سِیر درمانگری در مکتب جعلی عرفان حلقه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکیاز مراحل درمانی در عرفان حلقه تشکیل حلقهی اتصال و قرار گرفتن در آن میباشد. هدف از تشکیل حلقهی اتصال در عرفان حلقه، با توجه به سخن ما که در مورد «درمانگری در این مکتب جعلی» میباشد، این است که فرد بیمار با این فرایند [اتصال به چیزی به اسم شبکهی شعور کیهانی] درمان بشود.
البته حلقویها درمان در این فرقه را هدف نمیدانند، بلکه آنرا وسیله و نشانهای در رسیدن به کمال و عرفان میدانند. اهمیت این اتصالات که نوعی عبادت عملی حلقویها محسوب میشود، به منظور درمانگری، رسیدن به معنویت، عرفان و دستیابی به کمال است و این اتصالات که اساس عرفان حلقه را تشکیل میدهد، باعث نامگذاری این فرقه به عرفان حلقه شده است.
چراکه به گفتهی آنان در این عرفان، اتصالی بین جزء (انسان) و کل (خدا) اتفاق میافتد و این اتصال به واسطه تشکیل حلقه است. فلذا واژهی حلقه را به منظور تبادر بهترِ مفهوم برای نام این فرقه انتخاب کردهاند. هرچند که با تشکیل چنین حلقههایی در واقع انفصال بین فرد با پروردگارش رقم میخورد و فرد در وادی ضلالت میافتد.
بهطور خلاصه، نحوهی اتصال به منظور درمان در عرفان کیهانی به گفتهی طاهری اینگونه است: «در این شاخهی درمانی، بیمار توسط فرادرمانگر به شبکه شعور کیهانی (شبکه آگاهی و هوشمندی حاکم بر جهان هستی شعور الهی) متصل شده و مورد کاوش (إسکن) قرار میگیرد و ضمن ارائهی اطلاعاتی از نحوهی اتصال خود، از طریق دیدن رنگها، نورها، احساس حرکت و فعالیت نوعی انرژی در بدن و همچنین از طریق گرم شدن، دردگرفتن، تیرکشیدن، ضربان زدن، تشنج و غیره، اعضای معیوب و تنشدار بدن او مشخص شده و به اصطلاح اسکن و با حذف علائم، روند درمان آغاز میشود.»[1]
حال باید روشن شود، اسکن چیست؟ طاهری در تعریف اسکن نوشته است: «منظور از کاوش (اسکن) زیر ذرهبین قرار گرفتن وجود بیمار است، که در این صورت سابقهی بیماریهای گذشته و فعلی بیمار آشکار شده، با به جریان افتادن پروندههای بیمارها، برونریزی آغاز میشود.
این پروندهها ممکن است مربوط به جسم، روان، ذهن و سایر بخشهای وجودی بیمار باشد که باید با صبر و حوصله اجازه داده شود که تا بیرونریزیها خاتمه یابند و درمان اساسی رخ دهد. اسکن به صورت همه جانبه روی جسم، روان و ذهن فرد انجام میشود. در اسکن گاه علائمی بروز میکند که آمادگیهای بدن را برای ابتلا به بیماریهایی نشان میدهد که احتمالا در آینده بروز خواهد کرد. برای مثال، بروز لرزش شاید نشانگر آمادگی فرد برای ابتلا به پارکینسون باشد و یا درد در ناحیه قلب و یا ضربان غیرعادی که فرد در این مورد سابقهای نداشته، بیانگر وجود مشکلاتی در ناحیه قلب است که به دنبال اسکن رفع میشود.»[2] و اما برونریزی چیست؟ طاهری در تعریف آن مینویسد: «برونریزی، روآمدن سابقهی بیماریها و بیرونریختن آنهاست. سابقهی بیماریها ممکن است حتی متعلق به دوران جنینی، طفولیت، بیماریهای کنونی آشکار و یا نهان فرد باشد؛ و همچنین ترسهای نهفته، گرهها و تنشهای کنونی و یا آشکار و یا نهان فرد باشد؛ و همچنین ترسهای نهفته، گرهها و تنشهای روانی، نابسامانیهای ذهنی و ...»[3]
چند سؤال پس از خواندن این مطالب در ذهن انسان مطرح میشود؛ اساسا درمان چه رابطهای با عرفان دارد؟ چرا در هیچ مرکز علمی (داخلی و خارجی)، آمار رسمی از تأیید فرادرمانی به چشم نمیخورد؟ چرا به جای ارائه سند علمی دال بر صحیح بودن فرادرمانی به هوچیگری و سیاستبازی مشغول هستند؟
پینوشت:
[1]. انسان از منظری دیگر، محمد علی طاهری، نشر ندا، ص 73.
[2]. همان، ص 73.
[3]. انسان از منظری دیگر، محمد علی طاهری، نشر ندا، ص 73.
برای اطلاع بیشتر به؛ نجات از حلقه، «نه عارف و نه طبیب»، مراجعه کنید.
افزودن نظر جدید