شيخ احمد قهرمان خواب بوده و همه مطالب خود را از روي خواب حقيقي - ساختگي - صادقه - غير صادقه - تنظيم مي نموده كه خواب هيچ مدركي از نظر شرع ندارد مخصوصا خواب غير معصوم، نوشته شيخ درباره خود چنين است:
اسم - احمد بن زين الدين بن ابراهيم بن صقر بن ابراهيم بن داغر بن رمضان بن راشد بن دهيم بن شمروخ آل صقر مشهور به مهاشير اجدادش از شمروخ تا رمضان همه اهل ضلالت و گمراهي و از سنيان و دشمنان آل محمد بوده اند و سپس داغر به مذهب شيعه گرويد و نتيجه او شيخ احمد هم در اين مذهب راه غلو را پيموده است. شيخ احمد در رساله شرح احوالاتش نوشته و ابوالقاسم خان كرماني نيز او را تأييد مي كند كه ولادتش در سال 1166 قمري واقع مي شود مي نويسد در سر دو سال از تولدم در شهرهاي ما (منظور شهر مطيرفي از بلاد احساء) زمين لرزه همه جا را خراب كرد جز مسجد شهر و خانه عمه شيخ) و مي گويد من آن را به ياد دارم و در كودكي بسيار فكر مي كردم 5 ساله بودم قرآن را خواندم، مردم شهر ما از احكام دين چيزي نمي دانستند
اجتماعشان با خوانندگي و آلات لهو همراه بود، من با آن كه كوچك بودم به كارهاي آن ها مايل نبودم و چون تنها بودم در كارهاي آن ها فكر مي كردم دلم به چيزهائي تعلق داشت كه حقيقت آن را نمي دانم، واقف شدم به باب مأخذ دعاهاي اهل بيت از قرآن، و از بعض جمادات خطاب شنيدم.
با اخلاص رو به خدا آوردم و با عبادت و تفكر زياد و قرآن خواندن زياد و استغفار در سحرها، خواب هاي غريبي ديدم در آسمان ها و بهشت ها و باب ديدار امام برويم باز شد. اكثر شب ها و روزها هر كدام از ائمه را بخواهم مي بينم. برادرم به من گفت: وقتي امام زمان را ديدي از حضرت بخواه كه براي من دعا كند. امام را ديدم و از آن حضرت خواستم و براي او دعا كرد رسول خدا را در خواب ديدم و دو مرتبه از آب دهان آن حضرت نوشيدم، امام حسن را در خواب ديدم [1] و نيم ساعت تمام از آب دهانش نوشيدم و صورتم را تا به سينه ام مسح فرمود و در خواب از علي الهام گرفتم به طوريكه هر كس به من اشكال و اعتراضي مي كرد جواب آن اعتراضات را به نحو اتم و اكمل از الهامات علي عليه السلام بيان مي كردم در خواب 8 شعر با مطالبي ديگر از امام حسن شنيده و با يك مرتبه شنيدن در خواب آن ها را حفظ كردم و اگر خواهي بداني كه راست گفته ام به كتاب هائي كه در حكمت نوشته ام نظر كن و اگر دروغ گفته باشم گناهش بر گردن خودم مي باشد تمام اين مطالب را به اضافه مطالبي ديگر در رساله شرح حال خود به درخواست فرزندش شيخ محمدتقي نگاشته و در كتاب (فهرست كتب مشايخ) به چاپ رسيده است اين بود خلاصه اي از نوشته ايشان، طالبين مطالب بيشتر به كتاب (فهرست، ج 1) از صفحه 166 تا صفحه 179 با متن عربي تأليف ابوالقاسم بن زين العابدين بن كريم كرماني از چاپ سعادت كرمان - يا به كتاب مناهج المعارف مرحوم مير سيد ابوالقاسم جعفر موسوي خوانساري معروف به ميركبير با پاورقي هاي مير سيد احمد روضاتي صفحه 680 و 681 - مراجعه نماييد.

پاورقي:
[1] اين مطلب را سيد در كتاب دليل المتحيرين نيز آورده است.