیدی جدی برای تشیع، روحانیت و نظام مدافع و مروج شیعه به شمار آید، به خود جلب کرد. به نحوی که از همان آغاز تقویت و تحریک این مدعیان در دستور کار دولتهای استعماری قرار گرفت. در مقابل نیز رهبران بهائی و ازلی نیز سرسپردگی خود را به سفارتخانه های روس و انگلیس دو چندان ساختند تا از این طریق و تحت حمایت سیاستهای بیگانه، مجری طرحها و توطئه هایی شوند که از یک سو رونق کسب و کارشان و از سوی دیگر جلب رضایت بازیگران و سیاست گذاران خارجی را به دنبال داشت. [6] .
از سوی دیگر مردم از جنگهای سختی که در سالهای پیش از ظهور جنبش باب، بین ایران و روسیه ی تزاری وجود داشت و نیز بیکفایتی دولتهای قاجار، خسته و افسرده شده بودند و به دنبال پناهگاهی معنوی میگشتند. لذا حالتی پیش آمده بود که همه در انتظار فرج امام زمان (عج) به سر میبردند تا ملت اسلام را از یوغ ظلم روسیه ی تزاری و چپاول های انگلیس و دولت حاکم نجات دهد، این زمینه ها و عوامل باعث شد که عدهای از مردم با شنیدن ادعاهای باب و پیروانش به آنان گرایش پیدا کنند و به جای پناهگاه صحیح، به پناهگاه کاذب روی آورند. [7] .
بدین ترتیب، استکبار جهانی، پس از اینکه دریافت مذهب شیعه و فرهنگ انتظار و مهدویت مهمترین مانع سلطه ی آنان بر ایران است، با سوء استفاده از جهل و نادانی مردم و سایر زمینه های مساعد، به ایجاد فرقه های ضاله، دست زد و از این طریق سعی کرد فرهنگ اصیل شیعه را تضعیف نماید. آنان با تفرق و تحزب گرایی، به اقتدار، انسجام و وحدت مردم مسلمان ایران ضربه وارد نمودند و تلاش کردند از یک سو با تحقیر هویت ملی و اعتقادات و باورهای دینی مسلمانان زمینه را برای پذیرش فرهنگ منحط غرب فراهم کنند و از سوی دیگر با تبلیغ گسترده ی مکتب ها و مذهب های پوشالی و تقویت آنها، به هدف خود، که محو و نابودی اسلام است، برسند.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت :
[1] حسن قدوسی زاده، نکته های ناب، گزیده بیانات رهبر فرزانه انقلاب در جمع دانشجویان و دانشگاهیان، نشر معارف، 1384، ص 62.
[2] سید جلال الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ 2، بیتا، صص 71 - 73.
[3] سید محمد هاشمی تروجنی و حمید بصیرت منش، تاریخ معاصر از دیدگاه امام خمینی (تبیان 20)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378، صص 27 - 29.
[4] سید جلال الدین مدنی، همان، صص 15 - 17.
[5] موسی نجفی و موسی فقیه حقانی، تاریخ تحولات سیاسی ایران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1381، صص 169 - 170.
[6] سیدمحمد باقر نجفی، بهائیان، کتابخانه طهوری، 1357، صص 616 و 516.
[7] حاج شیخ حسن فرید گلپایگانی، مفتاح باب الابواب یا تاریخ باب و بهاء، چاپ 1346، 3، صص 118 - 119.
افزودن نظر جدید