انتقاد آیتالله مکارم شیرازی از تفکر صوفیانه
پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ بدون شک طبق روایات معصومین(علیهمالسلام) و سیره و اجماع تشیع در عصر غیبت کبری مرجعیت دینی، ملجأ و مرجع شیعیان در امور مختلف مذهبی و اعتقادی و فقهی به شمار میرود و از همان اوایل غیبت کبری و حتی در غیبت صغری نیز این رجوع به مراجع تقلید در بین شیعیان بهعنوان اصلی پذیرفتهشده قلمداد میشده که با رجوع به تاریخ و سیره مستمر بین متدینین و متشرعین و همچنین سیره علمای بزرگ شیعه این مطلب بهوضوح قابلدرک است.امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) در مورد حوادثی که در عصر غیبت حضرت اتفاق میافتد تکلیف مؤمنین را مشخص کردهاند و در ضمن توقیع و نامهای که به محمد بن عثمان العمری -نایب خاص دوم در عصر غیبت صغری- نوشتند اینگونه تکلیف کردند که: «أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم.[1] امّا حوادث واقعه، درباره آن مسائل به راويان حديث ما رجوع كنيد كه آنان حجّت من بر شما هستند من نيز حجّت خدا بر آنها هستم.»
آیتالله مکارم شیرازی (مدظله العالی) از مراجع معظم تقلید عصر حاضر در درس تفسیر خود در تاریخ دوازدهم خردادماه سال هزار و سیصد و نود در ضمن مقدمهای در مورد قاعدهی «القرآن يفسّر بعضه بعضآ» بهشدت صوفیه را مورد نقد قراردادند و این فرقه را بهدور از حقایق قرآن برشمردند.
این مرجع عالیقدر تقلید بعد از آنکه تفسیر قرآن به عقل و به حدیث و به قرآن را مکمل یکدیگر بیان کردند؛ قاعدهی تفسیر قرآن با آیات متناسب دیگر قرآنی را قاعدهای عقلی توصیف کردند و بعضی از روایات را هم مؤید همین قاعده ذکر فرمودند. ایشان در ادامه در ضمن پیامدهای رها کردن تفسیر قرآن به قرآن فرمودند: «اگر به هنگام تفسیر آیات قرآن، به آیات متناسب آن توجّه نشود، و آنها را در کنار هم نچینیم، دچار لغزشهاى بزرگى خواهیم شد، و از حقایق قرآن دور مىشویم. متأسفانه بسیارى از گمراهىها نتیجه همین امر است. بهعنوان نمونه بزرگان صوفیه گفتهاند: «شیطان برترین موحّد عالَم است. چون به خدا عرض کرد که من فقط در برابر تو سجده مىکنم و در برابر غیر تو سر بر خاک نمىسایم!». آنها از یک آیه برداشتى کردهاند و به آیات قبل و بعدش توجّهای ننمودهاند. آیه ۱۲ سوره اعراف که علّت سجده نکردن را تکبّر و غرور شیطان و خودبرتربینى او معرّفى کرده، و آیه سیزدهم همان سوره که تکبّر را عامل سقوط شیطان بیان نموده، موردمطالعه و دقّت قرار ندادهاند.
آرى! اگر قرآن را با قرآن تفسیر نکنیم، و با آیات این کتاب بىبدیل آسمانى گزینشى برخورد نماییم، دچار خطاها و انحرافات سنگینى مىشویم، تا آنجا که ممکن است همچون صوفیه بزرگترین مشرک عالم هستى را، سرآمد موحّدان جهان معرّفى کنیم!
باید تلاش کنیم روش خوب و مناسبى را در تفسیر قرآن انتخاب کنیم و در برابر قرآن زانو بزنیم و آراء و افکار خود را بر آن تحمیل نکنیم، تا به حقیقت قرآن برسیم و همگى در سایه قرآن مجید، مشمول عنایات خداوند متعال و الطاف امام زمان(عجل الله فرجه) قرار بگیریم.»[2]
لازم به ذکر است که یکی از مباحث مطرح شده در بین علمای صوفی مسأله اعتذار ابلیس است و روی سخن آیتالله مکارم شیرازی با این موضع صوفیه است که آنها سرپیچی ابلیس از دستور الهی را قبیح نشمرده و آن را عین توحید معرفی میکنند.
حال که وظیفهی ما در عصر غیبت کبری رجوع به مرجعیت دینی است و این مرجع تقلید شیعه اینطور از صوفیه یاد میکنند که بزرگترین مشرک را برترین موحد معرفی کردهاند، بر هر شیعهای تکلیف بسیار واضح است که حداقل آنها را دور از معارف قرآنی بدانیم.
پینوشت:
[1]. ابن بابويه، محمد بن على، كمال الدين و تمام النعمة،محقق، مصحح: غفارى؛على اكبر، ناشر: ناشر: اسلاميه، تهران، 1395هجری قمری، جلد2، صفحه 484
[2]. متن کامل درس تفسیر در سایت آیت الله مکارم شیرازی به آدرس مذکور قابل مشاهده است.
افزودن نظر جدید