کریشنا مورتی چه میگوید؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کریشنا مورتی متولّد هندوستان، در یک خانواده برهمن به دنیا آمده است. تحصیلات اروپایی او در رشته روانشناسی بود. بیشتر تأکیدش بر خودشناسی و آزادشناسی درونی استوار است. اندیشههای او در قالب کتابهایش نمود یافته که در اروپا و آمریکا نیز گسترش چشمگیری دارد. حدود ده عنوان کتاب از او به فارسی ترجمه شده و بنیادی با نام بنیاد کریشنا در هند عهدهدار ترویج افکار او در سراسر جهان است. او توانست با درهم آمیختن اندیشههای هندویی با رشته روانشناسی به گونهای نوین اندیشههای هندویی را زنده نموده، ارائه کند. اساس باورهای کریشنا را تناسخ، کرمه، یوگا و اندیشههای روانشناختی تشکیل میدهد. او بر این باور است که درون یکایک عالمیان، رستاخیزی بزرگ همراه با صلح برپاست. وی خودشناسی را موجب کمشدن آلام و رنجهای روحی میدانست.[1]
زندگی کریشنا فراز و نشیبهای فراوانی داشته است. این فراز و نشیبها کشتی افکار و اندیشههای او را به هر سو شناور کرده است. او که با ورود به جامعه تئوزوفی هلنا بلاواتسکی مقامی درخور یافته بود، با درگذشت برادرش افکارش از هم پاشید و بلکه اندیشیدن را کناری نهاد. درون تشکیلات تئوزوفی او را معلّم جهانی نام نهادند. این معلّم جهانی در نظر ایشان، تناسخِ مسیحِ مغرب زمین و بودای مشرق زمین بود.[2] به سال 1927 عنوان The Order به The order Of Star تغییر یافت. این تغییر نام بدان جهت بود که اعضای بنیانگذار مؤسسه تشخیص دادند و دریافتند که روزهای انتظار به سرآمده و کریشنا مورتی همان معلّم موعود جهانی است.[3] او پس از عبور از این تشکیلات، باورهای پیچیدهای یافت که خودش نیز نمیدانست چیست: «از من میپرسید تعالیم من چیست؟ خودم هم نمیدانم.»[4]
از این روی سخنانش درباره تناسخ نیز دگرگون است. گاهی بهگونهای تناسخ را خرافه مینامد که جرأت باور بدان را در مخاطبانش میخشکاند و دیگر بار از آن به گونهای سخن میراند که ناباوری بهآن را تحمل نتوان کرد: «تناسخ وجود ندارد؛ این حرفها خرافات است؛ یک باور خشک و تعصبآمیز است. هر چیز روی زمین، روی این زمین زیبا زندگی میکند، میمیرد؛ به وجود میآید و از بین میرود.»[5] در جای دیگری میگوید: «هندوها خرافات زیادی در این باره دارند که تو میمانی و جسم میرود و از این نوع مهملات ... میگویند... اینها خرافات است.» [6] تا اینجای سخن، نفی تناسخ از سخنان کریشنا میتراود. اما روی دیگر سکه اثبات تناسخ است: «من همیشه در این زندگی و شاید در زندگیهای گذشته خود، این آرزو را داشتهام که فارغ از اندوه باشم؛ به ورای محدودیتهای هستی خود بروم.»[7]
بار دیگر با استفهام انکاری درباره تمام زیست هستی سخن میگوید و آنرا در دامان زیستهای متعدد و یا همان تناسخ شرح میدهد.[8] همچنین باور وی به کارما و توضیح و اثبات آن، نشاندهنده اعتقاد به تناسخ است. وی درباره کارما چنین مینگارد: «Karma یا تقدیر، کلمهای سانسکریت است به معنای انجام دادن، بودن، عمل کردن و غیره. کارما یعنی عمل و عمل نتیجه گذشته است. عمل نمیتواند بدون شرطی بودن براساس چیزها و زمینههای قبلی وجود داشته باشد. از طریق یک سری تجربهها، شرطی شدنها و دانشها، زمینهای به صورت عرفها و سنّتها ساخته میشود و این زمینه تنها در دوره حیات فعلی فرد یا گروه ساخته نمیشود و مربوط به این دوره محدود نیست، بلکه در جریان تناسخهای مکرر شکل میگیرد.[9]
پینوشت:
[1]. نگرشی بر جریانهای نوظهور معنویتگرا، فعالی، محمد تقی، آفتاب و سایه ها، تهران، نجم الهدی، 1388، ص 168-169.
[2]. نگرشی بر آرا و اندیشههای کریشنا مورتی، محمد تقی فعالی، سازمان ملی جوانان، معاونت مطالعات و تحقیقات، 1388، ص 50-20.
[3]. تعالیم کریشنا مورتی، مورتی، كريشنا، نشر قطره، تهران، 1384، ص 40.
[4]. همان، ص 223.
[5]. همان، ص 327.
[6]. همان، ص 357.
[7]. همان، ص 26.
[8]. همان، ص 263.
[9]. شادمانی خلاق، مورتی، كريشنا، نشر صفی علیشاه، تهران، 1385، ص 111.
فرجام من و تو، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، قم، ص 92.
افزودن نظر جدید