کریشنا مورتی چه می‌گوید؟

  • 1394/03/04 - 07:51
این معلّم جهانی در نظر ایشان، تناسخِ مسیحِ مغرب زمین و بودای مشرق زمین بود. او پس از عبور از این تشکیلات، باورهای پیچیده‏‌ای یافت که خودش نیز نمی‏‌دانست چیست: «از من می‌‏پرسید تعالیم من چیست؟ خودم هم نمی‏دانم.» از این روی سخنانش درباره تناسخ نیز دگرگون است. گاهی به‏‌گونه‌‏ای تناسخ را خرافه می‏‌نامد که جرأت باور بدان ‏را در مخاطبانش می‌‏خشکاند و دیگر بار...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کریشنا مورتی متولّد هندوستان، در یک خانواده برهمن به دنیا آمده است. تحصیلات اروپایی او در رشته روان‏شناسی بود. بیش‏تر تأکیدش بر خودشناسی و آزادشناسی درونی استوار است. اندیشه‏‌های او در قالب کتاب‏‌هایش نمود یافته که در اروپا و آمریکا نیز گسترش چشم‏‌گیری دارد. حدود ده عنوان کتاب از او به فارسی ترجمه شده و بنیادی با نام بنیاد کریشنا در هند عهده‌‏دار ترویج افکار او در سراسر جهان است. او توانست با درهم آمیختن اندیشه‏‌های هندویی با رشته روان‏شناسی به گونه‌‏ای نوین اندیشه‏‌های هندویی را زنده نموده، ارائه کند. اساس باورهای کریشنا را تناسخ، کرمه، یوگا و اندیشه‌‏های روان‏شناختی تشکیل می‌‏دهد. او بر این باور است که درون یکایک عالمیان، رستاخیزی بزرگ همراه با صلح برپاست. وی خود‏شناسی را موجب کم‏شدن آلام و رنج‌‏های روحی می‏‌دانست.[1]
زندگی کریشنا فراز و نشیب‌‏های فراوانی داشته است. این فراز و نشیب‌‏ها کشتی افکار و اندیشه‌‏های او را به هر سو شناور کرده است. او که با ورود به جامعه تئوزوفی هلنا بلاواتسکی مقامی درخور یافته بود، با درگذشت برادرش افکارش از هم پاشید و بلکه اندیشیدن را کناری نهاد. درون تشکیلات تئوزوفی او را معلّم جهانی نام نهادند. این معلّم جهانی در نظر ایشان، تناسخِ مسیحِ مغرب زمین و بودای مشرق زمین بود.[2] به سال 1927 عنوان The Order به The order Of Star تغییر یافت. این تغییر نام بدان جهت بود که اعضای بنیان‏‌گذار مؤسسه تشخیص دادند و دریافتند که روزهای انتظار به سرآمده و کریشنا مورتی همان معلّم موعود جهانی است.[3] او پس از عبور از این تشکیلات، باورهای پیچیده‏‌ای یافت که خودش نیز نمی‏‌دانست چیست: «از من می‌‏پرسید تعالیم من چیست؟ خودم هم نمی‏دانم.»[4]
از این روی سخنانش درباره تناسخ نیز دگرگون است. گاهی به‏‌گونه‌‏ای تناسخ را خرافه می‏‌نامد که جرأت باور بدان ‏را در مخاطبانش می‌‏خشکاند و دیگر بار از آن به گونه‌‏ای سخن می‏‌راند که نا‏باوری به‌‏آن ‏را تحمل نتوان کرد: «تناسخ وجود ندارد؛ این حرف‌‏ها خرافات است؛ یک باور خشک و تعصب‌‏آمیز است. هر چیز روی زمین، روی این زمین زیبا زندگی می‏‌کند، می‌‏میرد؛ به وجود می‌‏آید و از بین می‏‌رود.»[5] در جای دیگری می‌‏گوید: «هندوها خرافات زیادی در این باره دارند که تو می‏مانی و جسم می‏‌رود و از این نوع مهملات ... می‌‏گویند... این‌‏ها خرافات است.» [6] تا این‌‏جای سخن، نفی تناسخ از سخنان کریشنا می‌‏تراود. اما روی دیگر سکه اثبات تناسخ است: «من همیشه در این زندگی و شاید در زندگی‏‌های گذشته خود، این آرزو را داشته‌‏ام که فارغ از اندوه باشم؛ به ورای محدودیت‏‌های هستی خود بروم.»[7]
بار دیگر با استفهام انکاری درباره تمام زیست هستی سخن می‌‏گوید و آن‏‌را در دامان زیست‌‏های متعدد و یا همان تناسخ شرح می‌‏دهد.[8] هم‌‏چنین باور وی به کارما و توضیح و اثبات آن، نشان‏‌دهنده اعتقاد به تناسخ است. وی درباره کارما چنین می‌‏نگارد: «Karma یا تقدیر، کلمه‌‏ای سانسکریت است به معنای انجام دادن، بودن، عمل کردن و غیره. کارما یعنی عمل و عمل نتیجه گذشته است. عمل نمی‌‏تواند بدون شرطی بودن براساس چیزها و زمینه‌‏های قبلی وجود داشته باشد. از طریق یک سری تجربه‌‏ها، شرطی شدن‏‌ها و دانش‏‌ها، زمینه‌‏ای به صورت عرف‌‏ها و سنّت‌‏ها ساخته می‌‏شود و این زمینه تنها در دوره حیات فعلی فرد یا گروه ساخته نمی‌‏شود و مربوط به این دوره محدود نیست، بلکه در جریان تناسخ‏‌های مکرر شکل می‌‏گیرد.[9]

پی‌نوشت:

[1]. نگرشی بر جریان‌‏های نوظهور معنویت‏گرا، فعالی، محمد تقی، آفتاب و سایه ها، تهران، نجم الهدی، 1388، ص 168-169.
[2]. نگرشی بر آرا و اندیشه‏های کریشنا مورتی، محمد تقی فعالی، سازمان ملی جوانان، معاونت مطالعات و تحقیقات، 1388، ص 50-20.
[3].  تعالیم کریشنا مورتی، مورتی، كريشنا، نشر قطره، تهران، 1384، ص 40.
[4]. همان، ص 223.
[5]. همان، ص 327.
[6]. همان، ص 357.
[7]. همان، ص 26.
[8]. همان، ص 263.
[9]. شادمانی خلاق، مورتی، كريشنا، نشر صفی علی‌شاه، تهران، 1385، ص 111.
فرجام من و تو، عبدالحسین مشکانی سبزواری، نشر صهبای یقین، قم، ص 92.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.