تناقضات وهابیت / شنیدن مردگان
یکی از اعتقادات معروف وهابیت که مبنای فتوای آنان به حرمت توسل به مردگان بوده، نظرشان در مورد شنیدن مردگان است؛ به صراحت بنباز و برخی مفتیان وهابی میگویند، ارتباط مرده از دنیا با مرگ قطع شده و مردگان چیزی از دنیا نمیشنوند و آیه و روایت صحیحی در این رابطه نداریم؛ در حالی که روایات صحیح متعددی شنیدن مردگان عادی را نیز تأیید میکند.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گروه ارتجاعی و تکفیری وهابیت در قرن دوازدهم، در منطقه نجد عربستان شکل گرفت. آنان با ادعای پیروی از مکتب احمد بن حنبل، میکوشند خود را از اهلسنت نشان دهند. آنان در بسیاری از مسائل، نه تنها با همه مسلمانان، بلکه با رهبران اصلی خود نیز مخالفت کردهاند و دیدگاهی کاملاً ابداعی برگزیدهاند.
یکی از عقاید متناقض وهابیت، نظرشان درباره نشنیدن مردگان بوده که پایه فتوای آنان به حرمت توسل به مردگان است. مسلمانان در نمازهای خود به پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله صلوات فرستاده و با ضمیر مخاطب به حضرت سلام کرده و میگویند: «السلام علیک ایها النبی و رحمةالله و برکاته». بنباز در اینباره مینویسد: «این مسئله را به قرآن و سنت صحیح ارائه میکنیم؛ دلیلی بر شنیدن حضرت بر صلوات و سلام نمازگزاران نمییابیم. در سنت آمده که ملائکه، این سلام را به حضرت میرسانند که خدا عالمتر است؛ اما اینکه پیامبر صلیاللهعلیهوآله مسلمانان را ببیند و از احوال اهل دنیا و آنچه میگویند باخبر باشند، دلیلی از آیات و روایات بر آن نداریم. وقتی کسی از دنیا میرود، اتصالش با اهل دنیا و علم به احوال آنان، قطع میگردد ...».[1]
سعدی از علمای وهابی، در تفسیر خود مینویسد: «آنهایی که از غیرخدا میخوانید، یا جمادات بوده، یا مردگان و یا ملائکه مشغول به طاعت خداوند، در حالی که آنان نمیشنوند ...»[2] بنابراین وهابیت معتقدند مردگان به کلی ارتباطشان با دنیا قطع شده و چیزی نمیشنوند و مطلبی درباره شنیدن مردگان در روایات صحیح نیامده تا بپذیرند؛ اما در مقابل این سخن باید گفت که در روایات مورد قبول آنان، احادیث مختلف و فراوانی وجود دارد که امکان شنیدن مردگان را ثابت میکند.
«ابویعلی» در مسند خود، این حدیث را نقل میکند: «قال النبی ص: والذی نفس أبی القاسم بيده لينزلن عيسى ابن مريم إماما مقسطا وحكما عدلا، فليكسرن الصليب وليقتلن الخنزير وليصلحن ذات البين وليذهبن الشحناء ...، ثم لئن قام على قبری فقال: يا محمد! لأجبته».[3] «پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: قسم به کسی که جان ابوالقاسم در دست اوست! حتماً عیسی بن مریم نزول میکند و او امامی عادل و حاکمی عادل است. صلیب را میشکند و خوک را میکشد و بین مردم، آشتی برقرار میکند و کینهها را از بین میبرد ...؛ سپس اگر بر قبرم بایستد و بگوید: ای محمد! او را جواب میدهم».
«البانی» این حدیث را در «سلسلة الأحاديث الصحيحة» آورده و مینویسد: «سند حدیث خوب است؛ همه رجال آن ثقه بوده و از راویان بخاری و مسلم هستند».[4]
شبیه همین حدیث را حاکم نیشابوری نقل کرده است که در پایان آن نیز آمده، حضرت عیسی علیهالسلام به قبرم میرسد و سلام میکند و پاسخ او را میدهم.[5] این حدیث را حاکم نیشابوری و ذهبی، صحیح میشمارند.
روایت دیگری در صحیح بخاری وجود دارد که دلالت بر شنیدن اموات پس از مرگ دارد؛ در روایت آمده است، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در جنگ بدر، کنار اجساد مردگان قریش آمد و همه را یکی یکی خطاب کرد و با آنان سخن گفت. «اصحاب گفتند یا رسول الله! آیا مردگان را خطاب میکنی؟ حضرت فرمود: شما شنواتر از آنان نیستید».[6]
بخاری در روایتی دیگر از پيامبر صلىاللهعليهوآله نقل کرده که فرمود: «وقتى بندهاى را در قبر جاى مىدهند و دوستان او پراكنده مىشوند؛ او صداى كفش آنها را مىشنود. دو فرشته مىآيند و او را مىنشانند و مىپرسند: درباره كسى به نام محمّد صلىاللهعليهوآله چه مىگويى؟ او جواب مىدهد: شهادت مىدهم كه او بنده و رسول خداست و ...».[7]
در این احادیث که از منابع معتبر و مورد قبول وهابیت نقل شده است، به صراحت شنیدن مردگان تأیید شده است و ظاهر روایات در عمومیت داشتن آن برای تمام مردگان، هنگام برگشت قومش از قبرستان پس از دفن مرده و حتی کشتگان مشرکین در جنگ با مسلمانان را شامل شده است و این شنیدن، انحصار در اولیا و انبیاء الهی ندارد.
وهابیت در اعتقاد به نشنیدن مردگان و روایات صحیح خود به تناقض دچار شده، از طرفی مدعی هستند که تمام روایات صحیحین را پذیرفته و روایت معتبری درباره شنیدن مردهها نداریم؛ از طرف دیگر روایات صحیح متعددی در اینباره از پیامبر صلیاللهعلیهوآله نقل شده است.
پینوشت:
[1]. مجموع فتاوى، ابنباز، ج2، ص394.
[2]. تيسير الكريم الرحمن، سعدی، عبدالرحمن، ص686.
[3]. مسند أبیيعلى، أبويعلی، ج11، ص462.
[4]. سلسلة الأحاديث الصحيحة، البانی، ج6، ص524.
[5]. «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: لَيَهْبِطَنَّ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ حَكَمًا عَدْلًا، وَإِمَامًا مُقْسِطًا وَلَيَسْلُكَنَّ فَجًّا حَاجًّا، أَوْ مُعْتَمِرًا أَوْ بِنِيِّتِهِمَا وَلَيَأْتِيَنَّ قَبْرِي حَتَّى يُسَلِّمَ وَلَأَرُدَّنَ عَلَيْهِ». المستدرك على الصحيحين، حاكم نیشابوری، ج2، ص651.
[6]. صحیح بخاری، بخاری، ج2، ص98.
[7]. همان، ص90 و 98.
افزودن نظر جدید