نقد دیدگاه برقعی در زمینه کفایت قرآن برای هدایت بشر

  • 1402/06/19 - 11:41
برقعی از بزرگان جریان قرآن‌ بسندگی است که با برداشت ناصحیح از آیات، قرآن را برای هدایت انسان‌ها کافی می‌داند؛ در حالی‌که آیات قرآن بر این اعتقاد، خط بطلان می‌کشد و در آیات مختلف، به اطاعت از رسول امر می‌کند؛ اطاعتی که دلالت بر لزوم پیروی مطلق از پیامبر(ص) می‌کند.
قرآنیون

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «سید ابوالفضل برقعی » از بزرگان جریان «قرآن بسندگی» است که دیدگاه‌های خاصی دارد و در برخی از آثار خود، به دیدگاه‌های اهل‌سنت و گاه به وهابیت تمسک جسته است. برقعی از برخی آیات قرآن، برای اثبات نظریه (قرآن‌بسندگی) استفاده کرده است. او به آیات گوناگونی اشاره کرده است که از جمله این آیات می‌توان به آیه 51 سوره عنکبوت اشاره کرد.

برقعی بر اساس آیه 51 سوره عنکبوت، قرآن را برای هدایت انسان‌ها کافی می‌داند. خداوند در این آیه به رسول خود درباره مشرکان و کفار می‌فرماید: «أَوَلَمْ یَکْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَی عَلَیْهِمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَرَحْمَةً وَذِکْرَی لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ»؛ [1] «آیا اینان را (که تقاضای معجزه می‌کنند) این معجزه کفایت نکرد که چنین کتاب بزرگ را که بر آنان تلاوت می‌شود، ما بر تو فرستادیم؟ و همانا در آن برای اهل ایمان، البته رحمت و یادآوری و پندی خواهد بود».

برقعی مدعی است که خدا بدون قید و به طور اطلاق، کتاب خود را کافی دانسته و اینکه بعضی گفته‌اند (مراد این آیه این است که) کتاب خدا از جهت معجزه بودن کافی است، جواب این است که اولاً آیه اطلاق دارد و مورد نزول، مخصص آیه نمی‌شود. ثانیاً اگر شما قبول دارید که از جهت معجزه بودن کافی است، پس چرا صدها معجزه برای رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل کرده‌اید؟! آیا خدا که فرموده قرآن از جهت معجزه کافی است، به قول خود عمل نکرده و برای رسول خود معجزات دیگری ایجاد کرده و یا می‌گویید عمل و معجزات منقوله دروغ است؟»[2]

در جواب برقعی باید گفت اولاً در مطلق بودن آیه بحثی نیست، اما از همان جهت اعجاز، نه در تمام جهات. برقعی از این آیه چنین برداشت می‌کند قرآن از هر جهت کافی است، درحالی‌که برای بسیاری از مسائل، مانند تعداد رکعات نماز، کافی نیست. به‌عبارت‌دیگر، طبق نگاه برقعی، باید گفت به دلیل اطلاق آیه، باید حداقل همه نیازهای شرعی مسلمانان در قرآن لحاظ شده باشد ولی چنین نیست و تعداد رکعات نماز که یکی از مسائل مهم فقهی است، در قرآن ذکر نشده است؛ در نتیجه، اطلاق همه‌ جانبه مدنظر وی از بین رفته است. مفسران نیز به دلیل سیاق آیات، اطلاق فوق را فقط از جهت اعجاز قرآن می‌پذیرند.

صاحب کتاب مجمع‌البیان معتقد است، آیه فوق دال بر آن است که قرآن، معجزه‌ای کافی و دارای برترین مقام اعجاز است و تصریح کرده است که مراد از کفایت قرآن، رسیدن آن به مرتبه‌ای از اعجاز است که با وجود آن نیازی به غیر نیست.[3]

فخر رازی هم از این آیه، اتم بودن اعجاز قرآن را استنباط کرده و ضمن مقایسه آن با معجزات قبلی پیامبران که مختصات زمانی و مکانی محدودی داشته‌اند، قرآن را اعجازی فرازمانی و فرامکانی معرفی کرده و معنای کفایت قرآن را در این خصوصیت دانسته است.[4]

ثانیاً اینکه «مورد نزول مخصص آیه نمی‌شود» سخنی درست است و در اینجا هم مورد نزول «جواب کفار مکه در مطالبه معجزه» است؛ ولی آیه در آن منحصر نشده و از کفایت قرآن در اعجاز مربوط به همه زمان‌ها و مکان‌ها سخن می‌گوید.

پی‌نوشت:
[1]. سوره عنکبوت، آیه 51.
[2]. برقعی، سید ابوالفضل، قرآن برای همه، ص37.
[3] طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج8، ص452، تحقیق محمد جواد بلاغی، تهران، انتشارات ناصر خسرو.
[4]. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج25، ص66، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.