مخالفت مكتب وحدت وجود با روش انبیای الهی

  • 1391/12/06 - 16:19
مکتب وحدت موجود با روش انبیاء و سفراء حقیقی مبدأ اعلی تقریباً دو جاده مخالف بوده و به هم دیگر مربوط نیستند زیرا انبیاء همگی و دائماً بر خدای واحد ماورا سنخ این موجودات مادّی و صوری تبلیغ و دعوت کرده­ اند و معبود را غیر از عابد تشخیص و خالق را غیر از مخلوق بیان کرده­ اند.
وحدت وجود در کلام علامه جعفری

علامه محمد تقی جعفری می نویسد: 1 غرب هم مدتی از عمر ایمانی و علمی خود را با این مکتب طی می کرد ولی بالاخره بیدار شد.
 انبیاء همگی و دائماً بر خدای واحد ماورا سنخ این موجودات مادّی و صوری تبلیغ و دعوت کرده ­اند و معبود را غیر از عابد تشخیص و خالق را غیر از مخلوق بیان کرده ­اند.

ما بعضی دیگر از خواص این مکتب را اختصاراً مورد بحث قرار می­دهیم.
1) از خواص این مکتب این است که عقل و فهم و علم و معرفت را به کلی حجاب تاریک تشخیص داده و دانشمندترین علما و فلاسفه عالم بشریت در نظر اعضاء این مکتب مانند حیوانات لایعقل می­باشند.

2) عبادات و تکالیف فقط وظائفی برای تنظیم معاش دنیوی و یا وصول و اتحاد با ذات خدائیست و اگر برای کسی این حالت دست داد تمامی تکالیف از او ساقط است و به آیه «و اعبد ربک حتی یأتیک الیقین» نیز استدلال کرده­اند. در صورتی که پیغمبری از پیغمبران حقه تا نفس واپسین خود را بدون تکلیف ندیده و تمام عمر را عمل به شریعت خود نموده­اند و علاوه بر این، همین واصلین عظام به استثنای حالات تجسمی غالباً اعتراف به شک و جهل کرده­اند چنان که بیان خواهد شد.

3) اختلاف عقائد در عالم بشریت برای این مکتب نا مفهوم است چنان که از مشاهیر این مکتب نقل شده است که:
      عقد الخلائق فی الاله عقائداً              و انا اعتقدت جمیع ما اعتقدوه
 
 بت پرست، آفتاب پرست، ستاره پرست، آتش پرست، فرعون پرست، گوساله پرست، حیوان پرست، مادّه پرست همه و همه در نظر این مکتب حق و مطابق واقع­اند زیرا تمامی این مفاهیم اجزاء مختلفی از خدا هستند. ممکن است بگوئید چگونه خداوند کل دارای اجزاء می­توان قرار داد و در دسته الهیین کسی به این مطلب اعتقاد ندارد.
 ولی بر اهل اطلاع این حقیقت قضیه روشنی بوده و در مواردزیادی از نوشتجات نثری و نظمی اعضاء این مکتب می­توان شاهد بر این معنی پیدا کرد،
عبدالرحمن جامی گوید اگر مقصودش ظاهر شعر بوده باشد:
          چون در دل تو گل گذرد گل باشی                            ور بلبلی بیقرار بلبل باشی
          تو جزئی و حق کل است اگر روزی چند                 اندیشه حق پیشه کنی کل باشی
 
 باز در جای دیگر از رباعیات معروفه خود گوید:
         چون حق به تفاصیل و شئون گشت عیان         مشهود شد این عالم پر سود و زیان
         چون باز روند عالم و هم عالمیان                     در رتبــه ی اجــــمال،‌ حق آید به میان
 
 در این رباعی برای واجب الوجود (خدا) دو حالت تصور کرده: حالت اجمالی و حالت تفصیلی،
در حالت اجمالی همان خداست که گاهی با کلمه مقام جمع الجمعی تعبیر می­کنند. و در حالت تفصیلی سائر موجودات است که ملازم تعیّنات و تشخصّات امکانی می­گردد. و نیز گوید:

       آن شاهد غیبی ز نهان خانه ی بود              زد جلوه کنان خیمه به صحرای وجود
        از زلف تعیّنات بر عارض ذات                        هر حلقه که بست دل ز صد حلقه ربود
 
 در حقیقت ذات واحدی است که سائر تعیّنات مانند حلقه­های زلف بر صورت آن ذات نقش بسته است این که گفته شد معنای ظاهر شعر است و تأویل نظر دیگری است و نیز اشعار معروفه که انکار ممکن الوجود نموده و غیر از خدا موجودی را تصور نکرده است. بیتی است که ذیلاً نگاشته می شود:
         اینجا حلول کفر بود اتحاد هم             این وحدتی است لیک مکرر بر آمده

 و از ابیات معروفه جامی که از کلمات ظاهره مکتب در وحدت موجود است سه بیت ذیل است که نقل می شود:
        باده نهان و جام نهان آمده پدید                            در جام عکس باده و در باده رنگ جام
         قومی به گفتگوی که آغاز ما چه بود                   جمعی به جستجو که انجام ما کدام
         جامی معاد و مبدأ ما وحدت است و بس              ما در میانه کثرت موهوم والسلام
....................................................................................

منابع
 1-مبداء اعلی/علامه محمد تقی جعفری/ص73_75
 

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.