دلیل مبارزه وهابیت با مسلمانان

  • 1403/05/07 - 10:32

وهابی‌ها معتقدند اعتقاد به سلطه غیبی برای غیرخداوند شرک است؛ اساس اشتباه وهابیت این است که آنان تصوّر کرده‌اند اعتقاد به سلطه غیبی، مطلقاً مایه شرک و دوگانه پرستی است و نخواسته یا نتوانسته‌اند میان اعتقاد به سلطه متکی به سلطه خدا و سلطه مستقل و جدا از خدا، فرق بگذارند. آنچه مایه شرک است، دومی است؛ قرآن با صراحت تمام، از افرادی نام می‌برد که همگی دارای سلطه غیبی بوده و اراده آنان حاکم بر قوانین طبیعت بوده است.

بزرگان وهابی

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیت بر این باور است که توحید عبادی، ملاک مسلمانی است. کسی که توحید ربوبی دارد، باید به توحید عبادی دعوت شود؛ اگر پذیرفت، رستگار شده است و اگر نپذیرفت، مشرک‌ است و خونش مباح؛ پس باید کشته شود و اگر هم مقاومت کرد، باید با او جنگید. وهابیت با این بیان از جهاد و مصداقی که خود از مشرک مطرح می‌کند، خون مسلمانانِ غیروهابی را ریخته و آن را جهاد فی‌‏سبیل‌الله می‌داند.

مبنای تفسیر آنان از جهاد، به فهم اشتباه آنان از توحید برمی‌گردد. آن‌ها توحید را به توحید ربوبی و توحید عبادی تقسیم کرده و جنگ‌های سلف با دشمنان را برای انتقال آنان از توحید ربوبی به توحید عبادی تفسیر کرده‌اند؛ سپس مسلمانانی که اعتقاد به زیارت، نذر، توسل و مانند اینها دارند را مانند مشرکین صدر اسلام، دارای توحید ربوبی و شرک عبادی می‌دانند[1] و بر این اساس وظیفه خود می‌دانند که همانند سلف صالح با این موحدان ربوبی بجنگند و آن‎ها را به توحید عبادی دعوت کنند.

این بازخوانی درباره رفتار سلف و صدر اسلام که علت جنگ با مشرکین را در آن دوره، به نداشتن توحید عبادی منحصر کرده و مدعی است آن‌ها در ربوبیت، مشرک نبودند، باعث شده که به خود جرأت دهند که با تشابهی که بین عقیده گروه‌های بسیاری از مسلمانان با مشرکین تصور می‌کنند، خون مسلمانان معاصر خود را مباح بدانند. آنان مسلمانان غیروهابی را با مشرکان زمان سلف، به خاطر اشتراک در نوع توحیدشان، مقایسه می‌کنند؛ یعنی هم مشرکان صدر اسلام و هم مسلمانان دوره‌های پس از صدر اسلام را دارای توحید ربوبی معرفی می‌کنند و معتقدند مشرکین، توحید عبادی نداشتند و بسیاری از مسلمانان معاصر، به علت اعمالی مانند توسل، شفاعت، نذر و زیارت صالحان، مانند مشرکین صدر اسلام، مشرک بوده و شرک عبادی دارند.

مشکل این اعتقاد وهابی‌ها این است که تفسیری متفاوت با دیگر مذاهب اسلامی، درباره برخی اعمال دارند و وهابیت این کارها را کفر و شرک دانسته، ولی مذاهب دیگر، آن‌ها را عین توحید و خلوص در عبادت می‎دانند. وهابیت اعتقاد به سلطه غیبی برای غیرخداوند را شرک می‌خواند،[2] در حالی که اعتقاد به اين نوع سلطه و قدرت غيبى، اگر با اين اعتقاد همراه باشد كه تمام اين امور به خداوند متعال مستند است، شرک نخواهد بود؛ اساس اشتباه وهابیت این است که آنان تصوّر کرده‌اند اعتقاد به سلطه غیبی، در افراد -مطلقاً- مایه شرک و دوگانه پرستی است، دیگر نخواسته یا نتوانسته‌اند میان اعتقاد به سلطه متکی به سلطه خدا و سلطه مستقل و جدا از خدا، فرق بگذارند. آنچه مایه شرک است، دومی است؛ قرآن با صراحت تمام، از افرادی نام می‌برد که همگی دارای سلطه غیبی بوده و اراده آنان حاکم بر قوانین طبیعت بوده است.[3]

خداوند در قرآن داستان حضرت يوسف عليه‌السلام و دادن پيراهنش را به برادرانش نقل کرده؛ او پیراهن را مى‌دهد تا به چشمان پدرش يعقوب انداخته، بينا شود.[4] قرآن در ظاهر، رجوع بصر به يعقوب را، مستند به اراده يوسف عليه‌السلام مى‌داند، ولى اين فعل ناشى از اراده و قدرت و مشيت الهى است؛ همچنين خداوند متعال به حضرت موسى عليه‌السلام امر مى‌كند عصايش را به سنگ بزند تا از آن آب بجوشد؛[5] خداوند متعال در جايى ديگر، اين سلطه غيبى را براى يكى از نزديكان و حاشيه نشينان حضرت سليمان عليه‌السلام ثابت مى‌کند؛[6] آيات در اين زمينه بسيار است. حال اگر كسى معتقد به سلطه غيبى براى كسى شد، نه به صورت مستقل، بلكه به اذن و مشيت الهى، اگرچه آن شخص در عالم برزخ باشد، از جانب شرک مشكلى در عقيده‌اش پديد نيامده است؛ زیرا آن واسطه‌ها در عرض خداوند نیستند، بلکه در طول خداوند بوده و علت اصلی، ارده و مشیت الهی است.

پی‌نوشت:
[1]. «شرک ربوبی و عبادی مشرکین (قسمت اول)»
«شرک ربوبی و عبادی مشرکین (قسمت دوم)»
«شرک ربوبی و عبادی مشرکین (قسمت سوم)»
[2]. آیین وهابیت، جعفر سبحانی، ص275.
[3]. همان، ص276.
[4]. سوره یوسف، آیات 93 تا 96.
[5]. سوره بقره، آیه 60.
[6]. سوره نمل، آیه 40.
 

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.