چرا باب، امام زمان نیست؟ / تنهایی امام زمان (ع)

  • 1402/11/08 - 09:44

بهائیان ادعا دارند علی‌محمد شیرازی در زمان ظهور و ادعای مهدویتش، تنها و بی‌کس بود و در روایات معصومین (ع)، این صفات برای امام زمان (عج) به کار برده شده است. این در حالی است که صفات تنهایی و ...، به دوران غیبت اختصاص داشته و صفاتی که برای زمان ظهور حضرت به کار برده شده (نظیر عدالت‌گستری)، با دوران ادعای مهدویت باب، سازگاری ندارد.

امام زمان بهائیت

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغ‌های بهائی در یکی از کانال‌های تبلیغی خود، در پاسخ به اینکه «چرا بهائيان معتقدند که حضرت باب، امام زمان هستند؟»، به بیان دلایلی پرداختند. یکی از دلایل بهائیان بر مهدویت علی‌محمد شیرازی، ادعای اشاره به تنهایی و رانده شدن امام زمان علیه‌السلام در روایات و تطبیق این ویژگی با باب است.

بهائیان در این خصوص می‌گویند: «امام قائم عجل‌الله‌فرجه مکرر به لقب «شَريد»، در زبان ائمه عليهم‌السلام به خصوص، حضرت علی و امام باقر عليهماالسلام ذکر شده است. "شرید" به معنی رانده شده است؛ يعنی رانده شده از مردمی که آن حضرت را نشناختند و قدر وجود نعمت او را ندانستند و در مقام شکرگزاری و مقام حقّش برنيامدند؛ بلکه پس از اينکه از دست‌يافتن بر او نااميد شدند، به قتل و قمع ذريه طاهره ايشان پرداختند و به کمک زبان و قلم، سعی بر بيرون‌راندن نام و ياد او از قلوب و اذهان مردم نمودند».[1]

اما در پاسخ به ادعای انتساب صفت «شَرید» به امام زمان علیه‌السلام و تطبیق این صفت، با مدعی مهدویت بهائیان می‌گوییم:

یکی از القاب حضرت مهدی علیه‌السلام، «شَرید» به معنای آواره است. از این جهت که آن حضرت در دوران غیبت، منزلی معیّن و خاصّ ندارد، به این لقب خوانده شده است. اصبغ بن نباته می‌گوید، از امیرالمؤمنین علیه‌السلام شنیدم که می‌فرمود: «صَاحِبُ هَذَا اَلْأَمْرِ اَلشَّرِیدُ اَلطَّرِیدُ اَلْفَرِیدُ اَلْوَحِیدُ».[2] «صاحب این امر، آواره، رانده، تک و تنها است»؛ پس به کار بردن این القاب برای امام زمان علیه‌السلام، مختص به زمان غیبت ایشان است و با دوران ظهور حضرتش سازگاری ندارد؛ زیرا بر اساس روایات:

اول: حضرت مهدی علیه‌السلام پس از ظهور، از ظالمان و طاغوت‌ها انتقام می‌گیرد؛ چنانکه امام محمدباقر علیه‌السلام ذیل آیه هفدهم سوره طارق می‌فرمایند: «... إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً- وَ أَكِيدُ كَيْداً فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ‌ يَا مُحَمَّدُ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً لِوَقْتِ بَعْثِ الْقَائِمِ ع فَيَنْتَقِمُ لِي مِنَ الْجَبَّارِينَ وَ الطَّوَاغِيتِ- مِنْ قُرَيْشٍ وَ بَنِي أُمَيَّةَ وَ سَائِرِ النَّاسِ ».[3] «... معنای آیه این است که (ای پیامبر! به کافران مهلت بده‌ اندکی؛ زیرا هنگامی که قائم قیام کند، از همه جبّاران و طاغوتیان انتقام خواهند گرفت)؛ از قریش و بنی‌امیه و سایر مردم».

دوم: امام زمان علیه‌السلام عدالت را در سرتاسر گیتی برپا می‌کند: «لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا يَوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِكَ الْيَوْمَ حَتَّى يَخْرُجَ فِيهِ فَيَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً».[4] «(حتی) اگر از عُمر دنيا جز يک روز باقى نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانى گرداند تا در آن قيام كند و زمين را پر از عدل و داد نمايد، همچنان كه آكنده از ظلم و جور شده باشد».

سوم: امام زمان علیه‌السلام حکومت جهانی برپا خواهند کرد؛ چنان که امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: «... هُوَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ ابْنِي مُوسَى ذَلِكَ ابْنُ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يَغِيبُ غَيْبَةً يَرْتَابُ فِيهَا الْمُبْطِلُونَ ثُمَّ يُظْهِرُهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَيَفْتَحُ اللَّهُ عَلَى يَدِهِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا وَ يَنْزِلُ رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ ع فَيُصَلِّی خَلْفَهُ وَ تُشْرِقُ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَ لَا تَبْقَى‌ فِی الْأَرْضِ بُقْعَةٌ عُبِدَ فِيهَا غَيْرُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِلَّا عُبِدَاللَّهُ فِيهَا وَ يَكُونُ‌ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ‌ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ‌».[5] «مهدی علیه‌السلام پنجمین از نسل فرزندم موسی است و فرزند سیده کنیزان است؛ غیبتی خواهد داشت که در آن دوران، مبطلان، انکارش خواهند کرد و وقتی ظهور کند، مشارق و مغارب زمین فتح می‌شود و عیسی -که اسمش روح اللّه است-، از آسمان فرود می‌آید و پشت سرِ ایشان نماز خواهد خواند و زمین به نور پروردگار خود، نورانی خواهد شد و هیچ نقطه‌ای در زمین نخواهد ماند که غیر خدا در آن جا عبادت شود و تنها، دین خدا حاکم خواهد شد، گرچه مشرکان، خوش نداشته باشند».

بنابراین لقب‌هايی مثل آواره، رانده و تک و تنها، با دوران پس از ظهور حضرت مهدی عجّل‌الله‌‌فرجه‌ و حوادث عظیم رقم خورده به دست ایشان، سازگاری ندارد. این درحالی است که علی‌محمد شیرازی، غیبتی نداشت و پس از ادعای مهدویت خود، نه در مقام منتقمِ عدالت‌گستر و برپا کننده حکومت الهی، بلکه شکست‌خورده‌ای بود که با کوچک‌ترین فشاری، مجبور به توبه می‌شد و دست آخر هم به جوخه اعدام سپرده شد.[6]

پی‌نوشت:
[1]. سند نقل شده از بهائیان: نجم الثّاقب، ص78.
[2]. مجلسی، بحارالانوار، بیروت:  مؤسسه الوفاء، 1403 ق، ج51، ص120.
[3]. علی ابن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، قم: دارالکتاب، 1404 ق، ج2، ص416.  
[4]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، قم: جامعه مدرسین، 1413 ق، ج4، ص177، ح 5402.
[5]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، تهران: اسلامیه، 1395 ق، ج2، ص346.
[6]. جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: «پاسخ به نقدی بر سند توبه‌نامه‌ی علی‌محمد باب»

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.