عدم تأثیر گریه و عزاداری بر سیدالشهدا(ع) از نظر نور علی تابنده

  • 1395/08/09 - 22:43
گریه و عزاداری بر سید سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله (ع) مورد تأکید ائمه معصومین (ع) و علمای شیعه است که شیعیان را تا قیامت، به ماتم وعزا بر این مصیبت توصیه کرده‌اند، اما نورعلی تابنده، قطب فعلی فرقه صوفیه گنابادیه، این گریه و عزاداری و مسائل دیگر از قبیل سلام بر امام حسین (ع) بعد از نوشیدن آب را، در زمان فعلی بی‌‌تأثیر دانسته و با تفسیر به رأی روایات صادره در این‌باره را ردّ می‌کند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از اعمال مستحبی که جزو آداب خاص شیعیان است، گریه و عزاداری در رثای حضرت اباعبدالله (علیه‌السلام) و اصحاب وی است که عظیم‌ترین مصیبت در زمین و آسمان بوده و طبق روایات صادره از ائمه معصومین (علیهم‌السلام)، شیعیان نیز به گریه و ماتم و عزاداری بر سیدالشهداء توصیه شدند. در بین صوفیان هر چند اشعار و کتابهایی در مصیبت امام حسین (علیه‌السلام) تألیف شده، اما در زندگی و تفکرات آنان، عزاداری و گریه و ماتم از اهمیت کمی برخوردار است، به‌گونه‌ای که نورعلى تابنده، قطب فعلی فرقه صوفیه گنابادیه، با اینکه خود را شیعه می‌نامد، ولی عزاداری و گریه بر امام حسین (علیه‌السلام) را در این زمان بدون تأثیر دانسته و روایات مختلف در این زمینه را مخصوص زمان صدور روایت می‌داند.
یکی از این احادیث، حدیثی از امام صادق (علیه‌السلام) است که فرموده: «مَن بَکی أَو أَبکی أَو تَباکی فی مُصیبةِ الحُسَین حُرِّمَت جَسَدَهُ علیَ النَّار و وَجَبَت لَهُ الجَنَّه.[1] هرکس در مصیبت امام حسین (علیه‌السلام) بگرید یا بگریاند و یا خود را به حالت گریه بزند، جسدش بر آتش حرام شده و بهشت بر او واجب می‌گردد.» نور علی تابنده درباره‌ی این روایت و روایات شبیه به این گفته: «بعد از شهادت امام‏ حسين(علیه‌السلام)، بنى‏‌اميّه به زعم خود مى‏‌پنداشتند كه خيالشان آسوده شده، و شايع كرده بودند كه ديگر شيعه‏‌اى وجود ندارد و شيعيان همه منحرف از اسلام و جهنّمى بوده‏‌اند. اين مسأله‌ی نابودى هويّت شيعه، شيعيان را مى‏‌ترساند و آنها را ناراحت مى‏‌كرد كه جهنّمى تلقّى شوند. بنابراين در مقابله با خلفاى جور بود كه امامان گفتند هركس در عزاى امام حسين (علیه‌السلام) گريه كند يا خود را به گريه بزند...، بهشتى است.»[2]
نورعلی تابنده به‌طور صریح شأن نزول و علت صدور این حدیث از امام صادق (علیه‌السلام) و احادیث دیگر از معصومین (علیهم‌السلام) را، مختص همان زمان و گریه بر امام حسین (علیه‌السلام) را فقط در جهت مخالفت با بنی‌امیه و خلفای جور می‌داند: «اگر كسى جرأت مى‏‌كرد بر امام ‏حسين(علیه‌السلام) گريه كند و يا جرأت مى‏‌كرد حالت گريه به خود بگیرد يا واقعه‌ی شهادت حضرت اباعبداللّه‏ (علیه‌السلام) را به‏ نحوى توضيح بدهد كه در مردم مؤثّر باشد و آنها را بگرياند، چنين شخصى دشمن حكومت، دشمن بنى‏‌اميّه و خلفاى جور بود. ولى در اين خبر آمده كسى كه جرأت كند اين كار را بكند، بهشت براى اوست. درواقع مى‏‌خواستند بگويند شيعه‌ی پرجرأت و نترس از حكومت ظلم بنى‏‌اميّه، مؤمنى است كه به بهشت وارد مى‏ شود، ولى به‏ جاى اينكه اين‏طور صريح بگويند، آن‏طور ضمنى مى‏‌گفتند.» [3]
وی همچنین گریه کردن برای حضرت سیدالشهدا (علیه‌السلام) در زمان حال را، جلوه‌ای زشت برای شیعه و دور از شأن ائمّه‌اطهار می‌داند: «اگر به اقتضاى زمان و مكان، و در ايّامى كه شيعه مظلوم و گمنام بود، گريه‏ كردن به تكلّف يا تظاهر به آن، يكى از شعائر بود، اكنون كه به اقتضاى زمان جديد، نه شيعه مظلوم است و نه گمنام، اين شعار كه متأسّفانه صورت زشتى به خود گرفته ــ به‌‏نحوى كه موجب وَهن شيعه و تحقير آن خصوصاً از جانب برخى اهل سنّت، شده ــ بايد اصلاح گردد. بايد آنچه را كه موافق حيثيّت و شأن ائمّه اطهار(علیهم‌السلام) است انجام داد و خلاف آن را ترک كرد.»[4]
قطب فعلی فرقه‌ی گنابادیه، همچنین سلام بر حضرت اباعبداللّه‏ (علیه‌السلام) و لعن بر قاتلین وی، بعد از نوشیدن آب را بی‌تأثیر و گفتن آن در زمان حال را بدون اجر می‌داند: «اگر ميان شيعيان رسم بود كه هروقت آب مى‏‌خوردند، بگويند: سلام بر لب تشنه حسين! براى اين بوده كه از نوشيدن آب، امام حسين و يارانشان را محروم كردند. اثر اين كار در دوران بنى‏ اميّه بسيار مشهود بود؛ چرا كه به ياد شيعه مى‏‌آورد كه حاكمان جور با اولياى دين چه كردند. امّا آيا اكنون كه ما از روى عادت و تقليدِ صرفْ مثلاً هنگام نوشيدن يک ليوان آب خنک يا شربت در تابستان چنين مى‏‌گوييم، همين اثر را دارد؟ در صدر تاريخ شيعه، اين‏قدر محيط، خفقان‏‌آور بود كه شيعيان مى‏‌ترسيدند بلند بگويند: «سلام‌‏اللّه‏ على الحسين»، امّا حالا كه گفتن «سلام‏ اللّه‏ على الحسين» و ذكر «لعنه‏ اللّه‏ على قاتل الحسين» آن‏قدر عادى شده كه حتّى براى برخى محلّ درآمد شده و به كار و پيشه‌ی آنان تبديل شده، ديگر اين كار اجرى ندارد.»[5]
درباره‌ی این نظرات سخیف و ساختگی نورعلی تابنده در مورد گریه و عزاداری، چند نکته حائز اهمیت است.
طبق گزارشات تاریخی، اولاً جو حاکم بر جامعه در زمان امام صادق (علیه‌السلام)، به خاطر انقراض دولت بنی‌امیه و ابتدای شکل گیری دولت بنی‌عباس، خیلی خفقان نبوده و بر عکس زمان خوبی بود تا حضرت به‌راحتی، سخنان و فرمایشات خود را به مردم رسانده وحتی کلاس درس دایر کرده و شاگردان بی‌شماری را پرورش کنند، که اگر این چنین نبود حتما از برپایی مجالس حضرت جلوگیری می‌کردند. لذا می‌بینیم بسیاری از احادیثی که امروز به دست ما رسیده، خصوصاً احادیث مربوط به عزای حضرت سیدالشهدا (علیه‌السلام) از قول امام صادق (علیه‌السلام) می‌باشد.
ثانیاً مصیبت شهادت امام حسین (علیه‌السلام) آنقدر عظیم است که بنا بر فرموده امام رضا (علیه‌السلام) این اندوه و گریه، تا روز جزاء، میراث عاشقان است و محدود به زمان خاصی نیست. «إ ِنَّ يَوْمَ الْحُسَيْنِ أَقْرَحَ‏ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِيزَنَا بِأَرْضِ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ وَ أَوْرَثَتْنَا الْكَرْبَ وَ الْبَلَاءَ إِلَى يَوْمِ الِانْقِضَاءِ فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ الْبَاكُون[6] حقا که مصیبت امام حسین (علیه السلام) پلک چشم ما را زخم و اشک‌هاى ما را جارى و عزیز ما را در زمین کرب و بلا ذلیل و غم و اندوه را تا روز قیامت دچار ما کرد.» چنان‌چه یکی از خصوصیت‌های حضرت بقیةالله نیز، گریه و اشک ریختن در مصیبت جدّشان حضرت اباعبدالله (علیه‌السلام)  در شبانه‌روزمی‌باشد.
ثالثاً مجالس عزاداری امام حسین (علیه‌السلام) به نحو مرسوم، از زمان ائمه طاهرین (علیهم‌السلام) تا امروز که همیشه با اندوه و اشک و بیان مصائب، همراه بوده، به نحوی که احساسات و عواطف انسان ها را برانگیزد، بهترین شیوه برای زنده نگه داشتن این مجالس است.
رابعاً این وعده‌ی بهشت برای گریه کردن و اشک ریختن در سوگ امام حسين (عليه‌السلام) و اجرهای فراوان دیگر، از قبیل بخشش گناهان، محبوب ترين قطرات اشك در پيشگاه خدا و... که در روایات آمده، مزد و اجر خون امام حسین (عليه‌السلام) است نه مزد اشک عزادار، که برای بعضی افراد قابل هضم نبوده و این شبهات و اشکالات را مطرح می‌کنند.

پی‌نوشت‌:

[1]. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى،‏ بحار الأنوار، بيروت‏، دار إحياء التراث العربی‏،1403 ق‏، ج‏44، ص 308.
[2]. آزمايش، مصطفی، عرفان ایران، تهران، انتشارات حقيقت، 1380، شماره‌ی37،
[3]. همان
[4]. همان
[5]. همان
[6]. ابن بابويه(شیخ صدوق)، محمد بن على‏، أمالی، تهران، نشر کتابچی، 1376ش، ص128.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.